به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پروانه سلحشوری نماینده دهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با اشاره به عملکرد این دوره مجلس در حوزه زنان، گفت: «مجلس دهم نه تنها در مورد حوزه زنان شکست نخورد، بلکه میتوانیم بگوییم یکی از موفقترین دورههای مجلس ایران بود.»
بنابر روایت عصرایران، وی افزود: «البته این موفقیت فقط حاصل فعالیتهای ما نبود؛ بخشی از آن برمیگردد به پیشرفت تکنولوژی و ظهور شبکههای اجتماعی که باعث شد صدای نمایندگان زن بیشتر شنیده شود. طرح مسأله، مداومت و پیگیری در مورد مسائل زنان در مجلس دهم آنقدر پررنگ بود که توجهها را جلب کرد. صدای زنان مجلس دهم، صدای زنان ایران بود؛ چه در حوزه خشونت خانگی، چه در اشتغال، چه در حق ورود به ورزشگاهها و چه در موضوع مدیریتها. ما خودمان را به عنوان نمایندگان مردم، واقعاً موظف میدانستیم که در حد توان مان کار کنیم.»
سلحشوری ادامه داد: «ما برای حقوقی جنگیدیم که در بسیاری از کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده، ولی در ایران از آن محروم بودیم. عدالت جنسیتی را وارد برنامه ششم توسعه کردیم که یکی از گامهای مؤثر در ارتقای وضعیت زنان بود. بر اساس این بند، قرار بود ۳۰ درصد از پستهای مدیریتی به زنان اختصاص یابد و این موضوع رصد و پایش شود. البته، قانون فقط یک طرف ماجراست؛ اینکه مجریان چقدر خود را موظف به اجرای آن بدانند، مسألهای دیگر است.»
وی با اشاره به اختلافات گفتمانی موجود در جامعه گفت: «ما مفاهیم اسلامی در حوزۀ زن را برجسته کردیم، نه فمینیسم به معنای متداول غربیاش. دین ما میگوید زنها را زنده به گور نکنید؛ ولی ما میبینیم که زنها بهگونهای مدرن زندهبهگورمیشوند. متأسفانه تلاشهای ما هم توسط افراد جدیدی که به مجلس آمدند، زیر سؤال رفت و ناکام ماند.»
او درباره یکی از مقاطع حساس تصمیمگیری در مجلس دهم گفت: «فکر میکنم زمانی که بحث تصویب CFT مطرح بود، تازه عمل دیسک گردن انجام داده بودم و اساساً نباید از خانه بیرون میآمدم. با این حال، همان هفته اول یا دوم بعد از عمل، به مجلس آمدم و رأی دادم. عکس آن روز هم موجود است و میتوانید آن را پیدا کنید. با همین اقدام، تهدیدهای زیادی شدم و دوباره مورد حمله سایبری قرار گرفتم. آن زمان، جریانهایی تلاش میکردند مانع تصویب چنین لوایحی شوند، اما امروز همانها به این نتیجه رسیدند که برای حفظ وضع موجود باید قواعد بازی را بپذیرند.»
او افزود: «اتفاقات سالهای اخیر، از قیمت دلار گرفته تا وضعیت معیشتی مردم و رویدادهای اجتماعی و سیاسی، نشان میدهد کشور چطور آسیب دید. نمیدانم این آسیبها عامدانه بود یا آگاهانه؛ اما واقعیت این است که با تصمیمهای غلط، صدمات جبرانناپذیری به کشور وارد شد. همان لوایحی که تصویب آنها را جرم میدانستند، امروز تصویب میشوند.»
سلحشوری در پاسخ به پرسشی درباره زن بودن به عنوان کنش سیاسی، اظهار داشت: «درست است که زن بودن در عرصه سیاست نوعی کنش است، اما به نظرم در ساختار ما، زن بودن بیش از آنکه یک کنش سیاسی باشد، یک خط قرمز است. وقتی میخواهید درباره مسایل زنان صحبت کنید، با یک سد بسته و سقف شیشهای مواجه میشوید. طرح مسائل زنان، حساسیتبرانگیز است. سالها از زمانی که خانم مجتهدزاده لایحه منع خشونت را مطرح کرد گذشته، اما هنوز این لایحه تصویب نشده است. حل مسائل زنان در نظام، مشمول مرور زمان و موانع متعدد میشود.»
او درباره مقولۀ پرمناقشۀ «حق بر بدن» گفت: «ما در مجلس دهم حق بر بدن را آنطور که در مفاهیم غربی مطرح است، اصلاً عنوان نکردیم؛ چون جامعه ما هنوز ظرفیت پذیرش آن را ندارد. حتی خود من هم آن تعاریف گسترده را به آن صورت نمیپذیرم. ما برای ابتداییترین حقوق زنان تلاش کردیم. مثلاً حق سقط جنین در موارد معلولیت جنین که یک حق بدیهی خانواده است، هنوز با مشکل مواجه است. برای همین است که میگویم ما در مجلس دهم جنگیدیم؛ اما برای بدیهیات.»
وی افزود: «نمایندۀ واقعی مردم بودن، همیشه با هزینه همراه است. نه فقط در دوران نمایندگی، که حتی بعد از آن، وقتی تریبون را از تو گرفتهاند اما نگاهها هنوز قضاوت میکنند. من هزینه دادم—نه فقط در سطح سیاسی و امنیتی، بلکه در سطح شخصی، خانوادگی، اجتماعی. اما امروز که دیگر در مجلس نیستم، بارها از خودم پرسیدهام: آیا مردم این هزینهها را دیدند؟ یا همهچیز فراموش شد؟»
سلحشوری ادامه داد: «واقعیت این است که جامعه ما، مانند بسیاری از جوامع درگیر بحران، حافظهای انتخابی و کوتاهمدت دارد. فراموشی، گاهی مکانیسم بقاست. مردم زیر بار گرانی و ناامیدی، نمیتوانند مدام مقاومتها را به یاد بیاورند. اما این بهمعنای بیاثر بودن آن مقاومتها نیست. همیشه کسانی هستند که بهخاطر میسپارند، ولو در سکوت؛ کسانی که شاید هیچوقت در فضای رسمی و رسانهای نامت را نبرند، اما در ذهنشان نشانی از ایستادگیات مانده.»
او تأکید کرد: «من برای محبوبیت نیامده بودم؛ برای این آمده بودم که حتی اگر صدایم در هیاهو گم شد، حقیقتی را ثبت کرده باشم. حقیقتی که روزی، هرچند دیر، دوباره شنیده میشود. در نهایت، سیاست برای من نه رقابت بر سر ماندن، که نوعی شهادتدادن به آنچه دیده بودم، فهمیده بودم، و باور داشتم. و گاهی همین شهادت، حتی اگر بیپاسخ بماند، ارزشمندترین کنش سیاسی است.»