به گزارش مشرق،کانال تلگرامی اندیشکده زاویه در مطلبی با عنوان «کریدور زنگزور» استراتژی ترکیه برای شکلدهی به جهان ترک نوشت:
با وجود مخالفتهای صریح ایران و برخی کشورهای منطقه، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه همچنان بر احداث دالان «زنگزور» اصرار دارد. اردوغان در سخنان اخیر خود با اشاره به افتتاح زودهنگام کریدور زنگزور گفت: «این کریدور فقط یک ارتباط زمینی بین آذربایجان و نخجوان نیست، بلکه یک مسیر ادغام جدید است که از طریق ترکیه گسترش مییابد. افتتاح این کریدور، زیرساختهای حمل و نقل و انرژی در قفقاز را نیز تقویت خواهد کرد.»
اردوغان تأکید کرد: «از ایران میخواهیم که از این گامها که به صلح، ثبات و توسعه در منطقه ما کمک خواهد کرد، حمایت کند. ما واقعاً امیدواریم که آنها نیز از این فضای «برد-برد» بهرهمند شوند. هر گامی که برداشته میشود، هر کریدوری که باز میشود، نه تنها دستاوردهای اقتصادی به همراه خواهد داشت، بلکه به تدریج کشورها را به هم نزدیکتر میکند.»
دالان «زنگزور» که به عنوان پلی زمینی برای اتصال جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان از طریق استان سیونیک در جنوب ارمنستان طراحی شده، به یکی از محورهای اصلی راهبرد منطقهای ترکیه تحت رهبری اردوغان تبدیل شده است.
درحالی که آنکارا این طرح را به عنوان پروژهای در جهت توسعه زیرساختهای حملونقل و همگرایی اقتصادی منطقه معرفی میکند، اهداف واقعی آن در لایههای عمیقتری از جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی، روایتهای تاریخی و اتحادهای در حال تحول منطقهای ریشه دارد.
از آنجا که سیاست خارجی اردوغان به طور فزایندهای در جهت تقویت پیوندها میان کشورهای «ترکزبان» از آناتولی تا آسیای مرکزی بنا شده است، این دالان، مسیر زمینی پیوستهای میان ترکیه و جهان ترک ایجاد کرده و جایگاه رهبری ترکیه را در نهادهایی مانند سازمان کشورهای ترک زبان تقویت خواهد کرد. در این راستا، ترکیه در سالهای اخیر تلاش کرده با بهرهگیری از زبان، فرهنگ، دین و منافع اقتصادی مشترک، ائتلافی منطقهای با محوریت خود ایجاد نماید و کریدور زنگزور میتواند به شالوده اصلی این همگرایی تبدیل شود.
قفقاز جنوبی همواره منطقهای استراتژیک بوده و ترکیه به خوبی از این واقعیت آگاه است. لذا، با احداث کریدور زنگزور، آنکارا نه تنها به نفوذ سنتی خود در جمهوری آذربایجان عمق بیشتری میبخشد، بلکه عملاً در دل منطقهای که از دیرباز در حوزه نفوذ روسیه و ایران بوده، جای پای محکمی باز میکند.
ایران، دالان زنگزور را تهدیدی برای نقش ترانزیتی خود در منطقه میداند و روسیه نیز آن را چالشی برای نفوذ خود در ارمنستان و حوزه پیمان امنیت جمعی (CSTO) تلقی میکند. بنابراین، از نگاه اردوغان، این دالان ابزاری برای کاهش نفوذ این دو رقیب و تقویت موقعیت ترکیه به عنوان بازیگری مستقل در منطقه است.
علاوهبراین، ترکیه در حال تبدیل شدن به یکی از هابهای اصلی انرژی در اوراسیاست. از اینرو، کریدور زنگزور این فرصت را برای ترکیه فراهم میکند تا به مسیر مهم “کریدور میانی” (Middle Corridor) از چین به اروپا بپیوندد که از آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز و ترکیه میگذرد. با تسلط بر این مسیر، ترکیه نه تنها از مزایای اقتصادی فراوانی برخوردار خواهد شد، بلکه میتواند در معادلات حملونقل جهانی نیز به بازیگری تأثیرگذار بدل شود. این امر به ویژه در شرایط تغییرات ژئوپلیتیکی جهانی، کاهش نفوذ روسیه و اهمیت یافتن مسیرهای جایگزین انرژی و تجارت، برای آنکارا یک فرصت تاریخی محسوب میشود..
با وجود اصرار ترکیه بر احداث زنگزور، این پروژه پیامدهای ژئوپلیتیکی گستردهای برای قفقاز به همراه دارد. اگر این کریدور اجرایی شود، میتواند حاکمیت و تمامیت ارضی ارمنستان را به شدت تضعیف کند. بنابراین، برای ایروان، این اقدام فراتر از یک شکست ژئوپلیتیکی است و تهدیدی جدی برای امنیت ملی و هویت تاریخیاش محسوب میشود که یادآور زخمهای عمیق ناشی از توسعهطلبی ترکیه و نسلکشی ارامنه است و میتواند به افزایش حساسیتها و بیثباتی در منطقه دامن بزند.
علاوهبراین، گرچه ناتو به طور مستقیم در دالان زنگزور دخالت ندارد اما تحرکات ترکیه در قفقاز، به ویژه از طریق تقویت همکاری نظامی با جمهوری آذربایجان میتواند به عنوان ابزاری برای توسعه ناتو تا مرزهای روسیه و آسیای مرکزی تعبیر شود، مسیری که در چارچوب اهداف راهبردی اردوغان، نه تنها به تحکیم جایگاه ترکیه در منطقه منجر میشود، بلکه به طور ضمنی موجب افزایش نگرانیهای امنیتی مسکو در منطقهای میگردد که آن را «حیاط خلوت» سنتی خود میداند.
پافشاری ترکیه بر احداث دالان زنگزور نمادی از جاهطلبی اردوغان برای ارتقاء جایگاه ترکیه بهعنوان قدرت مرکزی در اوراسیا است، این پروژه راهی است برای اتصال کشورهای ترکزبان، دور زدن موانع رقبا در منطقه و بازتعریف موازنه ژئوپلیتیکی قفقاز که میتواند چشمانداز سیاسی و امنیتی منطقه را به طور بنیادین تغییر دهد. درحالی که آنکارا این پروژه را یک موفقیت راهبردی میبیند، برای بازیگران منطقهای و قدرتهای بزرگ، این دالان چیزی فراتر از یک مسیر حملونقل است و میدان آزمون جدیدی برای رقابتهای نفوذ در یکی از حساسترین مناطق جهان محسوب میشود. بنابراین، تحقق این پروژه بدون درک دقیق واقعیتهای ژئوپلیتیکی منطقه، نادیدهگرفتن مخالفتهای جدی همسایگان و چشمپوشی از تنشهای فعلی، میتواند ثبات شکننده در قفقاز را به مخاطره انداخته و به وقوع بحرانها و درگیریهای گستردهتر منجر شود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.