احمد رفیعی وردنجانی در گفتگو با خبرنگار مهر، با گرامیداشت یاد و خاطره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و شهدای والامقام خاصه شهدای قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و با اشاره به اینکه امام (ره) معمار فرهنگ بشری و احیاگر هویت فرهنگی بودند، اظهار کرد: البته توصیف شخصیت ایشان به مثابه قطرهای از دریا و ذرهای از کهکشان است اما جا دارد در این ایام در خصوص ابعاد شخصیت ایشان مطالعه و تأمل بیشتری داشته باشیم.
شاعر آئینی چهارمحال و بختیاری با استناد به کلام رهبر معظم انقلاب که فرمودند این انقلاب بدون نام امام خمینی (ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست، ادامه داد: ایشان تحولی عظیم و شگرف هم در مبارزه با طاغوت و هم در احیای روحیه تعالیجویی مردم ایران رقم زدند.
رفیعی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی در همه عرصهها بینظیر بوده و تحولی عظیم در هویت ایرانی و اسلامی ما ایجاد کرد، افزود: حضرت امام (ره) ملت ایران را از روحیه خمودگی و افسردگی که به علت تحمیل ظلم در سالهای متمادی به آن گرفتار شده بودند، نجات دادند و دوباره این سرزمین متمدن و با فرهنگ غنی را در سطح جهان در سطوح مختلف شکوفا کردند.
ابعاد شخصیت شاعری امام خمینی (ره)
این شاعر برجسته ملی با اشاره به اشعار امام خمینی (ره) به ویژگیهای زبان شعر پرداخت و گفت: زبان شعر هم به جهت استفاده از آهنگ و ریتم و طنین و هم به جهت فراگیر شدن و بر سر زبانها افتادن، بالاترین زبانهاست.
رفیعی بیان کرد: بسیاری از نکات و ضرب المثلها و …که در طول تاریخ ماندگار بوده و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شدهاند آنهایی هستند که در زبان شعر خوش نشسته و در یادها باقی ماندهاند.
رفیعی با اشاره به اینکه زبان سحرآمیز شعر موجب به دل نشستن و ماندگاری خیلی از نکات و آموزههاست، گفت: بنابراین علما با درک بالای خود از این موهبت استفاده کرده و ارتباط خود با مردم جهت انتقال مفاهیم را محکمتر ساختهاند که از آن جمله به اشعار درخشان آیتالله طباطبایی و حضرت امام خمینی (ره) میتوان اشاره داشت.
وی در پاسخ به این پرسش که امام (ره) چه مضامین و درونمایهای را در اشعار خودشان بیان کردند، توضیح داد: «مضامین عرفانی» کلیدواژه اشعار ایشان است و اصل عرفان، مبتنی بر شناخت زمانه و بالاتر از همه شناخت خداوند است که در اشعار امام راحل تجلی دارد.
رفیعی اظهار کرد: نکته جالب اینجاست که امام (ره) مضامین سنگین عرفانی را به سادهترین و جذابترین روش برای مردم بیان کرده از جمله سرودند:
«من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم»
وی با یادآوری شخصیت علمی و دینی امام راحل (ره)، تأکید کرد: جایگاه علمی و سیاسی ایشان باعث دشواری کلام ایشان نمیشد و شعر ایشان نیز تافته جدا بافته از اجتماع نبوده بلکه خالی از تصنع است.
راز ماندگاری شعر امام خمینی (ره)
رفیعی اضافه کرد: امام (ره) دانستههای علمی خود را با ظرافت تمام و با زبانی ملموس و قابل فهم در شعر استفاده کردهاند بهطوری که عامه مردم با هر سطح دانش از خواندن شعرشان لذت میبرند. در واقع راز موفقیت و ماندگاری شعر پرهیز از تصنع است که حضرت امام (ره) در این امر موفق بودند.
این شاعر آئینی استان در خصوص ویژگیهای فنی آثار منظوم امام (ره)، گفت: قطعاً توانایی امام خمینی (ره) در زمینه سرودن اشعاری با این مضامین بلند عرفانی از لحاظ فنی هم بسیار بالا بوده و همه اصول سرایش شعر را به خوبی رعایت کردهاند.
رفیعی ادامه داد: یکی از دلایل به دل نشستن شعر و خوشآهنگ و خوشطنین بودن آن رعایت اصول فنی است که باعث میشود شعر نیز مورد توجه عامه مردم و هم صاحبنظران قرار بگیرد.
وی به معرفی شخصیت امام خمینی (ره) در اشعار شاعران آئینی نیز اشاره و بیان کرد: شاعران به این دلیل که امام خمینی (ره) به عنوان شخصیت برجسته جهان اسلام در اوج سادهزیستی بودند، ارتباط صمیمی و نزدیک با این شخصیت برقرار کردند و این ارتباط نزدیک را در بسیاری از شاعران جوان و نوجوان نیز که شخصیت ایشان را از نزدیک درک نکردهاند، مشاهده میکنیم که به توصیفهای صمیمانه و عاشقانه از ایشان پرداختهاند.
رفیعی با تأکید بر اینکه ابعاد شخصیت امام مربوط به یک عصر نبود و ایشان الگویی بودند که برای همه اعصار قابل درک هستند، گفت: همه از این ابعاد شخصیتی لذت میبرند؛ شاعران در واقع زبان مردم زمانه هستند بنابراین همان احساسی را که مردم از حضرت امام (ره) دارند در شعر شاعران تجلی پیدا میکند.
سروده احمد رفیعی وردنجانی در توصیف شخصیت امام خمینی (ره) تقدیم خوانندگان گرامی میشود:
با جان ز علی گفتی و یار تو علی شد
فریاد تو در معرکه عشق جلی شد
وارستهای از نسل هدایت که رسیدی
لبخند تو دنباله راهی ازلی شد
جمهوری اسلامی ایران سرافراز
با نام خدایی تو بینالمللی شد
گفتی تو که بر باد دهی هیمنه ظلم
کارت به نظر ناشدنی بود، ولی شد
تو روح خدا بودی و چون دم زدی از عشق
با عشق همه ناشدنیها عملی شد
نام تو خمینی شد و راه تو حسینی
کام چه جوانان که به عشقت عسلی شد
سیراب ز احسان تو همواره ضعیفان
این شیوه احسان تو ضربالمثلی شد
پیری که به یارای ابرقدرت هستی
بر هرچه بر ابرقدرت از او بیمحلی شد
ما با تو به امید رسیدیم و حضورت
توفیقِ محقق شدن هر اَمَلی شد
دست اجل آن روز که لبخند تو را برد
انگار همه زندگی ما اجلی شد