همزمان با فرارسیدن سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی(ره)، بسیاری از صاحبنظران در حوزه های مختلف، به واکاوی اندیشه های امام راحل و اثرگذاری آن ها بر حوزه های مختلف حکمرانی در کشورمان می پردازند. در این میان، یکی از عرصه های مهم و جدی اثرگذاری اندیشه امام خمینی(ره) را می توان در حوزه سیاست خارجی کشورمان مشاهده کرد. موضوعی که تغییرات جدی را در این عرصه سبب شد و موجب تقویت بنیان های قدرت ملی ایران نیز شد.
در تاریخ معاصر ایران، کمتر اندیشهای به اندازه تفکر سیاسی و دینی امام خمینی (ره) توانسته است سیاست خارجی یک کشور را بهگونهای بنیادین متحول کرده و معادلات منطقهای و بینالمللی را دگرگون سازد. امام خمینی نهتنها رهبر یک انقلاب مردمی بود، بلکه معمار سیاست خارجی نوینی شد که استقلال، عزت، و نفی سلطه را به اصول لایتغیر جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد.
پیش از انقلاب اسلامی، ایران بهعنوان یکی از متحدان اصلی غرب، بهویژه ایالات متحده آمریکا، در منطقه شناخته میشد. سیاست خارجی ایران عملاً در چهارچوب منافع غرب تعریف میشد و استقلالی در تصمیمگیریهای کلان وجود نداشت. اما با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، معادله بهطور کامل دگرگون شد و سیاست خارجی ایران وارد مرحلهای شد که بر پایه اصول اسلام سیاسی، مردمی بودن، حمایت از مظلومان و مقابله با استکبار استوار گردید.
امام خمینی(ره) با طرح شعار محوری «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» پایهگذار سیاستی شد که هدف آن رهایی از دوقطبی قدرتهای جهانی و تکیه بر توان داخلی و ارزشهای اسلامی بود. این دیدگاه در فضای جنگ سرد و جهان دوقطبی آن روز، نوعی جسارت راهبردی محسوب میشد. اما امام خمینی با باور به قدرت مردمی و الهی، با صراحت اعلام کرد که ایران نه تابع بلوک شرق خواهد بود و نه دنبالهرو بلوک غرب؛ بلکه راه سوم، یعنی راه عزت و استقلال را در پیش خواهد گرفت.
در سایه این اندیشه، جمهوری اسلامی ایران سیاستی را اتخاذ کرد که نهتنها استقلال کشور را تضمین کرد، بلکه الهامبخش بسیاری از جنبشهای آزادیخواه و ضداستکباری در منطقه و جهان شد. حمایت بیقید و شرط امام از مردم فلسطین، مخالفت قاطع با رژیم صهیونیستی، پشتیبانی از ملتهای مظلوم در لبنان، یمن، افغانستان، سوریه و حتی در آفریقا و آمریکای لاتین، همه و همه برآمده از اندیشهای بود که ظلمستیزی را با سیاست خارجی گره زد.
این سیاست باعث شد ایران، علیرغم تحریمها و فشارهای جهانی، به یک بازیگر اثرگذار در منطقه تبدیل شود. محور مقاومت، که با الهام از گفتمان امام خمینی شکل گرفت، امروز در برابر سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا و اسرائیل ایستاده است و نقش مؤثری در معادلات ژئوپلیتیک منطقه بازی میکند. همچنین، نقش ایران در مبارزه با تروریسم، بهویژه در مقابله با داعش، نشاندهنده عمق نفوذ سیاست خارجی برآمده از اندیشه امام در تأمین امنیت منطقهای و بینالمللی است.
از سوی دیگر، اندیشه وحدت اسلامی و امتمحوری امام خمینی، موجب شد سیاست خارجی ایران از تنگنای قومیتگرایی و ناسیونالیسم صرف خارج شود و به افقی جهانی بیندیشد. نگاه فراملی امام، باعث پیوند میان ملتهای مسلمان و حتی آزادگان جهان شد. از آفریقا تا آمریکای لاتین، از شیعیان پاکستان و هند تا مسلمانان بوسنی، پیام امام، الهامبخش جنبشهایی شد که عدالت، استقلال و کرامت انسانی را طلب میکردند.
احیای قدرت بینالمللی ایران در دوران پس از انقلاب، صرفاً متکی به قدرت نظامی یا اقتصادی نبود، بلکه در وهله نخست، ریشه در گفتمانی داشت که با زبان حقیقت، نه سازش، با جهان سخن گفت. حتی دشمنان انقلاب نیز امروز اذعان دارند که ایرانِ پس از امام، دیگر یک کشور تابع نیست؛ بلکه کشوری است با هویتی مستقل، مواضعی شفاف، و نقشی کلیدی در تعیین آینده منطقه.
در مجموع، میتوان گفت امام خمینی با پیوند زدن دین، سیاست و عدالت، بنیانگذار نوعی سیاست خارجی مبتنی بر ارزشهای الهی و مردمی شد که توانست نهتنها ایران را از وابستگی نجات دهد، بلکه آن را به کشوری با نفوذ منطقهای و صدایی رساتر در عرصه جهانی بدل کند. این دستاورد بزرگ، میراثی ماندگار از رهبری است که نه قدرت نظامی، بلکه قدرت ایمان، اندیشه و صداقت را مبنای روابط بینالملل قرار داد.