چرا تهدیدات حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران بیشتر شبیه یک رویاست؟

عصر ایران پنج شنبه 15 خرداد 1404 - 15:22
اسرائیل بارها و بارها ایران را به حمله به تأسیسات هسته ای اش تهدید کرده است. این الگوی رفتاری شبیه سناریویی از پیش نوشته‌شده است که به‌طور مکرر تکرار می‌شود؛ سناریویی که هر از گاهی از کشوی میز بیرون آورده شده، گردگیری و به‌روزرسانی می‌شود.
یوسی ملمن کارشناس مسائل نظامی و امنیتی روزنامه هاآرتص و  نویسنده کتاب «جاسوسان علیه آرماگدون: پشت پرده جنگ‌های سری اسرائیل»
 
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه هاآرتص، «دیوانگی یعنی انجام دادنِ یک کار به‌صورت مکرر و انتظار داشتنِ نتایج متفاوت»؛ این جمله که اغلب به آلبرت اینشتین نسبت داده می‌شود، هرچند هیچ مدرک معتبری وجود ندارد که او واقعاً چنین حرفی زده یا نوشته باشد، به‌طور شگفت‌انگیزی رفتار اسرائیل تحت رهبری بنیامین نتانیاهو در حدود یک دهه و نیم گذشته را به خوبی توصیف می‌کند. رفتاری که بارها و بارها تکرار شده و همواره انتظار می‌رود نتایج متفاوتی از آن به‌دست آید.
 

نتانیاهو شمشیر می‌کشد، اما ضربه نمی‌زند!

اسرائیل بارها و بارها ایران را به حمله به تأسیسات هسته‌ای‌اش تهدید کرده است. این الگوی رفتاری شبیه سناریویی از پیش نوشته‌شده است که به‌طور مکرر تکرار می‌شود؛ سناریویی که هر از گاهی از کشوی میز بیرون آورده شده، گردگیری و به‌روزرسانی می‌شود. این الگو شامل تشدید لفاظی‌ها با محوریت یک پیام اصلی است: «اسرائیل هیچ‌گاه اجازه نخواهد داد که ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد.»
 
این سخنان نه تنها در سخنرانی‌ها، بلکه در اقدامات میدانی نیز نمود پیدا می‌کند: برای هفته‌ها، ده‌ها جنگنده اسرائیلی در رزمایش‌هایی در نقاط مختلف شرکت می‌کنند که از جمله آن‌ها شبیه‌سازی عملیات پرتاب بمب و موشک است. همزمان، فعالیت‌های اطلاعاتی از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی نظامی و موساد شدت می‌گیرد و فشارهای دیپلماتیک از سوی سفرا و مقامات مختلف به وزارت‌خانه‌های خارجه کشورهای مختلف وارد می‌شود، با پیامی واضح: «از اسرائیل حمایت کنید وگرنه.»
 
به نظر می رسد این جعبه‌ابزار از اقدامات برای آماده‌سازی اسرائیل برای گزینه نظامی طراحی شده است و مهم‌تر از آن، به‌منظور آماده‌سازی افکار عمومی جهانی برای حمله‌ای قریب‌الوقوع می باشد. با این حال، این تهدیدات بارها و بارها تکرار شده، اما هیچ‌گاه به حمله‌ای واقعی منتهی نشده است. در حقیقت، هدف این اقدامات دقیقاً برخلاف آن چیزی است که به نظر می‌رسد. زمانی که حمله‌ای در واقعیت انجام می‌گیرد، به‌صورت محرمانه و در پشت پرده صورت می‌گیرد. این الگو به‌طور مشخص در دو حمله هوایی اسرائیل مشاهده می‌شود: نابودی رآکتور هسته‌ای عراق در ژوئن ۱۹۸۱ و رآکتور سوریه در سپتامبر ۲۰۰۷. نخست‌وزیرانی که دستور این عملیات‌ها را صادر کردند(مناقیم بگین و ایهود اولمرت) از جسورترین و کارآمدترین رهبران تاریخ اسرائیل به‌شمار می‌روند.
 
در مقابل، نتانیاهو قرار دارد که همیشه با لحن پرحرارت سخن می‌گوید، اما در عمل یا اقدامی انجام نمی‌دهد یا اقداماتی محدود و ناچیز را انجام می‌دهد. دستورهای او به نیروی هوایی و ارتش اسرائیل در حقیقت بیشتر به‌عنوان سیگنالی برای جامعه اطلاعاتی جهانی به‌ویژه ایالات متحده است تا رفتار اسرائیل را تحت نظر داشته باشند و از نیت‌های آن آگاه شوند؛ گویی پیام او این است: «ببینید، ما جدی هستیم؛ لطفاً ما را متوقف کنید!»
 

بازی فریب نتانیاهو: تهدید ایران یا نمایش برای آمریکا؟

تا آنجا که اطلاعات موجود نشان می‌دهد، نتانیاهو دست‌کم سه بار دستور داده که ارتش اسرائیل و نیروی هوایی برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران آماده شوند به‌عبارتی «سلاح را مسلح کنند». نخستین بار در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ بود که ایهود باراک، وزیر دفاع وقت، شریک سیاسی نتانیاهو نیز از این اقدام حمایت می‌کرد. با این حال، این عملیات به‌دلیل مخالفت مئیر داگان، رئیس وقت موساد و گابی اشکنازی، رئیس ستاد کل ارتش متوقف شد. یووال دیسکین، رئیس شین‌بت نیز در آن جلسه حضور داشت، هرچند نظرات او در مقایسه با موساد و ارتش از اهمیت کمتری برخوردار بود.
 
سه نفر از برجسته‌ترین مقامات امنیتی اسرائیل یعنی داگان، اشکنازی و دیسکین با قاطعیت مخالفت خود را با طرح حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران اعلام کردند. آن‌ها تأکید کردند که تصمیم‌گیری درباره چنین اقدامی حیاتی باید در فضایی رسمی و در یک جلسه کابینه امنیتی صورت گیرد، نه در جمعی غیررسمی در مقر موساد. نتانیاهو و ایهود باراک، وزیر دفاع وقت به خوبی می‌دانستند که در چنین جلسه‌ای نمی‌توانند اکثریت لازم را کسب کنند، چرا که در میان اعضای کابینه کسانی چون دان مریدور، موشه یعلون، بنی بگین، آویگدور لیبرمن و الی ییشای حضور داشتند.
 
در همین حال، دولت اوباما تهدیدهای اسرائیل را به‌طور جدی بررسی کرده و هشدارهای مکرری به نتانیاهو و باراک ارسال کرده بود. بعدها، گابی اشکنازی در مصاحبه‌ای با نگارنده اعتراف کرد که ممکن است او و داگان فریب یک عملیات فریب‌کاری از سوی نتانیاهو و باراک را خورده باشند؛ عملیاتی که با هدف القای مشروعیت به تهدید حمله طراحی شده بود، با این علم که این اطلاعات به سرعت به گوش آمریکایی‌ها خواهد رسید.
 

اسرائیل بدون بمب سنگرشکن؛ بلوف جدید نتانیاهو علیه ایران

در سال ۲۰۱۲، دور دوم آماده‌سازی‌ها به‌طور جدی آغاز شد و این بار نیز نگرانی‌هایی در واشنگتن برانگیخت که اسرائیل احتمالاً در آستانه اقدام نظامی قرار دارد. به همین دلیل، ایالات متحده مذاکرات محرمانه‌ای را با ایران آغاز کرد که به‌طور عمدی و بدون اطلاع اسرائیل برگزار شد و با میانجی‌گری عمان پیش رفت. این مذاکرات که به دور از چشم اسرائیل و در راستای کاهش تنش‌ها صورت گرفت، در نهایت در ژوئیه ۲۰۱۵ به توافقی ده‌ساله میان ایران و شش قدرت جهانی منتهی شد؛ توافقی که اکنون در آستانه پایان است.
 
نتانیاهو با تمام توان خود برای تخریب توافق هسته‌ای تلاش کرد. او بدون اطلاع باراک اوباما، در کنگره آمریکا سخنرانی کرد و حدود یک سال و نیم بعد، پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات، به همراه یوسی کوهن، رئیس موساد، ترامپ را ترغیب به خروج از توافق کرد. سرانجام، در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده از توافق هسته‌ای خارج می‌شود. اکنون، برای سومین بار، نتانیاهو با شدت بیشتری طبل جنگ را به صدا درآورده و به نظر می‌رسد که در حال آماده‌سازی نیروی هوایی و ارتش اسرائیل برای یک حمله احتمالی است ؛ با این‌که نیروی هوایی اسرائیل فاقد بمب‌های سنگرشکن لازم برای نفوذ به تأسیسات هسته‌ای زیرزمینی و مستحکم ایران است.
 

طبل توخالی نتانیاهو دوباره به صدا درآمد!

این‌بار، شانس نتانیاهو برای ترساندن دولت آمریکا تقریباً به صفر رسیده است. او دیگر جرأت نمی‌کند همان‌گونه که در قبال مسائل ایران و دیگر موضوعات با رؤسای جمهور دموکرات یعنی باراک اوباما و جو بایدن رفتار کرده بود، با دونالد ترامپ نیز برخورد کند. در تماس تلفنی که اواخر ماه گذشته میان ترامپ و نتانیاهو برقرار شد، ترامپ به‌صراحت به او هشدار داد که حتی به گزینه نظامی فکر نکند. و برای اینکه هیچ تردیدی باقی نماند، ترامپ این موضوع را علناً و در مقابل دوربین‌ها نیز مطرح کرد.
 
دونالد ترامپ در آستانه امضای توافقی جدید با ایران است؛ توافقی که می‌تواند به لغو تحریم‌های اقتصادی علیه تهران منجر شود. او خواهان آن است که ایران به‌طور کامل غنی‌سازی اورانیوم در خاک خود را متوقف کند، هرچند بعید به نظر می‌رسد که تهران با چنین شرطی موافقت کند. این احتمال وجود دارد که توافق نهایی شباهت زیادی به توافق اوباما در ده سال پیش داشته باشد. نتانیاهوی سال ۲۰۲۵، دیگر آن نتانیاهوی محتاط و محافظه‌کار سال‌های ۲۰۰۹، ۲۰۱۲ یا ۲۰۱۵ نیست. امروز، او مردی مستأصل و تحت فشار است که با ذهنیتی آشفته و تصمیمات غیرقابل پیش‌بینی همانند رهبر کشوری دیوانه رفتار می‌کند. با این حال، حتی در اوهام خود، حد و مرزی برای اقداماتش وجود دارد.
 
اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله نخواهد کرد. بدون حمایت نظامی ایالات متحده  چه در بخش پدافندی و چه در بخش تهاجمی چنین حمله‌ای عملاً بی‌اثر خواهد بود و میلیون‌ها اسرائیلی را برای مدت طولانی به پناهگاه‌ها می‌فرستد. با این حال، هیچ‌یک از این واقعیت‌های شناخته‌شده نمی‌تواند مانع از آن شود که رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل ده‌ها میلیارد شِکِل از بودجه کشور را صرف آماده‌سازی برای حمله‌ای کنند که هیچ‌گاه به اجرا در نخواهد آمد. بی‌تردید، ارتش و نیروی هوایی اسرائیل از این وضعیت راضی‌اند ؛ زیرا این بودجه جدید به آن‌ها تزریق شده و عملکرد خلبانان در تمرینات بهبود یافته است. اما امید به نتیجه‌ای متفاوت نسبت به دفعات پیشین، چیزی جز تکرار یک دیوانگی نیست.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.