نیلوفر مولایی: مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به گذرگاه حساس خود رسیده است و اما و اگرهای زیادی درباره سرنوشت آن مطرح میشود. در این میان، مخالفان مذاکره یا همان دلواپسان بار دیگر فعال شدهاند و از هر تریبوتی که در اختیارشان قرار بگیرد، علیه دیپلماسی کشور سخن میگویند و دوباره صدا و سیما با مدیریت یاران سعید جلیلی به جولانگاه مهمی برای تندروها تبدیل شده است.
بر همین اساس، محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، با اشاره به اقدامات اخیر مخالفان مذاکره به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «اگر نظام تصمیم ساز میتوانست رفتارهای تند و رادیکال را در گذشته کنترل کند، سرنوشت مناقشه هستهای در گذشته حل و بسته میشد و دستاوردهای بیشتری به همراه میداشت. و قهرا مصائب و مشکلات اقتصادی امروز مردم بسیار کمتر بود. مقامات مسئول در سطوح عالی قدرت نباید اجازه دهند واکنشهای افراطی رخ دهد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: «همچون گذشته باید هشدار داد که آزموده را آزمودن خطاست. اینکه تصور شود رادیکالها میدان پیدا کنند و تلاشهای دیپلماتیک ما را زیر سؤال ببرند تا دست دیپلماسی ما برای مذاکره پرشود، تصور نادرستی است.»
عضو حزب کارگزاران به اشاره به اختلافات میان ایران و آمریکا گفت: « درک من این است که نظام سیاسی ایران و مقامات ارشد کشور با ارادهای کامل تصمیم دارند از این گذرگاه تاریخی عبور کنند و ایران را از بحران هستهای خارج سازند.»
مشروح گفت و گوی محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، را در ادامه می خوانید؛
*********
* آقای عطریانفر! اخیراً تندروها و مخالفان برجام علیه دیپلماسی دولت فعال شدهاند. از نظر شما علت این فعالیت چیست و همزمانی فعال شدن تندروها با عملکرد صدا و سیما را چگونه تحلیل میکنید؟
در رابطه با مسائل ملی کشور، منطقی نیست که مصالح ملی تحت تأثیر رقابتها، مخالفتها و درگیریهای جناحی داخل قرار گیرد. این یک اصل عقلانی، قطعی و مسلم است. اگر خلاف این اصل عمل شود و اجازه داده شود که مسائل ملی تحتالشعاع بازیها و رقابتهای داخلی قرار گیرند، موجب بروز مصیبت خواهد شد. کما اینکه پرونده هستهای ایران از ابتدای شکلگیریاش در سال ۱۳۸۲ تاکنون، که ٢٢سال از آن میگذرد، همواره تحت تأثیر همین فشارهای ناشی از مخالفتهای شکننده بوده و منافع کشور را دچار آسیب جدی کرده است.
با نگاهی اجمالی به پیشینه مناقشات هسته ای به راحتی میتوان دریافت، در مقاطعی که به دور از چالشهای رادیکالها میتوانستیم دستاوردهای فراگیر و مؤثرتری به نفع کشور داشته باشیم، امروز به دلیل همین سنخ واکنشهای تند، بیمبنا، غیرتخصصی، رادیکال و شتابزده برخی مدعیان داخلی، نه تنها به دستاوردهای حداقلی دورههای گذشته دست نیافتهایم، بلکه استیفای حداقلهای گذشته به آرزوهای ملی تبدیل شدهاند.
باید از سوی مقامات ارشد نظام تذکرات جدیتری به مسئولان رسانه ملی داده شود اگر...
طبیعتاً اگر نظام تصمیم ساز میتوانست رفتارهای تند و رادیکال را در گذشته کنترل کند، سرنوشت مناقشه هستهای در گذشته حل و بسته میشد و دستاوردهای بیشتری به همراه میداشت. وقهرا مصائب و مشکلات اقتصادی امروز مردم بسیار کمتر بود. مقامات مسئول در سطوح عالی قدرت نباید اجازه دهند واکنشهای افراطی رخ دهد. فرض کنید حادثهای موجب نگرانی ملی شود و امنیت کشور را خدشهدار کند؛ مسئولان مربوطه در برابر چنین واقعیتهای ضدامنیتی، چه واکنشی نشان خواهند داد؟ آیا تمام توان ملی نظام برای جلوگیری از بروز یک حادثه امنیتی بسیج نخواهد شد!؟
از نظر ما، مسائل هستهای و موضوعات پیرامون آن، حتی از مسائل متعارف غیرامنیتی که جامعه را تهدید میکند، مهمتر است. بنابراین نباید اجازه داد عرصه سیاستگذاری و کارشناسی و دیپلماسی هستهای به میدانی برای رقابت وتسویه حساب میان گروههای چپ و راست، معتدل و رادیکال تبدیل شود. چنین عارضهای به تدابیر عالی امنیتی کشور آسیب خواهد زد.
در رابطه با صدا و سیما، باید تأکید کرد رسانهی ملی، سخنگوی نظام سیاسی ایران و بازتابدهنده دیدگاههای رسمی کشور است. رسانه ملی باید میدانی برای توجیه افکار عمومی و تقویت امنیت کشور باشد. اگر چنانچه برخی مدیران صدا و سیما به خود اجازه دهند فارغ از دغدغه مسائل ملی، این ظرفیت و بنگاه خبری ترویجی را برای حضور تندروها و رادیکالها باز کنند لاجرم منویات رهبری و سیاستهای کلان نظام در رویکرد حل مناقشات هستهای را خدشهدار میکنند، این عارضه احتمالی نشاندهنده فاصله گرفتن صدا و سیما از مأموریت اصلی خود است.
در چنین شرایطی، باید از سوی مقامات ارشد نظام تذکرات جدیتری به مسئولان رسانه ملی داده شود تا مانع ورود غیر تخصصی وغیر عالمانه به موضوعی شوند که ۲۰ سال است کشور درگیر آن است.
همچون گذشته باید هشدار داد که آزموده را آزمودن خطاست
* روز گذشته نیز همایشی با عنوان «چرا هستهای» از سوی مخالفان مذاکرات و توافق هسته ای برگزار شد. به نظر شما این اقدام چه پیامی به طرف مقابل مذاکره منتقل میکند؟
من دقیق نمیدانم در ذهن کسانی که چنین برنامههایی را تدارک میبینند، چه میگذرد. اما اگر این اقدامات در راستای سیاستگذاری مدیران رادیکال صدا و سیما باشد، این روند محکوم به شکست و اشکال است و باید جلو آن گرفته شود. اما اگر کسانی که مأموریت اصلی برون رفت از بن بستهای هستهای را دارند، بنابر تدابیری که معمولاً در حوزه سیاست ورزی میتواند وجود داشته باشد، احساس کنند بعد ۲۰ سال کش وقوسهای پرطنین صدایی غیردولتی بیاید و با گفتمان مذاکره کنندگان مخالفت کند و از این تقابل، طرف مذاکرهکننده ایرانی بتواند با بهره برداری از آن، دست برتری در مذاکرات داشته باشد، این یک گمانهزنی کاملا غیرواقعبینانه است.
همچون گذشته باید هشدار داد که آزموده را آزمودن خطاست. اینکه تصور شود رادیکالها میدان پیدا کنند و تلاشهای دیپلماتیک ما را زیر سؤال ببرند تا دست دیپلماسی ما برای مذاکره پرشود، تصور نادرستی است. ادبیاتی که امروز در گفتوگوهای آقای عراقچی با طرفهای خارجی، اعم از اروپایی و یا کشورهای منطقه مانند عمان، و آمریکا بینیاز از سودبخشی اینگونه ترفندهای برساخته افراطیهاست.
مقامات ارشد کشور تصمیم دارند ایران را از بحران هستهای خارج سازند
* آقای عطریانفر! اختلافات میان ایران و آمریکا چقدر جدی است و پیشبینی شما از سرنوشت مذاکرات غیرمستقیم چیست؟
من اطلاعات خاصی از جزئیات مذاکرات ندارم، اما احساس میکنم با توجه به حوادث تلخی که در یک سال گذشته در منطقه خاورمیانه رخ داد—از جمله آسیب دیدن حماس، حملات مکرر اسرائیل به لبنان ، درگیریهای مستقیم میان ایران و اسرائیل، موشکپراکنیهای اسرائیل به ایران و تقابل ایران، و آسیبدیدگی حزبالله و شهادت عزیزان مان سید حسن نصرالله و هاشم صفیالدین— وقتی مجموعه این تحولات وحوادث را کنار هم قرار میدهیم، و با توجه به فشارهای روانی و اقتصادی موجود در جامعه که تبلور روشن خود را در کاهش قدرت خرید مردم نشان داده، درک من این است که نظام سیاسی ایران و مقامات ارشد کشور با ارادهای کامل تصمیم دارند از این گذرگاه تاریخی عبور کنند و ایران را از بحران هستهای خارج سازند.
به نظر میرسد دست مذاکرهکنندگان امروز نسبت به گذشته بازتر است. چرا که رویکرد "برد-برد" که پیشتر مطرح شده بود، میتواند ما را از این بنبست خارج کند. این گزاره یعنی ایران به رضایت نسبی برسد و در عین حال، دنیای غرب—و مشخصاً آمریکا—نگران دستیابی ایران به سلاح هستهای و خروج از قواعد ونظارت آژانس بینالمللی نباشد. در چنین بستری، میتوان با ایجاد زمینه آرامش به یک توافق جامع وپایدار رسید. البته جزئیات این توافق، ابعاد و کیفیت آن و بازه زمانیاش نکاتی است که ما نمیدانیم و مصلحت ما وکشور هم نیست که بدانیم. این اطلاعات در اختیار تیم مذاکرهکننده است و آنها باید در سطوح عالی گفتوگوها این مسیر را مدیریت کنند.
روند مذاکرات باید به سمت توافق پایدار باشد زیرا...
* آیا احتمال دستیابی به توافق موقت وجود دارد؟
تلقی من این است که ما در عقبه سنگین و سختی هستیم که اگر در این مذاکرات به تفاهم و توافق دوجانبه منطقی نرسیم، آینده و روابط کشور با دنیای پیرامون برایمان ناشناخته خواهد بود. هیچکس نمیداند چه حادثهای ممکن است رخ دهد و چه سرنوشتی در انتظار امنیت ملی و کشور خواهد بود. این واقعیت هر انسان عاقلی در حوزه دیپلماسی را سوق میدهد که باید روند مذاکرات به سمت توافق پایدار در سطوح جهانی و منطقهای باشد. با کشورهایی که میتوانند هم مایه برکت برای ما باشند وهم عامل هزینهساز.
29215