دیالکتیک تنش و توافق

الف یکشنبه 18 خرداد 1404 - 14:00

  ایران غنی‌سازی هسته‌ای را به عنوان حق مسلم خود معرفی کرده و آن را خط قرمز خود می‌داند. این موضع به ویژه پس از برجام و خروج ایالات متحده از آن تقویت شده است. در مقابل، ایالات متحده نیز به عنوان خط قرمز خود، جمع آوری تاسیسات غنی‌سازی هسته‌ای ایران را مطرح کرده و این موضوع را به عنوان یکی از نگرانی‌های اصلی امنیت ملی خود می‌بیند. در اینجا مشاهده می کنیم که هر دو طرف بر یک موضع مشترک تاکید دارند و این یک واقعیت بدیهی در دنیای سیاست است که طرفین با مطالبات حداکثری در میز مذاکره وارد شوند.بر این اساس ایران خواستار غنی سازی هسته ای و رفع تحریم‌هاست، و از سوی دیگر ایالات متحده به دنبال محدود کردن برنامه هسته‌ای و تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است.

این تقابل در مطالبات واقعیتی بدیهی است. اما گاهی بنظر می رسد که اوج تنش ، نزدیک‌ترین نقطه به توافق باشد، در بسیاری از موارد در دنیای سیاست و دیپلماسی به‌ویژه در مورد مذاکرات هسته‌ای ایران و ایالات متحده این نظریه قابل تعمیم است زیرا در موقعی که تنش‌ها به اوج خود می‌رسد، طرفین تحت فشار بیشتری قرار می‌گیرند تا به یک توافق برسند. در شرایط بحرانی، طرفین به‌طور دقیق‌تری ، منافع و هزینه‌های ادامه وضعیت موجود را تحلیل می‌کنند. وقتی که تنش‌ها بالا می‌رود، طرفین ممکن است متوجه شوند که ادامه این وضعیت به نفع هیچ‌ یک نیست و به همین دلیل به سمت مذاکره و توافق بینابینی حرکت می کنند. در اوج سیاست های اعلامی و رسانه ای، طرفین سیاست های اعمالی و یا همان تعدیل مواضع را در دستور کار قرار می دهند.

این تغییرات می‌تواند شامل پذیرش برخی از خواسته‌های طرف مقابل یا ارائه امتیازاتی باشد که در شرایط عادی ممکن بود مورد بحث قرار نگیرند. این امر می‌تواند زمینه‌ساز توافقی باشد که در شرایط عادی غیرقابل تصور بنظر می رسید. در زمان‌های بحرانی، کشورهای ثالث و سازمان‌های بین‌المللی نقش مؤثری در تسهیل مذاکرات ایفا خواهند کرد. وقتی تنش‌ها افزایش می‌یابد، در فاز بعدی احتمال اینکه دیگر کشورها برای کاهش تنش و ایجاد بستری مناسب برای گفتگو وارد عمل شوند بیشتر می‌شود.در واقع اعلام امادگی و نقش افرینی روسیه در همین راستاست تجربه تاریخی نشان داده است که بسیاری از توافقات بزرگ در زمان‌های بحرانی و تحت فشار انجام شده‌اند. برای مثال، توافق هسته‌ای ایران (برجام) نیز در شرایطی حاصل شد که هر دو طرف تحت فشار بودند و نیاز به یک راه‌حل دیپلماتیک به شدت احساس می‌شد.

با توجه به موارد یاد شده به این نتیجه گیری متقاعد کننده خواهیم رسید که اوج تنش می‌تواند به عنوان یک محرک ثانویه برای رسیدن به توافق عمل کند، زیرا طرفین در می یابند که ادامه وضعیت موجود ، منافع ملی هیچ کدام از طرفین را تضمین نمی کند لذا برای یافتن توافقی مشترک، تلاش واقع بینانه تری به خرج خواهند داد زیرا دستیابی به یک توافق پایدار نیازمند گفتگوهای مستمر، شناخت دقیق از منافع و نگرانی‌های طرفین و اراده سیاسی برای حل و فصل اختلافات است.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.