شاخص نیچر در سنجش کیفیت علمی دانشگاهها معتبرترین است و در ردهبندی آن از ۱۰ دانشگاه برتر جهان، ۹ مورد چینی اند و تنها نام آمریکایی هاروارد است که حالا آماج حملات ترامپ شده
عصر ایران؛ لیلا احمدی- فرید زکریا در این مقاله، به بررسی یکی از اقدامات بحثبرانگیز دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، میپردازد؛ حمله هدفمند و سازمانیافته به دانشگاه هاروارد. به باور نویسنده، این اقدام نهفقط عجیب و فاقد توجیه عقلانی است، بلکه در بلندمدت به توان رقابتی ایالات متحده در جهان صدمه جدی وارد خواهد کرد.
زکریا مقالهاش را با ترسیم تصویری از چالشهای بینالمللیِ پیشروی آمریکا آغاز میکند: ظهور چین بهعنوان رقیب جهانی و بازگشت روسیه به صحنه قدرت. نکته نگرانکننده این است که بهجای آنکه این تهدیدها موجب اتحاد درونی آمریکا شوند، برعکس، کشور را بهسوی نوعی خودویرانگری سوق دادهاند؛ چنانکه دولت در حال نابود کردنِ ستونهای اصلی موفقیت ملی، از جمله آموزش عالی و پژوهش است.
بهعنوان نمونه، نویسنده به شاخص نیچر اشاره میکند که یکی از معتبرترین معیارها در سنجش کیفیت علمی دانشگاههاست. در ردهبندی جدید این شاخص، از ۱۰ دانشگاه برتر جهان، ۹ مورد چینی هستند. تنها نام آمریکاییِ این فهرست، دانشگاه هاروارد است که اکنون بهطور مستقیم آماج حملات ترامپ قرار گرفته است.
دولت ترامپ با ادعای مقابله با یهودستیزی، از هاروارد خواسته است که بخشی از اختیار خود بر امور آموزشی را واگذار کرده و اطلاعات خصوصی دانشجویان بینالمللی را تسلیم کند. این در حالی است که مشکلات ادعاشده در خود هاروارد چندان حاد نیستند. ابزار اصلی فشار دولت، تهدید به قطع بودجههای پژوهشی فدرال است. این بودجهها ــ بیش از ۹۰ درصدشان ــ صرف تحقیقات زیستی میشود؛ موضوعاتی مانند بیماری، دارو و درمان که ارتباطی با سیاستهای هویتی و اعتراضی ندارند. به باور زکریا، قطع این منابع مالی نهفقط به اعتراضات دانشجویی آسیبی نمیزند، بلکه جایگاه علمی هاروارد را در جهان تضعیف خواهد کرد.
نویسنده با پذیرش این که دانشگاههای آمریکایی نیز کاستیهایی دارند، از جمله افراط در برخی رویکردهای سیاسی و اجتماعی، تأکید میکند این دانشگاهها هنوز در سطح جهانی بیرقیباند. شمار زیاد متقاضیان نخبه بینالمللی برای ورود به مؤسسات آموزش عالی آمریکا گواهی بر این جایگاه است. افزون بر آن، بسیاری از رهبران کشورهای رقیب مانند چین، فرزندان خود را برای تحصیل به همین دانشگاهها فرستادهاند.
زکریا یادآوری میکند شکوفایی صنعت فناوری در مناطقی مانند کالیفرنیای شمالی و بوستون، مستقیماً از خوشههای علمی پیرامون دانشگاههایی چون هاروارد، استنفورد و MIT نشأت گرفته است. با وجود این، دولت ترامپ با کاهش شدید بودجه علمی (بیش از ۲۵ میلیارد دلار در سال مالی آینده) و وضع مالیات بر صندوقهای سرمایهگذاری دانشگاهها، در عمل به جنگ با همین منابع مزیت رقابتی برخاسته است. بهزعم نویسنده، این سیاستها بر خلاف اصول ابتدایی مدیریت است: بهجای پرورش «گلها» و حذف «علفهای هرز»، عکس آن در حال وقوع است.
بخش دوم مقاله به مهاجرت و نقش دانشجویان بینالمللی در تقویت اقتصاد و نوآوری آمریکا اختصاص دارد. ایالات متحده سالهاست که در جذب بهترین دانشجویانِ جهان پیشتاز بوده؛ برتریای که چین از آن بیبهره است و صرفا به نخبگان درون کشور خود متکی است. طبق آمار، از ده شرکت برتر آمریکایی، پنج شرکت را مهاجران اداره میکنند. همچنین، فقط در سال گذشته، حضور دانشجویان خارجی بیش از ۴۰ میلیارد دلار درآمد و نزدیک به ۳۸۰ هزار شغل ایجاد کرده است.
با این حال، دولت ترامپ سیاستهایی را در پیش گرفته که بهروشنی دانشجویان بینالمللی را هدف قرار میدهند: تعلیق فرآیند صدور ویزا، تهدید به بررسی پستهای شبکههای اجتماعی آنها، و ایجاد فضایی تهدیدآمیز که نشان میدهد پذیرای آنها در این کشور نیست و ممکن است هر لحظه بدون هشدار اخراج شوند. این فضای ناامن تأثیر مستقیمی بر جایگاه علمی آمریکا گذاشته است. بنا بر گزارش اکونومیست، جستوجوی اینترنتی برای برنامههای دکترای آمریکا تا ۴۰ درصد کاهش یافته، در حالی که علاقهمندی به دورههای مشابه در کشورهایی مانند استرالیا و سوئیس افزایش یافته است.
و در پایان تجربه شخصی خود را بهعنوان دانشجویی که از هند به آمریکا آمد، یادآور میشود. آنچه او را مجذوب کرد، نهفقط سطح علمی دانشگاهها، که خود مفهوم «آمریکا» بود؛ جامعهای باز، آزاد و پذیرای همه اقوام و ملیتها. او از گفته معروف رونالد ریگان یاد میکند که: «در آمریکا، مبدأ ما کمتر از مقصد ما اهمیت دارد». به باور زکریا، در جهانی که کشورهای دیگر از بسیاری جهات به پای آمریکا رسیدهاند، این روحیه باز و جهانوطنانه، هنوز مزیت منحصر بهفرد این کشور است ــ مشروط به آنکه بهجای ویران کردن، از آن پاسداری شود.
ترجمۀ مقالۀ فرید زکریا را تقدیمتان میکنیم و مثل همیشه یادآور میشویم که انتشار مطالبِ نویسندگان خارجی در «عصر ایران»، به معنای تأیید کامل دیدگاههای مطرحشده در آنها نیست؛ هدف از ترجمه و بازنشر اینگونه مقالات، صرفاً آگاهیبخشی، گشودن دریچهای تازه به جهان اندیشه و بررسی نگاه رسانههای بینالمللی است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
وقتی آیندگان، تاریخ چالشهای فراروی سلطه جهانی ایالات متحده را بازمینگارند، بیتردید به نام چین خواهند رسید؛ اولین رقیب قدرتمند و تمامعیار آمریکا در چند دهه اخیر. آنان نیز از بازگشت روسیه و تلاشهایش برای بر هم زدن نظمی که ایالات متحده بر امنیت اروپا تحمیل کرده، سخن خواهند گفت. اینها الگوهایی آشنا در فراز و فرود قدرتهای بزرگاند.
اما آنچه در این میان تازه، غریب و تکاندهنده است، نه قدرتگیری رقبا، که خودویرانگری آمریکاست؛ کشوری که به جای همگرایی در برابر تهدیدها، گرفتار کشمکشهای درونی شده و پایههای موفقیت بیمانندش را یکی پس از دیگری فرو میریزد.
نگاهی بیفکنید به شاخص «نیچر»؛ یکی از معتبرترین معیارها برای سنجش جایگاه علمی دانشگاهها در جهان. این شاخص، میزان مشارکت مراکز علمی را در تولید پژوهشهای پیشرو و انتشار آنها در نشریات معتبر دنبال میکند. تازهترین گزارش آن، مهر تأییدیست بر آنچه سالهاست در میان اهل علم زمزمه میشود: چین با شتابی خیرهکننده در حال سبقت گرفتن است. از میان ده دانشگاه برتر جهان، نُه جایگاه را مؤسسههای چینی از آنِ خود کردهاند.
با این همه، هنوز در صدر این فهرست، نامی آمریکایی به چشم میخورد: دانشگاه هاروارد. و شگفتا که این نماد دیرپای نبوغ و پژوهش، اکنون آماج حملات کسیست که بر مسند قدرت در کاخ سفید نشسته؛ دونالد ترامپ، رئیسجمهوری که گویی قصد دارد پایههای علمی کشورش را با دستان خود ویران کند.
جنگ دولت ترامپ با دانشگاه هاروارد، از بسیاری جهات غریب و پرسشبرانگیز است. رئیسجمهور ایالات متحده، به بهانهی مبارزه با یهودستیزی، کوشیده است بر جنبههای گوناگون حیات دانشگاهی چنگ اندازد و حتی خواستار دسترسی به اطلاعات خصوصی دانشجویان بینالمللی شده است. با اینحال، دولت هیچگاه توضیح نداده چرا هاروارد، بهطور خاص، هدف این یورش قرار گرفته؛ آنهم در حالیکه مشکلات ادعایی، در این دانشگاه نه برجستهاند و نه مستند.
ابزار اصلی این فشار، تهدید به قطع بودجههای فدرالی پژوهش است؛ بودجههایی که بخش بزرگی از آنها هیچ نسبتی با آنچه ترامپ «ایدئولوژی بیداری» مینامد ندارند. بیش از ۹۰ درصد این اعتبارات به تحقیقات علوم زیستی اختصاص دارد؛ مطالعاتی درباره بیماریها، داروها، و مسائل حیاتی دیگر.
قطع این حمایتها، نه بر شعارهای دانشجویی در حمایت از فلسطین اثری خواهد داشت، نه بر فضای ایدئولوژیک پردیسها، اما بیتردید میتواند یکی از معتبرترین نامهای علمی جهان را از صدر فهرست شاخص نیچر به زیر کشد.
بیتردید، دانشگاههای آمریکا بینقص نیستند. من خود بارها در نقد آنها قلم زدهام و گفتهام که باید از دلسپردگیِ افراطی به جریانهای سیاسی روز، از وسواس بیمارگونه بر تنوع و حاشیهنشینی فاصله بگیرند و بار دیگر تمرکز خود را بر تعالی علمی و برتری دانشگاهی باز یابند. با اینهمه، نمیتوان انکار کرد که این نهادها، همچنان در صدر نظام آموزش عالی جهان ایستادهاند؛ چه در عرصه آموزش، چه در گستره پژوهش و چه در ساختار و فرهنگ آکادمیک.
شاهد این جایگاه والا، موج بیپایان درخواستهای پذیرش از سوی درخشانترین دانشجویان سراسر دنیاست. کمتر حوزهای را میتوان یافت که آمریکا در آن چنین سلطهی بیچونوچرایی داشته باشد. حتی «شی جینپینگ» و «بو شیلای» ــ با آنهمه اختلاف و رقابت ــ بر یک نکته همداستان بودند: بهترین جای جهان برای تحصیل فرزندانشان، دانشگاه هاروارد است.
تاسفبار آنکه، بسیاری از شرکتهای پیشگام فناوری، از سیلیکونولی تا بوستون، به پشتوانه شاخههای نوآورانه دانشگاههایی چون هاروارد، MIT و استنفورد رشد یافتهاند، اما دولت ترامپ عزم آن دارد که این مزیت منحصربهفرد را نابود کند.
او در لایحه پیشنهادی بودجه سال آینده، کاهش بیسابقهای برای اعتبارات علمی پیشنهاد کرده ــ بیش از ۲۵ میلیارد دلار ــ که چیزی جز اعلان جنگ به دانشگاههای طراز اول کشور نیست. در بودجهای که بهتازگی در مجلس نمایندگان تصویب شده، این نهادهای علمی نهفقط از حمایت بیبهره ماندهاند، که بهطور خاص با تحمیل مالیات بر صندوقهای سرمایهگذاریشان تنبیه شدهاند. تنبیهات ترامپ صرفا شامل مؤسسات آموزش غیرانتفاعی نمیشود، بلکه دقیقاً همین دانشگاهها را نشانه رفته و نشان ار افزایش قابل توجه مالیات بر مراکز پژوهشیِ پیشتاز دارد.
در دنیای کسبوکار، رسم آن است که گلها را آبیاری میکنند و علفهای هرز را هرس میزنند؛ اما اینجا، گویی دقیقا برعکس عمل میشود.
آمریکا هنوز در جذب استعدادهای جهانی، بیرقیب است؛ چین از نخبگانِ ۱.۴ میلیارد شهروند خود بهره میبرد، اما آمریکا از ۸ میلیارد انسان کره زمین، گلچین میکند. چنین مزیتی، اگر پاس داشته نشود، بهسادگی از کف خواهد رفت.
نتایج این برتری آشکار و غیرقابل انکار است. از میان ده شرکت برتر آمریکا، پنج مورد را مهاجرانی اداره میکنند که روزگاری دانشجویان بینالمللی این کشور بودهاند. جذب این دانشجویان نهفقط دانشگاهها، که اقتصاد آمریکا را نیز به شکلی چشمگیر شکوفا کرده است؛ فقط در سال گذشته بیش از چهل میلیارد دلار درآمدزایی و نزدیک به سیصد و هشتاد هزار فرصت شغلی ایجاد کردهاند.
اما حملهی تازهی دولت ترامپ دقیقاً بر همین سرمایهی ارزشمند متمرکز شده است. دولت صدور ویزاهای دانشجویی را متوقف کرده، تهدید به بررسی حسابهای شبکههای اجتماعی کرده و پیامی صریح فرستاده که «پذیرای شما نیستیم، زیر نظر هستید و ممکن است هر لحظه بدون هشدار اخراج شوید.»
نشانههای این سیاست سرکوبگرانه اکنون آشکار شدهاند؛ به گفتهی نشریهی «اکونومیست»، جستوجوی اینترنتی برای برنامههای دکترا در آمریکا بین ۲۵ تا ۴۰ درصد کاهش یافته، در حالی که این جستوجوها برای دورههای دکترا در کشورهایی چون استرالیا و سوئیس حتی بیش از این رشد کرده است.
حدود چهل سال پیش، زمانی که قصد داشتم از هند به آمریکا بیایم و در دانشگاههایش تحصیل کنم، آنچه بیش از همه مجذوبم ساخت، آوازه علمی و پژوهشی نبود. خودِ ایدهی آمریکا برایم درخشان و عظیم به نظر میرسید؛ جامعهای آزاد و گشوده که مردمانی از سراسر جهان را در آغوش میکشید؛ جایی که به تعبیر رونالد ریگان، «مبدأ ما کمتر از مقصد ما اهمیت دارد.»
در جهانی که رقبای بسیاری از هر سو در پی دستیابی به جایگاه آمریکا هستند، این ویژگی هنوز بزرگترین برگ برنده این کشور است؛ مشروط بر آنکه بهجای تخریب، قدر آن را بدانیم.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.