تعریف تروریسم ناشی از تصمیم‌های سیاسی است/ ارتش بعثی سوریه دیگر وجود ندارد و با نیروهای «جهادی» جایگزین می‌شود

خبرآنلاین سه شنبه 20 خرداد 1404 - 07:05
مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه معتقد است: «تنوع گروه‌های شبه‌نظامی خارجی، به یکی از معضلات مهم امنیتی در سوریه تبدیل شده است. اکنون نیز مشابه چنین شرایطی در زندان‌های رقه دیده می‌شود؛ جایی که اعضای داعش و خانواده‌هایشان در اردوگاه‌هایی نگهداری می‌شوند و کشورهای مبدأ آن‌ها تمایلی به بازگرداندن‌شان ندارند. به نظر می‌رسد هدف اصلی از انتقال برخی از این نیروها به ارتش سوریه، کنترل و نظم‌دهی به وضعیت آن‌ها و جلوگیری از گسترش تهدیدات امنیتی جدید است.»

جواد مرشدی - در حالی که تنها شش ماه از سقوط حکومت اسد در سوریه به سبب حمله برق‌آسای گروه شبه نظامی اسلامگرای تحریر الشام، به رهبری ابو محمد الجولانی می گذرد حالا هفته گذشته رئیس حکومت انتقالی سوریه دستور داد که حدود ۳۵۰۰ نیروی خارجی گروه‌های موسوم به «جهادی» که در جنگ داخلی سوریه نقش داشتند، در ارتش سوریه ادغام شوند و در لشکری جدید به نام لشکر ۸۴ ارتش عربی سوریه خدمت کنند.

حکومت انتقالی سوریه به این نیروهای خارجی وعده داده‌است که در صورت طی کردن فرآیند جذب در ارتش سوریه، به دلیل «مشارکت در آزادسازی کشور» می‌توانند هم برای خود و هم برای خانواده‌شان تابعیت سوریه کسب کنند.

هیات تحریر شام تاریخ پیچیده‌ای دارد که ریشه آن را می‌توان در منازعه سوریه جستجو کرد. این گروه که در ابتدا به نام جبهه النصره در سال ۲۰۱۱ تأسیس شد، یک گروه وابسته به القاعده بود و ابوبکر البغدادی، رهبر کلیدی جهادی که بعداً رهبری «دولت اسلامی» داعش شد، نیز در آن مشارکت داشت.

در حالی که ایدئولوژی هیئت تحریر شام تا حد زیادی با القاعده همسو است، این گروه تمرکز خود را به ایجاد حکومت اسلامی بنیادگرا در سوریه تغییر داده است و خود را از جاه طلبی‌های گسترده‌تر داعش برای یک خلافت جهانی دور کرده است.

همچنین جبهه النصره که به ایدئولوژی جهادی خود معروف است، طی این سال ها اغلب با گروه‌های دیگر مخالف، از جمله ائتلاف اصلی شورشیان که تحت عنوان «سوریه آزاد» فعالیت دارد، درگیر می‌شد.

در سال ۲۰۱۶، الجولانی روابط خود را با القاعده قطع کرد و نام گروهش را به هیات تحریر شام تغییر داد و بعداً چند گروه کوچکتر اسلامگرا را در آن ادغام کرد.

اغلب نیروهای خارجی که  قرار است در لشکر تازه‌تاسیس ۸۴ ارتش عربی سوریه خدمت کنند از نیروهای اویغور چینی تبار هستند.آنها چینی‌تبارهای وابسته به «حزب اسلامی ترکستان» هستند.

حزب اسلامی ترکستان ریشه در گروه‌های شبه‌نظامی جدایی‌طلب استان سین کیانگ چین دارد، در طول دوران جنگ داخلی سوریه به خاک این کشور راه یافت.

خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگو با قاسم محبعلی مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه به تاثیر حضور این نیروها در امنیت داخلی سوریه و ارتش این کشور پرداخته است.

********

ورود شبه‌نظامیان خارجی وابسته به القاعده به ارتش سوریه، چه تأثیری بر امنیت داخلی و وضعیت منطقه خواهد داشت؟

بین مفهوم "تروریست" و "مبارزان راه آزادی" مرز باریکی وجود دارد. این تمایز بیشتر یک تصمیم سیاسی است تا یک تعریف ثابت. در طول قرن بیستم بارها دیده‌ایم که گروه‌هایی ابتدا در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گرفته‌اند، اما با تغییر شرایط و منافع سیاسی، به عنوان نیروهای آزادی‌بخش یا متحدان تلقی شده‌اند. برای مثال، گروهی که در گذشته دشمن آمریکا بود، امروز ممکن است به یکی از شرکای آن بدل شود.

در بحران سوریه نیز، پس از بهار عربی، گروه‌های زیادی از کشورهای مختلف مانند چچن، چین، اندونزی، افغانستان و آسیای میانه وارد این کشور شدند. در مقابل، نیروهای هم‌پیمان ایران از جمله فاطمیون، زینبیون و گروه‌های عراقی نیز در خاک سوریه فعال شدند. برخی از این گروه‌ها در حمایت از دولت دمشق و برخی دیگر در مخالفت با آن وارد میدان شدند.

این تنوع گروه‌های شبه‌نظامی خارجی، به یکی از معضلات مهم امنیتی در سوریه تبدیل شده است. اکنون نیز مشابه چنین شرایطی در زندان‌های رقه دیده می‌شود؛ جایی که اعضای داعش و خانواده‌هایشان در اردوگاه‌هایی نگهداری می‌شوند و کشورهای مبدأ آن‌ها تمایلی به بازگرداندن‌شان ندارند. به نظر می‌رسد هدف اصلی از انتقال برخی از این نیروها به ارتش سوریه، کنترل و نظم‌دهی به وضعیت آن‌ها و جلوگیری از گسترش تهدیدات امنیتی جدید است. این روند ممکن است با هدف "استحاله فکری" آنان در چارچوب نظم جدید سیاسی سوریه انجام شود.

چرا آمریکا از سیاست قبلی خود در قبال جنگجویان خارجی القاعده صرف‌نظر کرده و با این اقدام موافقت کرده است؟

همان‌طور که اشاره شد، تصمیم‌گیری درباره تعریف یک گروه به عنوان تروریست، تصمیمی سیاسی است. بسیاری از کشورها مخالفان خود را به عنوان تروریست معرفی می‌کنند. ترکیه پ.ک.ک را تروریستی می‌داند، اما اگر روزی صلح برقرار شود، چاره‌ای جز خلع سلاح و ادغام آن‌ها در ساختار اجتماعی وجود ندارد. نمونه‌های مشابهی در عراق (حشد الشعبی)، لبنان (حزب‌الله) و دیگر گروه‌های مسلح دیده می‌شود.

در سوریه نیز، گروه‌هایی مانند داعش، جبهه‌النصره و سایر گروه‌های افراطی درگیر نبرد با دولت و نیروهای خارجی بوده‌اند. اما اکنون، برخی از آن‌ها از فهرست گروه‌های تروریستی خارج شده‌اند و در فرآیند مصالحه و همکاری با غرب قرار گرفته‌اند. این تغییر موضع آمریکا نشان می‌دهد که دشمنی‌ها و اتحادها بر اساس منافع ملی بازتعریف می‌شوند، نه اصول اخلاقی یا ایدئولوژیک ثابت. همان‌طور که ویت‌کنگ‌ها روزی دشمن آمریکا بودند، اما امروز ویتنام یکی از شرکای نزدیک آمریکا به شمار می‌آید.

با توجه به سابقه ایدئولوژیک سکولار و سوسیالیستی ارتش سوریه، ورود این عناصر چه تأثیری بر ساختار آن خواهد داشت؟

واقعیت این است که ارتش سابق سوریه، با آن ساختار بعثی و آموزه‌های سکولار و سوسیالیستی، دیگر وجود خارجی ندارد. اکنون ارتش سوریه در حال بازسازی از طریق ادغام با نیروهای شبه‌نظامی و گروه‌هایی است که از سوی کشورهای مختلف حمایت می‌شوند. بخشی از ارتش سابق، به‌ویژه افسران سنی که به "ارتش آزاد سوریه" پیوسته بودند، اکنون ممکن است در ساختار جدید به کار گرفته شوند.

این شرایط، شباهت زیادی به وضعیت ارتش عراق پس از سقوط صدام دارد؛ ارتشی که دیگر آن هویت بعثی سابق را نداشت، اما از بخشی از نیروی انسانی و تجهیزات آن در ساختار جدید استفاده شد.

تعریف تروریسم ناشی از تصمیم‌های سیاسی است / ارتش بعثی سوریه دیگر وجود ندارد و با نیروهای جهادی جایگزین می‌شود

ساختار ارتش سوریه در گذشته شرقی بوده، اما اکنون به سمت غربی شدن پیش می‌رود. از آنجا که منابع تسلیحاتی پایه‌گذار منافع اقتصادی هستند، نظرتان در این زمینه چیست؟

این تغییر امری طبیعی است. پس از تغییرات سیاسی، معمولاً ساختار نظامی نیز دگرگون می‌شود. ارتش عراق و لیبی نیز پس از تحولات سیاسی، تسلیحات غربی را جایگزین تسلیحات شرقی کردند. ساختار نظامی، از نظر نوع سلاح، آموزش، دکترین و حتی زبان فرماندهی، نشانه‌ای از وابستگی سیاسی است.

در آینده، ارتش جدید سوریه احتمالاً تحت حمایت و نظارت کشورهای غربی و متحدان غرب مانند ترکیه و قطر، با تسلیحات و آموزه‌های غربی بازسازی خواهد شد. تسلیحات روسی که در ارتش پیشین وجود داشتند، ممکن است به عنوان غنیمت حفظ شوند یا به تدریج جایگزین شوند.

تجربه ایران نیز مشابه است؛ ارتش پیش از انقلاب به‌طور کامل غربی بود، اما پس از قطع روابط با غرب، ایران ناچار شد از روسیه، چین و کره شمالی تجهیزات نظامی تهیه کند. همین الگو ممکن است در سوریه هم تکرار شود؛ با این تفاوت که این بار مسیر از شرق به غرب خواهد بود.

چین به‌طور تلویحی به این اقدام حکومت انتقالی سوریه اعتراض کرده، اما ایران و روسیه سکوت کرده‌اند. دلیل این سکوت چیست؟

نگرانی چین بیشتر به حضور اویغورها و سایر مسلمانان سین‌کیانگ در گروه‌های افراطی مانند داعش و جبهه‌النصره بازمی‌گردد. پکن نگران است که این نیروها در آینده علیه منافع داخلی‌اش در غرب چین سازماندهی مجدد شوند، به‌ویژه در شرایطی که روابط آن با غرب پرتنش است.

در مقابل، روسیه ممکن است به دلیل روابط نزدیکش با ترکیه و توافقات پشت‌پرده، واکنش علنی نشان نداده باشد یا ترجیح داده باشد از طریق کانال‌های دیپلماتیک پیگیری کند.

ایران نیز به نظر می‌رسد در حال حاضر حساسیت چندانی نسبت به این تحول ندارد، زیرا گروه‌هایی که اکنون موضوع بحث هستند (مانند چچنی‌ها یا اویغورها)، هیچ‌گاه در تضاد مستقیم با منافع یا نیروهای ایران در سوریه قرار نداشتند. بنابراین تهران ترجیح داده وارد این پرونده نشود.

21212

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.