به گزارش خبرنگار مهر، صنعت پتروشیمی ایران، همیشه به عنوان یکی از نمادهای دستاوردهای صنعتی و علمی کشور شناخته شده است. صنعتی که با تکیه بر دسترسی به منابع غنی گازی و نفتی، نه تنها نقش پیشران در ارزآوری و تولید ناخالص داخلی کشور ایفا میکند، بلکه محرک توسعه صنایع پاییندستی، اشتغال و حتی متوازنسازی تراز صادراتی بوده است. با این همه، در حالی که کشورهای منطقه با سرعت به سمت «توسعه فناورانه و ارزش افزوده» حرکت کردهاند، بخش مهمی از زنجیره پتروشیمی ایران در دور باطل خامفروشی و اتکای بیش از حد به کالاهای پایه اسیر شده است.
در چنین شرایطی، مجموعهای از پرسشهای بنیادین پیشروی سیاستگذاران و مدیران قرار دارد: سهم واقعی ایران در بازارهای بینالمللی تا چه میزان تثبیت شده است؟ کدام آسیبهای زیرساختی، فناورانه و مدیریتی صنعت را به لبه بحران برده؟ آیا میتوان راه نجات را از مسیر جذب سرمایهگذاری خارجی و اصلاح ساختارها جستوجو کرد یا قفل این صنعت تنها با اراده داخلی گشوده خواهد شد؟ برای واکاوی دقیقتر وضعیت کنونی و چشمانداز پیشِ رو، با دکتر سیدمسعود بلوری، کارشناس ارشد صنعت پتروشیمی و مدرس دانشگاه، به گفتوگو نشستیم.
مشکلات بنیادی و ریشهای صنعت پتروشیمی ایران
در دهههای ابتدایی عمر صنعت پتروشیمی، ایران با تکیه بر منابع طبیعی گسترده و نیروی انسانی متخصص، توانست خود را تا سطح یک بازیگر اصلی منطقهای و حتی جهانی ارتقا دهد. اما با ورود به دهه ۹۰ و مواجهه با تغییرات شتابان فناوری و بازار، کاستیهای ساختاری آشکار شده است. دکتر بلوری تصویر روشنی از چالشهای اساسی صنعت ارائه میدهد:
۱- فرسودگی تجهیزات و عقبماندگی تکنولوژیک
«اغلب مجتمعهای پتروشیمی ایران، به ویژه آنهایی که پیش از دهه ۸۰ ساخته شدهاند، با ابر چالش فرسودگی تجهیزات و عقبماندگی از فناوری روز دنیا روبهرو هستند.»
بنا به گفته دکتر بلوری، تجهیزات این مجتمعها یا وارداتی هستند که امروز پشتیبانی فنی و قطعات یدکی برایشان فراهم نیست یا تولید داخل بودهاند که غالباً استانداردهای جهانی را ندارند. نتیجه آنکه راندمان پایین، افزایش هزینههای نگهداری و مصرف انرژی بالا، بهشدت بر رقابتپذیری تأثیر منفی میگذارد.
۲- افت شدید در تنوع و ارزش افزوده محصولات
بلوری میافزاید: «بیش از ۶۵ درصد محصولات پتروشیمی ایران کالای پایه مثل متانول، آمونیاک و اتیلن است. در مقایسه، سهم محصولات با ارزش افزوده بالا مثل پلیمرهای خاص، رزینها و مواد پیشرفته، در حد بسیار پایین و غیررقابتی است.» این وضعیت، حاکی از ضعف تاریخی در توسعه فناوری پاییندستی و پشتیبانی نشدن صنایع کوچک و متوسط کشور است.
۳- وابستگی نگرانکننده به بازارهای محدود
یکی از آسیبپذیرترین نقاط، «وابستگی به چند بازار عمده آسیایی» است. بلوری توضیح میدهد: «در حال حاضر، عمده صادرات پتروشیمی به کشورهای چین، هند و چند کشور همسایه انجام میشود، مسدود بودن مسیر اروپا و آمریکای شمالی به دلیل تحریمها و عدم انطباق با استانداردهای محیطزیستی و کیفی این کشورها، پتروشیمی ایران را در شرایط شکنندهای قرار داده است. کوچکترین تغییر در سیاستهای اقتصادی یا تعرفهای این کشورها، شوک بزرگی به صادرات وارد میکند.»
۴- سرمایهگذاری اندک و کند شدن توسعه
در سایه تحریمهای فراگیر و تلاطم اقتصادی، جریان ورود سرمایه جدید و بهروزرسانی خطوط تولید تقریباً متوقف شده است. دکتر بلوری معتقد است: «حتی پروژههایی که با هدف تکمیل زنجیره ارزش یا تنوعبخشی به محصولات کلید خوردهاند، با کمبود منابع مالی، بلاتکلیفی یا عدم حمایت لازم از سوی نظام بانکی و سرمایهگذاران داخلی رها شدهاند.»
۵- چالش مدیریتی و حکمرانی
ساختار حکمرانی مجتمعهای پتروشیمی عموماً «دولتی یا شبهدولتی» بوده و سیاستگذاری کلان در این حوزه تاکنون فاقد یک نقشه راه شفاف، بلندمدت، با محوریت بازار جهانی و رقابتپذیری بوده است. این امر منجر به تصمیمگیریهای مقطعی، تکرار اشتباهات راهبردی و کند شدن اصلاحات ساختاری شده است.
۶- ضعف انتقال دانش و نیروی انسانی
نگرانی دیگر، خروج تدریجی نیروی انسانی متخصص و جوان و ضعف در انتقال تکنولوژیهای جدید است. دکتر بلوری هشدار میدهد: «فرآیند تربیت نیروی دانشبنیان و بهروزرسانی مهارت فنی در مجتمعهای پتروشیمی بهکندی پیش میرود، در حالی که رقبای منطقهای با جذب فناوریهای نوین به سرعت توان تخصصی خود را افزایش دادهاند.»
تصویری بیپیرایه از بحران و راه نجات
بلوری میگوید: برای نخستین بار طی سه دهه گذشته، صنعت پتروشیمی ایران در معرض همزمان تهدید داخلی و خارجی قرار گرفته است. چالش اصلی، فقدان سرمایه، فناوری و بازار متنوع است. سودآوری شرکتها بهواسطه هزینههای بالای تولید و کاهش سهم بازار کمتر شده. در غیاب نوسازی تجهیزات و توسعه محصولات پُرارزش، ایران عملاً به صادرکننده مواد خام برای صنایع پیشرفته کشورهای دیگر بدل شده و آینده این روند مطلوب نیست.
وی در پاسخ به این سوال که چالش تکنولوژیکی تا چه اندازه جدی است؟ میگوید: بسیار جدی. فناوری دهه ۷۰ یا ۸۰ جهان که امروز در ایران رایج است، در کشورهای پیشرفته دیگر یک دهه پیش جایگزین شده است. این بدان معناست که میزان ضایعات و مصرف انرژی مجتمعهای ما بسیار بالاست، بهرهوری پایین است و قدرت رقابت با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس یا آسیای شرقی فاقد معنا شده است. ما حتی در دوره تعمیرات و نگهداری خطوط تولید نیز دچار مشکل تأمین قطعه شدهایم.
بلوری در مورد صادرات و بازارها فعلی صنعت پتروشیمی اظهار میکند: اول باید بگویم که صادرات چندمحصولی به چند کشور محدود، تمام زنجیره را آسیبپذیر میکند. بازار چین بهشدت رقابتی، هندیها اهل چانهزنی و سایر کشورها سیاستهای تعرفهای متلاطم دارند. تحریم هم باعث شده هیچ همکاری بانکی یا مالی معناداری شکل نگیرد و انتقال پول در اغلب موارد با هزینه و ریسک بالایی روبهرو شود.
وی خاطرنشان میکند: فضای مدیریتی و بدنه کارشناسی یقیناً تمایل به تحول دارد اما ابزار و اختیارات کافی ندارد. شرکتهای بزرگ خارجی و حتی خصوصی میتوانند مدیریت پروژه، فناوری و بازار جدید را وارد کنند، اما ما هنوز محدود با شبکههای دولتی و شفافیت پایین کار میکنیم. پروسه تصمیمگیری طولانی و اغلب سیاسی است، نه اقتصادی و تخصصی.
راهکارهای پیشنهادی برای نجات صنعت
۱- اصلاح حکمرانی و سیاستگذاری
بازنگری عمیق در سیاستگذاری کلان ضروری است. دکتر بلوری تاکید دارد:
«تدوین یک نقشه راه شفاف، واقعبین و منعطف برای صنعت پتروشیمی، مستقل از تحولات کوتاهمدت سیاسی، حیاتی است. ورود بخش خصوصی واقعی و کاهش تصدیگری دولت، شرط نخست نجات صنعت است.»
۲- تسهیل و جذب سرمایهگذاری، بهویژه سرمایهگذاری خارجی
صیانت از منافع ملی در گرو جذب سرمایه برای نوسازی، توسعه و تکمیل زنجیره ارزش است. سرمایهگذار خارجی، فارغ از تأمین مالی، شبکه فروش، انتقال فناوری و دانش مدیریتی را نیز وارد کشور میکند. ایجاد فضای امن، شفاف و رقابتی برای این ورود باید هدف نخست باشد.
۳- توسعه فناوری و تنوع محصولات
حرکت از استراتژی خامفروشی به سمت تولید محصولات پیشرفته و با ارزش افزوده بالا نه تنها ارزآوری را افزایش میدهد، بلکه ریسک بازارهای صادراتی را نیز بهشدت کاهش میدهد. حمایت از شرکتهای دانشبنیان و مراکز تحقیق و توسعه باید راهبردی و عملیاتی شود.
۴- اصلاح نظام مالی و قیمتگذاری
سیستم فعلی قیمتگذاری خوراک و انرژی پتروشیمی غیررقابتی و دستوری است. ایجاد بازار شفاف برای خرید و فروش خوراک و دسترسی شرکتها به ارز و منابع مالی بهروز، لازمه رشد این صنعت است.
۵- توجه جدی به نیروی انسانی و آموزش
سرمایه انسانی باید در برابر مهاجرت حفظ و در محیطی جذاب برای نوآفرینی و یادگیری مستمر تربیت شود. جذب نیروهای جوان، حمایت از انتقال دانش، بازآموزی کارکنان و بهروزرسانی مهارتهای فنی باید محور سیاستها قرار گیرد.
۶- توسعه صنعت پاییندستی و پیوند با صنایع داخلی
تنها رهایی از دام صادرات خام، تقویت پیوند با صنایع داخلی است. صنایع پاییندستی مانند قطعهسازی، داروسازی، صنایع خانگی و خودروسازی باید بهطور هدفمند تغذیه شوند.
جمعبندی؛ بازگشت به جاده رقابت یا تداوم سقوط آرام؟
درخت پتروشیمی ایران روزگاری بر سایه فرصتها رشد یافت اما امروز ریشههایش در حصارهای فناوری فرسوده، ساختار مدیریتی ناکارآمد، تنگنای بازارهای صادراتی و بحران سرمایه گرفتار شده است. برای عبور از این بحران، باید هم جسارت اصلاحات ساختاری را به خرج داد و هم بستر همکاری بینالمللی و ورود فناوری و سرمایه را به رسمیت شناخت. ایران با پتانسیل بازار داخلی و منابع عظیم هیدروکربوری، قدرت جهش را دارد اما این بار نیازمند شجاعتی برای بازنگری اساسی است — چه در سطح سیاستگذاری کلان، چه در اجرا و چه در پذیرش حضور تخصصی سرمایهگذاران جهانی.
اگر این مسیر گشوده نشود، پتروشیمی ایران ناگزیر به حاشیه رانده خواهد شد و فرصتهای پیشرو به بحرانهای بلندمدت بدل خواهند شد. اما اگر امروز با چشماندازی نو و رویکردی مبتنی بر مشارکت، فناوری و رقابت جهانی حرکت کنیم، میتوان امیدوار بود که این صنعت دوباره محور توسعه اقتصادی و صنعتی ایران شود.