به گزارش مشرق، نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی در وین آغاز شده که بار دیگر موضوع ایران، در صدر دستور کارهای سیاسی و رسانهای این نشست قرار گرفته است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در سخنانی تند در نشست خبریاش علیه تهران، مدعی شد که «آژانس قادر به تأیید صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران نیست» و همکاری نکردن ایران را مانعی برای راستیآزمایی دانست، اما در پشت این لحن هشدارآمیز و فنینما، نشانههای واضحی از رویکرد جانبدارانه و سیاسی آژانس به چشم میخورد.
از راستیآزمایی تا روایتسازی
اظهارات گروسی مبنی بر اینکه «آژانس پیگیری ذخایر سانتریفیوژهای ایران را از دست داده»، تنها بخشی از واقعیت را بازتاب میدهد. واقعیت آن است که بسیاری از محدودیتهایی که امروز بر سر راه بازرسیها وجود دارد، پیامد خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و ناتوانی اروپا در عمل به تعهدات اقتصادی خود است. بااینحال، گروسی به جای اشاره به این زمینههای بنیادین، تمام تقصیر را متوجه ایران میداند؛ گویی که آژانس صرفا ابزاری برای فشارهای سیاسی غرب است، نه یک نهاد بیطرف نظارتی.
معیارهای دوگانه و سکوت در برابر زرادخانههای واقعی
درحالیکه مدیرکل آژانس نسبت به احتمال غیرصلحآمیز بودن برنامه ایران هشدار میدهد، در برابر دهها کلاهک هستهای رژیم اسرائیل که حتی عضو NPT نیست، سکوت میکند. گروسی در همین نشست، با تأکید بر «درک نگرانی اسرائیل» عملا خود را به صدای سیاستهای تلآویو بدل کرده است؛ آنهم رژیمی که نهتنها هرگز اجازه بازرسی به تأسیسات هستهای خود نداده، بلکه تهدید به حمله نظامی علیه ایران را نیز آشکارا در دستور کار دارد.
آژانس یا ابزار سیاسی؟
این نخستینبار نیست که آژانس انرژی اتمی و شخص گروسی، با ادبیاتی سیاسی وارد عرصهای میشوند که باید فنی و بیطرفانه باشد. از ارائه گزارشهای محرمانه به رسانههای غربی تا تکرار ادعاهای حل نشده درباره مکانهای ادعایی - حتی در زمانی که ایران همکاری گستردهای با بازرسان داشته - همه و همه حکایت از آن دارند که آژانس، خواسته یا ناخواسته، به بازیگری در میدان فشارهای غرب علیه ایران تبدیل شده است.
اعتماد به آژانس، زمانی معنا دارد که این نهاد به اصول حرفهای، بیطرفی و پرهیز از استانداردهای دوگانه پایبند باشد، اما آنچه از اظهارات اخیر گروسی برمیآید، ادامه همان روندی است که اعتبار فنی آژانس را در معرض خدشه قرار داده است. تکرار این مواضع، نهتنها مسیر دیپلماسی را مسدود میکند، بلکه در بلندمدت، ابزار نظارتی آژانس را نیز از کارایی میاندازد؛ چراکه هیچ کشوری حاضر نخواهد بود به نهادی اعتماد کند که به جای نظارت، در حال ایفای نقش سیاسی است.
واکنش گروسی به تهدید هستهای اسرائیل: بیطرفی یا بیتفاوتی؟
در یکی از صریحترین نمونههای رفتار دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رافائل گروسی در پاسخ به سوالی درباره تهدید مکرر اسرائیل به حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران، با بیاعتنایی گفت: «این موضوع به خودشان مربوط است.» چنین پاسخی، نهتنها فرار از مسئولیت است، بلکه به روشنی نشان میدهد که مدیرکل آژانس، اصول منشور سازمان ملل، اساسنامه آژانس و قواعد مسلم حقوق بینالملل را نادیده میگیرد.
درحالیکه گروسی از «نگرانی اسرائیل» حمایت میکند و درباره «عدم توانایی آژانس برای راستیآزمایی» در ایران هشدار میدهد، هیچ اشارهای به نقض مکرر حاکمیت ایران از سوی تهدیدات آشکار نظامی اسرائیل نمیکند. این سکوت در برابر تهدید به جنگ، در حالی است که منشور آژانس و ماده ۲ اساسنامه آن، اعضا را به همکاری برای «عدم استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد نظامی یا تهدید به آن» موظف میداند.
دو روایت، دو معیار
در روایت گروسی، ایران به دلیل کاهش سطح همکاریهای داوطلبانه خود، زیر فشار قرار میگیرد؛ حتی اگر این اقدام در واکنش به نقض برجام و خروج آمریکا باشد. اما در مورد اسرائیل، نه عضویت در NPT مطرح است، نه تعهد به بازرسیها، نه پاسخگویی به تهدیدهای جنگطلبانه. گویی تلآویو نهتنها از نظارت آژانس معاف است، بلکه با حمایت ضمنی گروسی، دست بازتری برای اقدامات تحریکآمیز نظامی هم دارد.
این تناقض آشکار، بیطرفی ادعایی آژانس را زیر سوال میبرد. اگر راستیآزمایی ابزار فنی برای حفظ صلح است، چرا در برابر کسی که رسما تهدید به جنگ میکند، تنها پاسخ «به خودش مربوط است» داده میشود؟
اعتماد آسیبدیده
اعتماد به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، زمانی در سطح جهانی معتبر بود که این نهاد بهعنوان ضامن اجرای تعهدات هستهای و حافظ صلح شناخته میشد، اما امروز، با چنین مواضع سیاسی و موضعگیریهای دوگانهای، اعتماد بسیاری از کشورهای مستقل بهویژه ایران، به این نهاد متزلزل شده است.
منبع: صبح نو