به گزارش "ورزش سه"، روز یکشنبه در حین تمرینات تیم ملی ایران پیش از دیدار با کره شمالی که با حضور اصحاب رسانه در ورزشگاه آزادی در حال برگزاری بود، خبری در رسانهها منتشر شد، مبنی بر انتصاب امید روانخواه بهعنوان سرمربی تیم امید ایران که تا حدی اهالی فوتبال را غافلگیر کرد.
اما دقایقی بعد صحبتهای عجیب جوانترین عضو هیئترئیسه فدراسیون فوتبال با خبرنگارانی که برای پوشش تمرین تیم ملی به ورزشگاه آزادی آمده بودند، و موضع تند و حسابنشدهای که در قبال این انتخاب گرفت، آنهم در آستانه دیدار تیم ملی مقابل کره شمالی آنقدر عجیب بود که در فاصله کمتر از ۲۴ ساعت مجبور شد از موضع خود عقبنشینی کند.
سالاری که در بخشی از اعتراض به این انتخاب به امیر قلعهنویی هم کنایه زده بود، خیلی زود با اعلام اینکه نمیدانست، طبق مصوبات هیئترئیسه باید با سرمربی تیم ملی هماهنگی شود حرفش را پس گرفت تا در اسرع وقت فدراسیون فوتبال از ایجاد یک بحران بسیار جدی پیشگیری کند.
اما بهواقع انتخاب امید روانخواه بهعنوان سرمربی تیم امید تا چه حدی میتواند انتخاب مناسبی تلقی شود؟
شاید در نگاه اول و با توجه به سرنوشت آخرین تیمی که روانخواه هدایتش را بر عهده داشت، نسبت به این انتخاب حرفوحدیثهای بسیاری مطرح شود، اما فراموش نکنیم که او در چه شرایطی هوادار را تحویل گرفت و در مدتزمان کمی که در اختیار داشت در کمال ناباوری، شرایط را بهگونهای رقم زد که مانع از سقوط این تیم به لیگ یک شود.
این در حالی بود که او طی چند بازی اول فشار زیادی را از سوی رسانهها متحمل شد، اما هرگز دست از تفکرات و اصولی که همواره به آن پایبند است نکشید، تا درنهایت به آنچه مدنظرش بود تا حد زیادی دست پیدا کرد، چراکه این تیم بهجز دیدار مقابل پرسپولیس در هفته پایانی که سقوطشان مسجل شده بود، در هشت هفته پایانی تنها یک شکست را تجربه کرد و در این فاصله موفق به کسب ده امتیاز ارزشمند شد که تحسین همه رسانهها را در برداشت.
حتی اگر شکست عجیب خانگی در دیدار شش امتیازی مقابل مس رفسنجان در هفته بیست و ششم هیچ توجیهی نداشته باشد، اما گل دقیقه پایانی "کاینا نونس" در دیدار خارج از خانه مقابل استقلال خوزستان در هفته بیستوپنج اوج بدشانسی روانخواه و شاگردانش بود، بردی که میتوانست نهمین امتیازی متوالی از سه بازی را رقم بزند تا آنها در بهترین شرایط روحی روانی ممکن به دیدار هفته آینده مقابل مس رفسنجان بروند.
این تساوی مقابل استقلال خوزستان آنقدر تلخ و غیرقابل هضم بود که اثراتش تا بازی بعدی مقابل مس رفسنجان هم ادامه پیدا کرد.
اگر پای صحبت اکثر بازیکنان این تیم بنشینید آنها معتقدند که آن سه امتیاز مقابل استقلال خوزستان میتوانست نقطه عطف تیمی باشد که هیچکس به احیای آن حتی یک درصد هم امیدی نداشت.
فراموش نکنیم چهار دیدار پایانی هوادار به ترتیب مقابل استقلال، نساجی، سپاهان و پرسپولیس بود که با اینحال به غیر از بازی تشریفاتی هفته آخر، آنها هیچکدام از آن سه بازی سخت را واگذار نکردند.
با تمام این تفاصیل نمیتوان منکر قبول مسئولیت سقوط هوادار توسط امید روانخواه شد، اما اگر منصفانه روند هوادار را در نظر بگیریم نمیتوانیم منکر شایستگیهای این سرمربی جوان شویم.
او تیمی را تحویل گرفت که در نیمفصل اول فقط هفت امتیاز به دست آورد، تیمی که در پانزده بازی تنها پنج گل به ثمر رسانده بود، اما با اینحال بدون اینکه تیمش را تقویت کند وضعیت را بهگونهای رقم زد که در صورت عدم دریافت گل در دقیقه نودوشش، بقایش در لیگ دور از دسترس نبود، در حالی که روانخواه حتی یک دقیقه به اصولی که به آن پایبند بود پشت نکرد و تا آخرین دقیقه بازی تمام تلاشش را انجام داد تا فوتبالی آبرومندانه به نمایش بگذارد، موضوعی که در فوتبال ایران کمتر به آن توجه میشود، چراکه معمولاً نگاه رسانهها یا مدیران به عملکرد یک سرمربی صفر و یک است.
در پایان این مطلب ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که آن دسته منتقدانی که معتقدند سقوط هوادار را باید تمام و کمال بهپای روانخواه نوشت پس با این منطق و دیدگاه، صعود پیکان به لیگ برتر نیز باید بهحساب این سرمربی واریز کرد، چراکه او در حالی از پیکان جدا شد که این تیم پس از فجر سپاسی بخت نخست صعود به لیگ برتر به شمار میرفت که اتفاقاً هر دو تیم از حیث داشتن عامل تأثیرگذاری مثل تماشاگر محروم هستند.
شاید آن دسته از کسانی که نسبت به انتخاب امید روانخواه زاویه دارند این موضوع مهم را در نظر نمیگیرند که اگر تا سالهای گذشته باشگاهها به بازیکنانشان کمتر اجازه حضور در تمرینات تیم امید را میدادند، امروز این مشکل به تیم نوجوانان تعمیم پیداکرده، چراکه قیمت بازیکنان به طرز غیرطبیعی افزایش پیدا کرده و در صورت مصدومیت خسارت زیادی به یک باشگاه تحمیل میشود.
پس با این شرایط سرمربی تیم امید از حالا باید پی این درد کهنه را به تنش بمالد که از هرزمانی دُز آن بیشتر است.
از طرفی شرایط اقتصادی فدراسیون فوتبال و میزان پرداختیها و امکاناتش با یک تیم لیگ برتری از هیچ منظری قابلمقایسه نیست، و این دست از مشکلات باعث شده تا سرمربیان لیگ برتری به هیچ قیمتی حاضر نشوند، تمام این چالشهای کمرشکن را آنهم با مبالغی بسیار کمتر از باشگاهها بپذیرند.
روانخواه هم مطمئناً با توجه به نتایج قابل قبولی که در هوادار از خودش بهجا گذاشت، اگر از همان ابتدای لیگ وارد جرگه مربیان لیگ برتری نشود، اما در ادامه میتواند جزو اولین گزینههای مربیان اخراجی بدل شود، اما بااینحال او طی این سالهای اخیر عملاً ثابت کرده است که به تفکراتش ایمان دارد و از همین بابت ترسی از مواجه با چالش ندارد.
ضمن اینکه حضور آنتونیو مانیکونه در پست مدیر فنی تیم امید، بهعنوان یک فرد مسئولیتپذیر و مسلط به ظرفیت فوتبال ایران، میتواند بهترین کمک برای او به شمار بیاید تا به روانخواه در مأموریت خطیری که برعهده گرفته است کمک کند، به شرطی که بهجای خواندن آیه یاس به این سرمربی جوان و بیادعا کمک کنیم تا او بتواند به یکی از بزرگترین حسرتهای فوتبال ایران پایان دهد.