به تازگی گزارش های مختلفی از اقدام رژیم اشغالگر قدس و به طور خاص بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم در مسلح کردن یک گروه شبه نظامی به سرکردگی "یاسر ابوشباب" با هدف جنگ افروزی علیه حماس و مقاومت فلسطین در نوار غزه، منتشر شده است. نتانیاهو ضمن اقرار صریح به مسلح کردن گروه مذکور تاکید کرده که از این رهگذر سعی دارد با نفوذ گسترده حماس در نوار غزه مقابله کند.
جالب اینجاست که این اقدام نتانیاهو با واکنشهای منفی جدی در فلسطین اشغالی نیز رو به رو شده و برخی رسانههای صهیونیست نظیر یدیعوت آحارونوت به این مساله اشاره داشته اند که فرد و گروه مذکور، روابط علنی با داعش داشته اند و البته که از منظر مردم فلسطین نیز آن ها چیزی جز مشتی جنایتکار و مجرم نیستند. آویگدور لیبرمن وزیر خارجه سابق صهیونیستها نیز اقرار کرده که اقدام نتانیاهو در مساله مذکور "دیوانگیِ محض" بوده است.
نتانیاهو از رهگذر این قبیل اقدامات سعی دارد تا فشار را از دوش ارتش اسرائیل در میدان های جنگ غزه بردارد با این حال، مسلح کردن گروه های تروریست از سوی رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه، از چند منظر اشتباهی راهبردی برای اسرائیل است. نخست اینکه، این گروهها غالباً دارای پیشینهای جناییاند که خود به اتکای دارایی و نفوذ قبیلهای فعال شدهاند، نه بهعنوان نیروهای مدنی یا سازمانیافته سیاسی. گروه موسوم به «قوای مردمی» به فرماندهی یاسر ابوشباب در رفح که پیشتر به آن اشاره شد، پیش از این بارها متهم به سرقت کاروانهای کمکرسانی در نوار غزه شده و حتی رسانهها او را «گرگِ راهزن» توصیف کردهاند. با این حال، همکاری آشکارش با ارتش اسرائیل نشان میدهد که نگرانیها نسبت به ماهیت و اهداف واقعی این گروه و گروه های شبیه به آن بیمورد نبودهاند.
همزمان، بیش از یک دهه از تجربه حضور آمریکا و دیگر نهادهای بینالمللی در مناطق بحرانزده جهان میگذرد. تجربههایی که آشکار کرده تجهیز گروههای محلی (بهویژه آنهایی با پیشینه جنایی یا ناسیونالیسم قبیلهای تند) راه به جاهای خطرناکی میبرد. مسلح کردن این گروه ها می تواند بحران های جدی را مخصوصا علیه کنشگرانی که دست به حمایت از آن ها می زنند به همراه داشته باشد. کارشناسان صهیونیست هشدار دادهاند که این گروههای شبهنظامی نهتنها فاقد کنترلی مرکزی و ساختار قانونیاند، بلکه ممکن است روزی علیه خود اسرائیل یا نیروهای حمایتشده آن نیز عملیاتی شوند.
از سوی دیگر، جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی، از حمایت رژیم اشغالگر قدس از گروه هایی که علنا کمک های ارسالی به نوار غزه را سرقت می کنند انتقاد کرده و آن را نمودی عینی از حمایت این رژیم از تروریسم در نظر میگیرند.
نتیجه این رویکرد، در نهایت، گسترش ناآرامی و دور شدن از یک راهحل سیاسی پایدار است. وقتی ساختار قانونی حکمرانی در نوار غزه (با حاکمیت حماس) تخریب شود و خلاء قدرت با گروههای مسلح خردهپا پر شود، تحقق یک نظم فراگیر یا آیندهای سیاسی در راهروهای دیپلماسی دشوارتر از همیشه خواهد شد. افزون بر این، این امر سیگنال خطرناکی به دیگر گروههای فلسطینی ارسال میکند: حمایت خارجی از نیروهای خردهپا میتواند انگیزه رقابت نظامی و افزایش تعداد بازیگران خشونتطلب را قوت دهد.
در نهایت، وقتی نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس به صراحت از مسلح کردن تروریست ها در نوار غزه سخن میگوید، این موضوع تنها نشاندهنده بنبست عمیق در اندیشه استراتژیک وی است. معادله ای که البته صهیونیست ها ماههاست که گرفتار آن هستند.