به گزارش ورزش سه، تیم ملی فوتبال ایران در آخرین دیدار از مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ توانست با ۳ گل کره شمالی را در ورزشگاه آزادی تهران شکست دهد تا رقیب بینوا اگر از همان مشهد به پیونگ یانگ برمی گشت نتیجه برایش فرقی نداشت و صداقت فدراسیون را هم زیر سوال نمی برد!
امیر قلعه نویی که همواره برای انتخاب نفرات ترکیبش با انتقادات گسترده مواجه بوده تیمی متفاوت را راهی این دیدار کرده بود. او حتی در تعویض هایش نیز سعی کرد بازیکنانی را به زمین بفرستد که سابقه بازی ملی کمتری دارند.
این البته یک طرف ماجراست و هرچند شاید برخی منتقدان را راضی کرده باشد اما احتمالا کاملا در تضاد با استراتژی تاکتیکی تیم ملی در جام جهانی آینده قرار می گیرد.
درخشش محبی، حسین زاده و مهره های جوان و باانگیزه شاید تماشاگران و بیننده های تلویزیونی را به وجد آورده باشد اما چالش بسیار بزرگی در آینده تیم ملی پدید خواهد آورد. مدعیان پرشمار پوشیدن پیراهن تیم ملی در فاز هجومی! (طارمی، سردار، جهانبخش، قلی زاده، ترابی، علیپور)
تیم ملی تحت هدایت قلعه نویی اگر قصد پوست اندازی و تغییرات گسترده در نوع ارائه فوتبال خود دارد، لازم است افرادی مثل عارف آقاسی، آریا یوسفی، حسین زاده و بازیکنانی ازین دست حداقل سی ۴۰ بازی ملی داشته باشند که چنین چیزی باوجود فرصت یکساله تا جام جهانی ۲۰۲۶ غیرممکن است.
ضمن آنکه ساده لوحانه است اگر گول رنکینگ فیفا را بخوریم و به خیال خودمان، تیم ملی فوتبال کشورمان را جز ۲۰ قدرت اول دنیا بدانیم. ناگفته پیداست تقریبا تمام سهمیه های اروپا و آمریکای جنوبی بعلاوه ۵ تیم برتر قاره آفریقا در جام جهانی از لحاظ تجربی، اعتمادبنفس و بسیاری فاکتورهای مهم و تاثیرگذار دیگر نسبت به ما برتری قابل توجهی دارند.
اگر تیم ملی با هدایت قلعه نویی در باد درخشش مهره های هجومی جوانش بخوابد آنوقت بلای ویلموتس سرش خواهد آمد که با کلید واژه "فوتبال هجومی" خودش را نابود کرد! درواقع معقولانه تر آن است که اولویت در این یکسال با انتخاب ۸ تا ۱۰ مهره کارآمد و هماهنگ و باتجربه در خط دفاعی باشد.همین حالا پیدا کردن ۴ مدافع اصلی به معضل و پاشنه آشیل تیم تبدیل شده و زوج های مختلف دفاعی یا پا به سن گذاشته بوده اند (خلیل زاده، کنعانی زادگان، پورعلی گنجی) و یا بسیار کم تجربه (نعمتی، آقاسی، حزباوی).
حتی بعد از شناخت این نفرات و مدافعان کناری، باید فکری به حال پست شماره ۶ کرد. جایی که در حضور کریم باقری، جواد نکونام، آندو تیموریان و امید ابراهیمی در این دو دهه همواره نقطه قوت تیم ملی بوده اما نفرات فعلی بسیار کم اثرتر هستند، چه در جریان بازی و چه رهبری و فرماندهی تیم.
حالا به پرسش اولیه برگردیم. چرا کره شمالی تیمی درجه سه در آسیا محسوب می شود؟ آنها باوجود تلاش و جنگندگی زیاد، از لحاظ تکنیکی ضعیف هستند چرا که عمده ی توان خود را روی دوندگی می گذارند درحالی که "خیلی هرز می دوند". یک توقع نابجا و نادرست باعث شده این تیم که روزگاری طوفان زرد آسیا لقب داشت و نسبت به همسایه جنوبی اش در فوتبال به مراتب قدرتمندتر بود به حال و روز فعلی بیافتد.
آنها با اینکه درون زمین تیمی زحتمکش و دونده نشان می دهند اما حاضر شده اند نتیجه را فدای فرار از اتهام کم کاری کنند. نوعی خودکشی که از بیرون از زمین ناخواسته دیکته شده است.
پس حالا که خیال همه بابت توانایی و میل تیم ملی در کسب پیروزی پرگل راحت شد، بهتر است این یکسال باقیمانده را صبورتر و منطقی تر رفتار کنیم تا کادر فنی به جای ناچار شدن برای استفاده از مهره های هجومی پرشمار و محبوب، ابتدا سربازان جنگنده و مطمئنش در فاز دفاعی را پیدا کند تا با حراست از دروازه و بعد از کسب نتایج ایده آل در جام جهانی ۲۰۲۶ با ادامه روند پوست اندازی و تغییر استراتژی، به تقویت خط حمله برای فتح آسیا بیاندیشد.
مهدی بشکنی