تصاویری که در روزهای اخیر از آمریکا مخابره میشود نه فقط عجیب که گاه حتی حیرت انگیز است. آمریکاییها که معروف هستند به علاقه به خانههای بزرگ، ماشینهای بزرگ و در مجموع بیگ دیتاها، حالا به نظر میرسد با جمعیت چند صدهزار نفره برای اعتراض راهی خیابان شدهاند و ویدیوهای این اعتراضات تقریبا نشان از یکی از بزرگترین و گستردهترین اعتراضات خیابانی شاید حتی بعد از دوران رکود اقتصادی در نیمه دهه ۹۰ آمریکا را دارد.
از سوی دیگر مسالهای که برای بخش بزرگی از تحلیلگران عجیب شده شاید این است که اعتراضاتی که از شهرهایی، چون نیویورک و لس آنجلس و اساسا ایالتهایی که به طور سنتی در اختیار دموکراتها است آغاز شده بود حالا به شکل عجیبی در حال گسترش در آمریکا و فراگیری حتی در ایالتهای با پایه رای جمهوری خواهان نیز شده است.
در این بین دولت دونالد ترامپ نه تنها نیروهای گارد ملی را به نیویورک و لس آنجلس فرستاده که حتی این بار از نیروهای تفنگدار دریایی نیز علیه شهروندان معترض استفاده میکند.
شاید یکی از حیرت انگیزترین ویدیوهای منتشر شده در روز گذشته از اعتراضات لس آنجلس را بتوان لحظهای دانست که نیروهای پلیس شهر لسآنجلس که زیر نظر شهرداری این شهر هستند در دفاع از مردم معترض به سمت نیروهای گارد ملی کالیفرنیا که تحت دولت فعالیت میکنند، گلولههای لاستیکی شلیک میکنند.
در همین حال، اما یکی از ماموران گارد ملی فریاد میزند: به من شلیک نکنید خائنین!
این تصاویر و گسترده شدن اعتراضات حتی برخی را به یاد سریال موفق «سرگذشت ندیمه» انداخت، سریالی که محتوای آن فروپاشی آمریکا با قدرت گرفتن یک گروه افراطی مذهبی است و اتفاقا آغاز فروپاشی در این سریال از اعتراضات در نیویورک شروع میشود و جالبتر این که در روند سریال نیز متوجه میشویم که نیویورک در حال مقاومت است.
حال، اما گویا آن سریال دستکم در ابتدا و آغازش در حال بازسازی در کف خیابانهای شهرهای آمریکاست، اعتراضی که با مساله اخراج مهاجران از آمریکا آغاز شد.
البته که اخراج مهاجران از آمریکا ترکیب عجیبی است وقتی به یاد بیاوریم که از اساس این کشور را مهاجران ساختهاند.
آغاز اعتراضات از پایگاه دموکراتها
به گزارش اقتصاد ۲۴، اعتراضات اخیر در ایالات متحده، بهویژه در لسآنجلس و نیویورک، بهدنبال عملیات گسترده مهاجرتی سازمان مهاجرت و گمرک آمریکا (ICE) آغاز شد.
این عملیات به آن معناست که سازمان مهاجرت و گمرک آمریکا(ICE) با اجرای یک عملیات بزرگ، صدها مهاجر غیرقانونی را بازداشت کرد. این اقدام، واکنشهای خشمآلودی را از سوی جامعه مهاجران، گروههای حقوق بشری، فعالان مدنی و حتی برخی مقامهای ایالتی برانگیخت.
این عملیات هم چنین منجر به دستگیری صدها مهاجر غیرقانونی و اعتراضات گستردهای در این دو شهر شد.
اعتراضات نیز عمدتا بهدلیل دستگیریهای گسترده مهاجران در عملیات ICE در لسآنجلس آغاز شد. این عملیاتها هم چنین با واکنشهای شدیدی از سوی جامعه مهاجران و گروههای حقوق بشری مواجه شد. در روزهای بعد، اعتراضات به دیگر شهرها مانند نیویورک، مینهسوتا و شیکاگو گسترش یافت.
در نهایت، اما اعتراضات گستردهای که از لسآنجلس آغاز شد و به نیویورک رسید حالا در مینهسوتا، شیکاگو و دیگر نقاط ایالات متحده نیز توسط شهروندان آمریکا پیگیری میشود.
اما این اعتراضات، برخلاف آنچه ممکن است در نگاه اول به نظر برسد، فقط یک بحران مهاجرتی نیست؛ بلکه در عمق آن، ریشههایی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نهفته است که ساختار آمریکا را به لرزه درآورده است.
از سوی دیگر نکتهای که باید به آن توجه شود این است که این اولینبار در ۶۰ سال اخیر است که رئیسجمهور بدون موافقت فرماندار یک ایالت، گارد ملی آن ایالت را فرا میخواند. چنان چه بر اساس قانون فدرال، رئیسجمهور میتواند در مواقعی مانند «شورش یا خطر شورش» نیروهای گارد ملی را فراخواند، اما این اقدام با انتقادهای گستردهای مواجه شده و برخی مقامات نظامی نیز این اقدام را بیسابقه و خطرناک ارزیابی کردهاند.
ریشه بحران در آمریکا کجاست؟ مهاجرت، اقتصاد یا سیاست؟
هر چند اکنون اعتراضات آمریکا جلوههای اجتماعی و سیاسی پررنگی به خود گرفته، اما نمیتوان از موضوعات اقتصادی مربوط به مهاجرت در این موضوع ابدا به راحتی گذشت.
مهاجرت در آمریکا، بهویژه از مرز جنوبی این کشور، همواره یکی از موضوعات داغ در سیاست داخلی آمریکا بوده است.
در این بین، اما به نظر میرسد که آنچه امروز موجب شدت گرفتن تنشها شده، نه فقط حضور مهاجران، بلکه برداشتهای غلط درباره نقش آنها در اقتصاد ایالات متحده است.
در مناطق صنعتی ورشکسته یا ایالتهایی که اقتصاد محلی با رکود یا کمکاری مواجه است، مهاجران غالباً بهعنوان رقبای مستقیم در بازار کار دیده میشوند. این تصور که مهاجران «شغلها را میدزدند» و «دستمزدها را پایین میآورند»، به یک گفتمان سیاسی رایج، بهویژه در میان چهرههای راستگرا مانند دونالد ترامپ، تبدیل شده است.
در حالی که در مقابل این ایده و بر اساس مطالعات متعدد، مهاجران بهطور کلی باعث افزایش بیکاری در میان شهروندان آمریکایی نشدهاند. چنان چه به گزارش اقتصاد ۲۴ ، مطالعه «دفتر بودجه کنگره آمریکا (CBO)» نشان میدهد که مهاجرت در بلندمدت موجب افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP)، رشد اقتصادی و نوآوری شده است.
هم چنین کارگران مهاجر در آمریکا عمدتاً در مشاغلی فعالیت دارند که شهروندان آمریکایی علاقه یا تمایل کمتری به آنها دارند، مانند: کشاورزی، ساختوساز و خدمات غذایی و نظافتی!
مهاجران و بازار کار آمریکا؛ دادهها چه میگویند؟
در همین حال پژوهشگران اقتصادی، چون جیووانی پِری و دیوید کارد نیز با مطالعات آماری نشان دادهاند که حضور مهاجران حتی میتواند منجر به افزایش دستمزدها و فرصتهای شغلی برای آمریکاییهای دارای مهارت بالا شود، چراکه مهاجران عمدتاً مشاغل سطح پایینتر را در دست دارند.
از سوی دیگر به نظر میرسد که مهاجرت به آمریکا تأثیرات عمیقی بر جامعه و اقتصاد این کشور دارد. ورود مهاجران به بازار کار نه تنها باعث افزایش تنوع میشود، بلکه میتواند به نوآوری و رشد صنایع مختلف کمک کند. این تنوع به رشد اقتصادی کمک کرده و موجب ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای افراد میشود.
بر اساس تحقیقی در سال ۲۰۲۴، طی پنج سال گذشته، تنها ۴۷۹ هزار کارگر متولد ایالاتمتحده به نیروی کار اضافه شدهاند، در حالی که این مورد برای کارگران مهاجر ۳.۶ میلیون نفر است به این معنی که کارگران مهاجر مسئول ۸۸ درصد از رشد نیروی کار در آمریکا از سال ۲۰۱۹ هستند.
این در حالی است که فرزندان مهاجران منبع اساسی رشد جمعیت و نیروی کار هستند. ایالاتمتحده در طول پنج سال گذشته بدون مهاجران و فرزندان آنها هیچ رشد نیروی کار را تجربه نمیکرد. بر اساس این تحلیل، بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴، تعداد کارگران با والدین آمریکایی ۱.۳ میلیون نفر کاهش داشته، در حالی که تعداد مهاجران و فرزندان مهاجر در نیروی کار ایالاتمتحده ۵.۴ میلیون نفر افزایش یافت. نیروی کار ایالات متحده بدون مهاجران و فرزندان آنان، بیش از یک میلیون نفر کاهش مییافت و پیامدهای منفی بر تورم، رشد و امنیت اجتماعی داشت در حالی که با کمک آنان نیروی کار ایالاتمتحده بیش از چهار میلیون کارگر افزایش یافت.
چرا مخالفت با مهاجران رو به افزایش است؟
اما در چنین شرایطی پرسش این است که پس چرا برخی مخالف حضور مهاجران در آمریکا هستند تا آن جا که ترامپ میتواند با این وعده برای بار دوم راهی کاخ سفید شود؟ به نظر میرسد که مخالفت با مهاجرت، اغلب ریشه در ترسهای فرهنگی، رقابتپنداری اقتصادی و روایتهای سیاسی تحریفشده دارد.
چنان چه به گزارش اقتصاد ۲۴، در مناطق آسیبپذیر، مهاجران بهطور ناعادلانهای مقصر مشکلات ساختاری اقتصاد معرفی میشوند. افزون بر این، فشارهایی که برخی جوامع محلی از بابت افزایش جمعیت یا استفاده مهاجران از خدمات عمومی مانند مدرسه و درمان احساس میکنند، به احساس تهدید دامن میزند.
با این حال، دادههای رسمی نشان میدهد مهاجران اغلب بیشتر از خدماتی که دریافت میکنند، به سیستم مالیاتی آمریکا کمک میکنند. حال در چنین شرایطی که اتفاقا مهاجران قانونی میتوانند به اقتصاد آمریکا کمک کنند؛ دونالد ترامپ با وعدههای پوپولیستی گفته بود که محدودیتهای سخت تری بر مهاجرت غیرقانونی اعمال خواهد کرد و از جمله اجرای بزرگترین کمپین اخراج مهاجران در تاریخ آمریکا؛ کاری که اکنون نیز در حال انجام یا تلاش برای انجام آن است.
این در حالی است که چنین سیاستهایی میتواند تاثیرات اقتصادی گستردهای داشته باشد و تبعات آن نیز به ویژه برای بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) است که در تلاش برای کاهش تورم به سطح ۲درصد هدف گذاری شده است.
هم چنین کاهش رشد نیروی کار میتواند فشار افزایشی بر دستمزدها ایجاد کند.
چشمانداز بحران و تبعات اقتصادی اخراج مهاجران
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما اگر اخراج مهاجران بهطور گسترده ادامه یابد، اقتصاد آمریکا با چالشهای جدی مواجه خواهد شد و اولین مورد نیز در بخش کشاورزی است که بخش عمدهای از نیروی کار آن مهاجر هستند، بحران نیروی انسانی میتواند قیمت مواد غذایی را افزایش دهد.
هم چنین صنایع ساختوساز، نظافت و خدمات حملونقل دچار رکود و کمبود نیروی کار خواهند شد.
از سوی دیگر با حذف کارگران ارزانتر، قیمت کالاها و خدمات افزایش مییابد، و این امر فشار اقتصادی را بر مصرفکنندگان بیشتر میکند.
در حوزه فناوری و نوآوری نیز آمریکا ممکن است بسیاری از استعدادهای مهاجر را از دست بدهد؛ افرادی که نقشی کلیدی در رشد استارتاپها و توسعه فناوریهای پیشرفته دارند.
بنا بر این میتوان این طور ارزیابی کرد که در شرایطی که اکنون آمریکا درگیر بحرانهای اقتصادی، تورم و نابرابری درآمدی است، مهاجران نه عامل بیکاری، بلکه بخشی از راهحلاند.
اکنون نیز شاید در این کشور آنچه بحران را تشدید میکند، نه حضور مهاجران، بلکه استفاده سیاسی از ترس مردم و تحریف واقعیتهای اقتصادی توسط دولت ترامپ است.
میتوان این طور ارزیابی کرد که اعتراضات اخیر نهتنها زنگ خطری برای سیاست مهاجرتی آمریکا، بلکه نشانهای از تعمیق شکافهای اقتصادی و اجتماعی در این کشور است. اگر ایالات متحده بخواهد از این بحران عبور کند، باید میان امنیت مرزها و حفظ نیروی کار مهاجر، تعادلی عقلانی و مبتنی بر دادههای واقعی برقرار سازد.
اخراج مهاجران در آمریکا نیز ممکن است در کوتاهمدت رضایت سیاسی برخی اقشار را جلب کند، اما در بلندمدت به ضرر اقتصاد آمریکا خواهد بود، هم در بخش نیروی کار و هم در نوآوری و سرمایهگذاری.
منبع: اقتصاد 24