به گزارش اقتصادنیوز، در تاریخ ۲ ژوئن، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، با تمایل برای دادن بُعدی شخصی به سفر خود، وارد پایتخت مصر، قاهره شد. او ابتدا در مسجد امام حسین (ع) متعلق به دوران فاطمیان در قاهره نماز خواند؛ مسجدی که تنها چند متر با مسجد الازهر، عالیترین مرکز آموزش اسلام سنی، فاصله دارد. سپس سه وزیر خارجه پیشین مصر را به صرف شام در رستورانی با نام نجیب محفوظ، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۸، مهمان کرد.
در گزارش العربی الجدید که دانیال دلاوری آن را ترجمه و اکوایران منتشر کرده، آمده است؛ این رستوران در قلب بازار قدیمی قاهره قرار دارد؛ جایی که صدها فروشنده، یادگارهایی از تمدن کهن مصر را میفروشند. پیام نمادین سفر وزیر امور خارجه ایران به قاهره روشن بود: ادای احترام عمیق به هر آنچه مصر به عنوان یکی از مراکز اسلامی، از کهنترین تمدنهای جهان و یکی از قدرتهای فرهنگی عربی نمایندگی میکند.
ساعاتی پیش از این دیدارها، عراقچی در نشست خبری مشترک با همتای مصریاش، بدر عبدالعاطی، اعلام کرد که «فرصت برای بهبود روابط اکنون بیش از هر زمان دیگری فراهم است.در هفتههای آینده، آخرین مانع نیز برداشته خواهد شد»، بیآنکه توضیح بیشتری بدهد، و یادآور شد که هنوز سفیران دو کشور منصوب نشدهاند. عراقچی تأکید کرد: «ما عجلهای نداریم. هر زمان که برادران ما در مصر آماده باشند، ما هم آمادهایم.»
ناظران، سفر وزیر امور خارجه ایران را بازتابی از تغییرات عمده در ائتلافهای منطقهای میبینند. مصر بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامی سال 1357، روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد؛ اقدامی که ریشه در روابط نزدیک قاهره با آخرین شاه ایران، محمدرضا پهلوی، داشت. روابط دو کشور پس از امضای پیمان مصر با اسرائیل در همان سال، و همچنین پس از ترور انور سادات، رهبر مصری که این پیمان را امضا کرده بود، بیش از پیش تیره شد.
تهران که از اعطای پناهندگی به شاه توسط مصر پس از سقوط وی و تصمیم سادات برای دفن شاه در قاهره خشمگین بود، از ترور رهبر مصر استقبال کرد و یکی از خیابانهای تهران را به نام قاتل او نامگذاری کرد. در سالهای بعد، تضعیف روابط میان قاهره و تهران به دلیل خصومت ایران با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و آنچه در قاهره به عنوان سیاستهای منفی منطقهای ایران تلقی میشد، شدت گرفت.
دو روز پیش از ورود عباس عراقچی به قاهره، فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی، به دمشق سفر کرد؛ شهری که تا پیش از سرنگونی بشار اسد در دسامبر سال گذشته، یکی از پایگاههای اصلی نفوذ ایران بهشمار میرفت. وزیر خارجه سعودی در پایتخت سوریه در مسجد اموی، نمادی از همزیستی در سوریه، نماز خواند.
در همین راستا، اقامه نماز توسط وزیر خارجه ایران در مسجد امام حسین (ع)، یکی از اماکن مهم عبادی برای شیعیان، شاید پیامی به عربستان سعودی، رقیب منطقهای و ایدئولوژیک ایران، بوده است؛ مبنی بر اینکه هرچند ایران دمشق را از دست داده، اما همچنان میتواند در مصر، متحد کلیدی ریاض در منطقه، نفوذ پیدا کند.
با این حال، تغییرات بنیادین در ائتلافهای منطقهای بعید به نظر میرسد - بهویژه اگر پای مصر در میان باشد؛ کشوری که توانایی برقراری روابط همزمان با رقبای منطقهای و بینالمللی مختلف را دارد.
قاهره روابط خوبی با چین و روسیه دارد، نقش محوری در طرح «کمربند و جاده» چین ایفا میکند، و عضو گروه بریکس است؛ بلوکی از اقتصادهای نوظهور که هدفشان به چالش کشیدن سلطه اقتصادی جهانی آمریکا است.
در عین حال، مصر بخشی از راهبرد امنیتی منطقهای آمریکا محسوب میشود و روابط نزدیکی با کاخ سفید دارد؛ بهطوریکه قاهره، دوحه و واشنگتن بهطور مشترک برای پایان دادن به جنگ اسرائیل در غزه تلاش کردهاند.
سفیر بازنشسته مصر، رَخا احمد، عضو شورای روابط خارجی مصر (یک اندیشکده معتبر) گفت: «به همین دلیل است که میگوییم گرم شدن روابط مصر و ایران به این معنا نیست که مصر از ائتلافهای سنتی و اصلی خود فاصله خواهد گرفت. با این حال، بهبود روابط میان دو کشور، تنشهای دیرینه را مهار میکند و این میتواند تأثیری مثبت بر ثبات و امنیت منطقه داشته باشد.»
در این زمینه، تحلیلگرانی همچون احمد استدلال قویای دارند. بدر عبدالعاطی، وزیر خارجه مصر، در نشست خبری ۲ ژوئن با عراقچی، بهبود روابط میان ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را «نشانهای مثبت» توصیف کرد.
همکاری اقتصادی شاید تنها زمینهای باشد که قاهره و تهران بر سر آن توافق دارند؛ آن هم در حالی که هر دو کشور تلاشهایی را برای گسترش این همکاری آغاز کردهاند و هر یک نیز انگیزههای خاص خود را دارند.
ایران که به دلیل دههها تحریم، از نظر اقتصادی تضعیف شده، در پی آن است که از انزوا خارج شود و با کشوری صاحبنفوذ در منطقه مانند مصر وارد تعامل اقتصادی شود. در سوی دیگر، مصر که خود با چالشهای اقتصادی مواجه است، قصد دارد در دوره پیشرو تا حد ممکن گردشگران ایرانی را جذب کند.
در سالهای اخیر، مصر بهطور هدفمند با برخی گروههای شیعه، از جمله «داوودی بُهره» ارتباط برقرار کرده است؛ گروهی که میلیونها دلار برای بازسازی برخی مساجد مصر اختصاص دادهاند. به گفته ناظران مصری، این اقدامات بخشی از برنامه دولت مصر برای مرمت اماکنی بوده که از نظر زائران شیعه اهمیت ویژهای دارند؛ یعنی مساجدی که به «اهل بیت» پیامبر اسلام منتسب هستند.
جمال عبدالرحیم، استاد باستانشناسی اسلامی در دانشگاه قاهره گفت: «مصر این مساجد را در چارچوب برنامه خود برای جذب زائران و گردشگران شیعه از سراسر جهان بازسازی کرده است. بهبود روابط با ایران میتواند به این برنامه کمک کند؛ چراکه زمینه جذب گردشگران ایرانی در آینده را فراهم خواهد کرد.»
در سال ۲۰۱۳، همزمان با گرم شدن روابط میان ایران و مصر، هزاران گردشگر ایرانی به مصر سفر کردند. در جریان سفر محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، به مصر در فوریه ۲۰۱۳، او مورد استقبال گرم محمد مرسی، رئیسجمهور اسلامگرای وقت مصر قرار گرفت. با این حال، بهبود روابط میان دو کشور کوتاهمدت بود و پس از سرنگونی مرسی توسط ارتش مصر، این روند متوقف شد.
کارشناسان در قاهره معتقدند که صرف تمایل مشترک ایران و مصر برای تقویت همکاری اقتصادی، لزوماً به معنای بهبود چشمگیر روابط میان دو کشور نخواهد بود. به گفته آنان، تردیدها نسبت به آینده روابط دو کشور، ریشه در ناکامی ایران در درک و پذیرش نگرانیهای مصر دارد.
دعوت از وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران برای سفر به قاهره، ممکن است تلاشی از سوی مصر برای پایان دادن به بنبست میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بوده باشد. این بنبست پس از انتشار گزارش محرمانهای از آژانس شکل گرفت که در آن اعلام شده بود ایران میزان تولید اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد را افزایش داده است.
در جریان این سفر، عراقچی با رافائل ماریانو گروسی، مدیرکل آژانس، که برای گفتگو درباره برنامه صلحآمیز هستهای مصر به قاهره آمده بود، دیدار کرد. گروسی در شبکه ایکس از «نقش سازنده مصر در حمایت از راهحلهای صلحآمیز و دیپلماتیک برای چالشهای منطقهای» قدردانی کرد.
در مقابل، مصر احتمالاً انتظار داشت که از سوی ایران مواضع مثبتی درباره برخی مسائل حساس بشنود؛ از جمله حملات حوثیها در دریای سرخ که روزانه دهها میلیون دلار از درآمدهای کانال سوئز را از بین میبرد. اما وزیر خارجه ایران در پاسخ گفت کشورش نفوذی بر گروه یمنی ندارد و اگرچه از آنان حمایت میکند، اما تصمیمگیریهایشان مستقل است. مختار حداد، تحلیلگر سیاسی ایرانی در این باره گفت: «نیروهای مسلح یمن مستقل هستند. این یعنی تحت تأثیر ایران قرار ندارند» و افزود که در حملات حوثیها، تنها کشتیهایی که به مقصد یا از مبدأ اسرائیل حرکت میکنند، آسیب دیدهاند. با این حال، با توجه به زیانهای مالی بزرگی که مصر متحمل شده، چنین استدلالی از نگاه قاهره چندان پذیرفتنی به نظر نمیرسد.
مصر احتمالاً از عراقچی انتظار داشت که نشانههایی از تغییر در سیاستهای منطقهای ایران، از جمله سیاستهای آن کشورهای عربی همجوار، به ویژه لبنان، ارائه دهد؛ کشوری که رئیسجمهورش، جوزف عون، در ماه مه به قاهره سفر کرده بود. همپیمانان منطقهای ایران، از جمله حزبالله، مدتها در مرکز نفوذ ایران در خاورمیانه قرار داشتهاند، اما در ماههای اخیر تضعیف شدهاند. با این حال، کارشناسان میگویند که حمایت ادامهدار ایران از برخی از این گروهها همچنان موضوعی مناقشهبرانگیز برای مصر خواهد بود. احمد، سفیر سابق مصری گفت: «این گروهها بخشی از نفوذ ایران در منطقه هستند. حمایت ایران از این نیروها، کشورهای مانند مصر را مجبور میکند تا برای رقابت با نفوذ ایران در این کشورها، تلاشهای بیشتری انجام دهند.»