اسناد اسراییلی کارت برنده ایران
موفقیت اطلاعاتی ایران در برابر اسراییل و اثرات آن بر دور جدید مذاکرات غیرمستقیم مورد توجه روزنامه اعتماد قرار گرفته است
از منظر بسياري از فعالان سياسي و حتي مسوولان وزارت خارجه ايران، دور ششم مذاكرات ايران و امريكا حساسترين و پيچيدهترين بخش از ماراتن گفتوگوهاي دوجانبه ايران و امريكا خواهد بود، «اعتماد» سراغ سه تن از فعالان سياسي رفته تا درباره اين ارتباط متقابل ميان مذاكرات و دستاورد اخير اطلاعاتي و امنيتي ايران گفتوگو كند:
اسماعيل گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي درباره دور ششم مذاكرات و مسيري كه ايران و امريكا براي دستيابي به توافق بايد بپيمايند ميگويد: «مذاكرات ايران و امريكا تا اين مرحله را ميتوان به سه بخش كلي تقسيم كرد. نخستين بخش مذاكرات دور اول تا دور چهارم است؛ طي اين بازه زمان دو طرف در بسياري از كليات توافق كردند. امريكاييها هم پذيرفته بودند كه سطح غنيسازي ايران در محدود 3.7 درصد باشد. به همين دليل دورهاي دوم و سوم و چهارم عينيت پيدا كرد. در آستانه دور پنجم اما بحثهاي تازهاي از سوي امريكاييها مطرح شد. امريكا اعلام كرد ايران حق غنيسازي در داخل خاكش را ندارد.»
گراميمقدم تاكيد ميكند: «ايران بايد براي هر سناريو و هر شرايطي آماده باشد. معتقدم ترامپ نهايتا به سمت افزايش فشارهاي اقتصادي حركت ميكند و به هيچ وجه به سمت تنازعات نظامي گام بر نميدارد. لازم است از همين امروز در زمينه تامين كالاهاي اساسي از يك طرف و مهار تورم در يك سطح قابل قبول و ذخيرهسازي ارز از سوي ديگر اقدامات لازم انجام شود. تا در صورت به بنبست رسيدن مذاكرات و افزايش فشار تحريمي امريكا و راهاندازي مكانيسم ماشه، ايران مشكلي در تامين نیازهاي ضرورياش نداشته باشد.»
حسين كنعانيمقدم، فعال سياسي اصولگرا و دبيركل حزب سبز در گفتوگو با «اعتماد» درباره نقش دستاوردهاي اخير امنيتي در دور ششم مذاكرات و منافعي كه ايران ميتواند از اين برتري امنيتي به دست بیاورد، صحبت ميكند. او ميگويد: « بر اساس دادههايي كه وزير اطلاعات در افكار عمومي ارائه كرده، اين اسناد كه نشاندهنده مراكز پنهان رژيم صهيونيستي در حوزه هستهاي، محل نگهداري موشكها و كلاهكهاي هستهاي، محل ابزارهاي جاسوسي و سيستمهاي اطلاعاتي اسراييل همچنين مجموعه كنشگريهاي تروريستي و جاسوسي اين رژيم است، ابعاد تازهاي را در تحولات ارتباطي منطقه و مذاكرات ايجاد ميكند.»
كنعانيمقدم با تاكيد بر اينكه اين اسناد ابتكار عمل تازهاي در اختيار ايران قرار ميدهد و نوع تازهاي بازدارندگي را به نفع ايران ايجاد ميكند، ميگويد: «اين دستاورد دست ايران را در خصوص هر نوع مقابله به مثلي در آينده باز ميكند تا در صورت هر نوع ماجراجويي رژيم صهيونيستي پاسخ مناسب به آن داده شود: ايران با اين دستاوردها در حوزه جنگ نرم، فضايي تازه و بازدارندگي مناسبي در برابر هر نوع تهديدي شكل داده است. اهميت اين دستاوردها در حوزه مذاكرات هستهاي بسيار كليدي است. اگر قرار باشد، اقداماتي كه ايران در حوزه مسائل هستهاي به صورت صلحآميز ترتيب داده، زير ذرهبين شوراي حكام برود و مقامات اروپايي از آن سوءاستفاده كنند ايران هم ميتواند با افشاي اسنادي كه دارد، زمين بازي را تغيير بدهد. در واقع با تكيه بر اين اسناد، طرفي كه بايد مورد مواخذه قرار بگيرد، بازخواست شود و ذيل نظارتهاي دقيق قرار بگيرد، رژيم صهيونيستي است.»
عباس سليمينمين، تحليلگر مسائل سياسي پيرامون دستاوردهاي اخير ايران در انتقال اسناد امنيتي و اطلاعاتي اسراييل و تاثيري كه اين دستاوردها در مذاكرات به جاي ميگذارد، ميگويد: «معتقدم اهميت اين دستاوردهاي اطلاعاتي و امنيتي فراتر از بحث مذاكرات است. ايران امروز در ارتباط با نژادپرستي حاكم بر فلسطين اشغالي، نقاط حساسي را هدف قرار داده است. نه ايران بلكه همه بشريت به يك چنين مرحلهاي ورود كردهاند. انسان امروز با اوج نژادپرستي در فلسطين اشغالي مواجه شده و حمايت غرب از اين كشتار جمعي، كليت جامعه بشري را تحت تاثير قرار داده است. آنچه ايران به آن دست پيدا كرده، تاثير مستقيمي در كليت اين صحنه به جاي ميگذارد.»
*****
ماشه، دوئلِ دوطرفه است
فرهیختگان نوشت: انگلیس و فرانسه بهعنوان دو دولت حاضر در برجام که عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل را در اختیار دارند، میتوانند با اجراییکردن مکانیسم موسوم به «مکانیسم ماشه» که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ پیشبینی شده بود، تمام قطعنامههای هستهای این شورا را بازگردانند.
پرونده هستهای ایران در همان اواخر دولت اول «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا از صدر نگاهها خارج شد و این روند با وقوع عملیات 7 اکتبر و درگرفتن جنگی طولانی مدت، تشدید شد. با این وجود ترامپ با آغاز دومین دولت خود بار دیگر آن را در صدر موضوعات قرار دادبه نظر میرسد او بیشتر از آنکه خواهان برچیدهشدن برنامه هستهای ایران باشد، خواستار تضعیف تهران از مسیر استمرار و ارتقای فشارهاست. او برای توافق شرایطی را تعیین کرده که تحققشان دورازذهن بوده و نشان میدهد او بهجای توافق به دنبال بهانه است.
ترامپ تلاش میکند با هراسافکنی ایران را وادار به عقبنشینی از خطوط قرمزش کرده و ضمن شکستن مرزهای فکری مسئولان و مردم، توفیقی برای تضعیف داراییهای راهبردی ایران کسب کند؛ اما در غیر این صورت، بدون دستبردن به ابزارهای نظامی به سمت تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی حرکت خواهد کرد.
او ضلع آمریکایی این تشدید را با اعمال تحریمهایی 3.5 برابر بیشتر از دولت «جو بایدن» رئیسجمهور سابق آمریکا به پیش برده و در انتظار اجرایی شدن ضلع اروپایی این تحریمهاست؛ ضلعی که به دلیل برخی مسائل قادر به جهانیسازی فشارهاست.
انگلیس و فرانسه بهعنوان دو دولت حاضر در برجام که عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل را در اختیار دارند، میتوانند با اجراییکردن مکانیسم موسوم به «مکانیسم ماشه» که در توافق هستهای سال 2015 پیشبینی شده بود، تمام قطعنامههای هستهای این شورا را بازگردانند.
کلید فهم تحولات کنونی پرونده هستهای ایران و اوجگیری فشارهای ترامپ و اروپا، «مکانیسم ماشه»، است. در دولت اول ترامپ او با خروج از برجام، حق دولت خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه را از بین برد. از سوی دیگر، دول اروپایی نیز به دلیل اهمیت اهرم مکانیسم ماشه و باقیماندن زمان قابلتوجه تا انقضای آن، خواهان استفاده از این اهرم نبودند. بااینحال چند تحول دررابطهبا این اهرم، آن را از اهمیت برخوردار ساخته است.
****
نتانیاهو و اجرای پروژه نسل کشی
اطلاعات نوشت:«نتانیاهو» با مساعدت و همراهی مستمر ترامپ اجرای طرح نسلکشی فلسطینیان را اجرا میکند. ترامپ نیز بعد از چپاول چندین میلیاردی دولتهای عربی در ضمن دیدار کوتاهی از عربستان، عمان و قطر، میدان را جهت استمرار نسلکشی فلسطینیان باز گذاشته است و کمترین اعتراضی را برنمیتابد. در گزارشهای متعدد خبری از منطقه و اجرای پروژه نسلکشی فلسطینیها، از میان گزارشهای فاجعهبار قتلعام نسلی در فلسطین و حتی در لبنان و سوریه به این خبر توجه کنید که اغلب رسانههای خبری آن را گزارش کردهاند: «حمدی نجار که هفته قبل در بمباران اسرائیل ۹ فرزندش کشته شدند، براثر شدت جراحت درگذشت!»
در این گزارش آمده است: «از ۱۰ فرزند این خانواده، تنها یک پسر زنده مانده است که او نیز در بمباران به شدت مجروح شده. خانه آنها دقایقی پس از آن هدف قرار گرفت که حمدی نجار و همسرش (علا) را که متخصص کودکان است، به بیمارستان ناصر رساند و سپس به خانه بازگشت. علا نجار تنها بازمانده این خانواده ۱۲ نفری است. در همین حال مقامهای درمانی در غزه میگویند دستکم ۲۶ فلسطینی با شلیک تانکهای اسرائیل در نزدیکی یک مرکز توزیع غذا کشته شدهاند. این مرکز اخیراً با حمایت آمریکا و اسرائیل جایگزین نهادهای معتبر بینالمللی شده است. یک خبرنگار محلی میگوید: نیروهای اسرائیل در حالی به سوی جمعیت آتش گشودند که هزاران نفر اطراف این مرکز توزیع کمک جمع شده بودند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «به دلیل عدم امکان ورود امدادرسانان به محل، شهروندان با گاری، افراد آسیبدیده را به بیمارستان منتقل میکنند». حماس میگوید مراکز جدید توزیع کمکهای غذایی ـ دارویی در غزه برای امدادرسانی نیست، بلکه یک «تله مرگ گروهی» است.
این گزارش یکی از دهها گزارش خبری است که این روزها به صورت مستمر از بمبارانهای ارتش اسرائیل با فرماندهی «نتانیاهو» داده میشود. تا اینجا یک بار هم ترامپ حتی به صورت لفظی نه تنها آن را محکوم نکرده که با سکوت خود، برای آن جنایات میدانسازی میکند، آن هم در حالی که دبیرکل سازمان ملل پیاپی از بروز و ادامه جنایات جنگی به جامعه ملل هشدار میدهد.
****
لزوم اقدام متقابل
کیهان نوشت: دادستانی پاریس به مهدیه اسفندیاری اتهام تمجید از تروریسم را منتسب کرده در حالی که واقعیت این است مطلبی که مهدیه اسفندیاری در کانال تلگرامی مرتبط با خود منتشر کرده مربوط به دفاع از ملت مظلوم غزه بوده که از نظر فرانسه دفاع از ملتهای مظلوم جرم شناخته میشود در حالی که این بازداشت نقض صریح حق بر آزادی بیان و امنیت شخصی افراد است که هم اعلامیه حقوق بشر به آن تصریح دارد و هم میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی که دولت فرانسه نیز عضو آن است این را تذکر داده است امیدواریم با پیگیریهایی که به سرعت توسط وزارت امور خارجه و ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران صورت میگیرد شاهد آزادی بیقید و شرط این هموطن عزیز طی روزهای آتی باشیم.
تهران نیز با رفتار فرانسوی، با پاریس برخورد کند
در چنین شرایطی، جا دارد که تهران نیز با زبان فرانسه، با پاریس سخن بگوید. مقابله به مثل تنها گزینهای است که میتواند طرف مقابل را وادار به تجدید نظر در رفتار دوگانهاش کند. راهکار روشن است: همانگونه که شهروند ایرانی در فرانسه تنها به خاطر موضعگیری علیه نسلکشی در غزه بازداشت شده، اتباع فرانسوی حاضر در ایران نیز باید درباره مواضعشان نسبت به جنایات آشکار رژیم صهیونیستی مورد پرسش قرار گیرند. اگر این افراد با زبان یا عمل از جنایتهای آشکار حمایت میکنند، طبیعتاً باید منتظر برخورد قانونی مطابق با قواعد داخلی ایران یعنی اخراج از کشورمان باشند.
از سوی دیگر، تجربه نشان داده که برای پاسخ به رفتارهای غیرمنطقی و مغایر با اصول حقوق بشر، زبان دیپلماتیک صرف کافی نیست. وقت آن رسیده که جمهوری اسلامی ایران به روشنی و با قاطعیت، اصل «مقابله به مثل» را در دستور کار قرار دهد. اتباع فرانسوی مقیم ایران باید در برابر افکار عمومی و دستگاه قضائی، درباره جنایات صهیونیستها در غزه موضعگیری کنند. اگر این افراد مدافع اقدامات رژیم صهیونیستی هستند، بدون تردید باید با آنها نیز به همان شکل رفتار شود که دولت فرانسه با یک شهروند بیدفاع ایرانی برخورد کرده است. این اقدام به خوبی زشتی رفتار فرانسویها را به آنها خواهد چشاند.
****
راه مقاومت را با ثباتقدم افزونتری دنبال میکنیم
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله که نقش تصمیمگیرندهای در بدنه مقاومت اسلامی این کشورایفا میکند درگفتوگو باجام جم گفت:
آنچه مسلم است دشمن صهیونیستی، اقدامات جنایتکارانه علیه مردم لبنان را با نظارت آمریکاییها و موافقت آنها انجام داده و مرتبا در حال بمباران مناطق مسکونی لبنان است. این درحالی است که آمریکا اساسا میبایستی به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ که آتشبس میان طرفین ایجاد کرد در سراسر لبنان نظارت کند اما آنچه میبینیم خود آمریکاییها برای عدم اجرای مفاد این قطعنامه، با اسرائیل همدستی کردند.
جالب است بدانید آمریکاییها آزادی عمل مطلق به رژیمصهیونیستی دادهاند که هرجور بخواهد با لبنان و مردم رفتار کند. بهعلاوه این اجازه به صهیونیستها داده شده که به هر نحوی که مایلند مفاد قرارداد آتشبس را که کمیته پنججانبه بر آن نظارت میکنند، بهطور مرتب و بدون هیچ واهمهای نقض و زیرپابگذارند.
هدف آمریکاییها این است از طریق بمبارانها و قدرت آتش اسرائیل بر ما فشار اعمال کنند. ازطرفی واشنگتن از راههای سیاسی و دیپلماتیک سعی میکند فشار مضاعفی رابر ما وارد سازد.درعینحال، کشورهای متحد آمریکا در منطقه نیز بهنوبه خود فشارهای زیادی بر بدنه مقاومت وارد میکنند تا ما در نتیجه این فشارها از مواضع خود عقبنشینی کنیم.
طبعا ما در این راه و مسیر مبارزه ومقاومت مطلقا حاضر نیستیم یک قدم عقبنشینی کرده و به ادامه مسیر مقاومت پافشاری میکنیم و البته این مسیر را با صبر، بصیرت، حکمت، ایستادگی و
****
«عدالت قانونی» و گام اعتمادساز قوه قضاییه
آرمان امروز نوشت:در روزهای اخیر شاهد تحولاتی در عملکرد قوه قضاییه بودهایم که نشاندهنده رویکرد این نهاد به عدالت قضایی است. بازداشت برخی افراد مرتبط با مسئولان سابق و فعلی از جمله نزدیکان کاظم صدیقی امام جمعه تهران همچنین برخورد با کارگزاران پرونده قاچاق سوخت، حاکی از عزم جدی قوه قضاییه برای اجرای قانون بدون ملاحظه کاری است. به نظر میرسد دستگاه قضا در حال ایجاد فضایی است که در آن رانتخواری جایگاهی ندارد و اصل برابری همه در برابر قانون در اولویت قرار گرفته است. این رویکرد جدید بر مبنای اصولی مانند عدم تبعیض بین مجرمان بر اساس موقعیت اجتماعی یا سیاسی، توجه به ماهیت جرم به جای هویت مجرم و اجرای بیطرفانه قانون استوار شده است. چنین تغییراتی میتواند منجر به افزایش اعتماد عمومی به دستگاه قضایی شود و به تقویت سرمایه اجتماعی بینجامد. همچنین این روند میتواند احساس امنیت قضایی را در جامعه تقویت کند و فاصله بین مردم و دستگاههای حاکمیتی را کاهش دهد. ادامه این روند با همان شدت و قاطعیت میتواند نویدبخش تحولی اساسی در نظام قضایی کشور باشد، تحولی که نه تنها در سطح نظری بلکه در عمل نیز عدالت قضایی را محقق خواهد ساخت.
محمدصادق جوادی حصار در گفتوگو با روزنامه آرمان امروز با تقدیر از عملکرد قوه قضاییه، اقدامات اخیر این نهاد را گامی مهم در جهت افزایش اعتماد عمومی و تحقق عدالت دانست.
جوادی حصار گفت: اولاً که باید این کار قوه قضاییه را مورد تشکر و تقدیر قرار داد و از تمام دستگاه قضایی به خاطر چنین رفتارهایی و به ویژه از قاضی محترم پرونده به خاطر چنین رفتاری تشکر کرد. این نشان میدهد که قوه قضاییه ما ظرفیت رشد، توسعه، بالندگی، شفافیت و شجاعت در دفاع از قانون و اجرای آن را دارد.
****
بزنگاه شگفتیساز؟
شرق نوشت: سرانجام دکتر مدنیزاده بهعنوان گزینه دولت برای تصدی وزارت اقتصاد و دارایی به مجلس معرفی شد. فردی جوان و شایسته که دارای بالاترین مدارج علمی و جایگاههای آموزشی و تحقیقاتی است (دکترای اقتصاد از دانشگاه شیکاگو و ریاست دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف و...). او در برنامه خود تحت عنوان «رشد عدالتمحور» بر این موضوع تأکید کرده که این برنامه «نهفقط مجموعهای از اقدامات فنی و اجرائی، بلکه سندی برای بازتعریف نقش وزارت امور اقتصاد و دارایی در اقتصاد کشور است؛ نقشی که از یک نهاد صرف ستادی، به نهادی تحولآفرین، همراستا با مردم و همراه با دیگر ارکان حاکمیت ارتقا مییابد». در این چارچوب برنامه وزیر پیشنهادی شاید مانیفست اقتصادی دولت و چهبسا نظام حکمرانی باشد. «برنامه منسجم و جامع اقتصادی در سطح دولت... . بازتعریف نقش دولت از تصدیگری به توانمندسازی، ارتقای حکمرانی اقتصادی و...».
برنامهای که قرار است از مسیرهایی مانند: توسعه بازار سرمایه، اصلاح نظام بانکی، ارتقای بیمه، بهبود بودجه، مولدسازی، اجرای سیاستهای اصل 44، اصلاح مالیاتی و گسترش دیپلماسی اقتصادی و... کشور را از ابرچالشهای «رشد اقتصادی صفر، تورم بالای 40 درصد، وابستگی به نفت، کسری بودجه مزمن و ناترازی بانکی و کاهش سرمایهگذاری» (برنامه دکتر مدنیزاده به مجلس) رهایی بخشد. بیشک برنامه تدوینشده یکی از منسجمترین و دقیقترین نسخههایی است که یک وزیر اقتصاد میتوانست برای اقتصاد بهشدت بیمار و بحرانزده کشور تجویز کند. اما آیا شایستگیهای فردی و برنامه علمی و منسجم و... برای موفقیت او و درواقع رهایی ایران از یکی از پیچیدهترین مخمصههای اقتصادیاش کفایت میکند؟