خیابان «خالد اسلامبولی» سالهاست که یکی از نقاط اصطکاک در روابط میان ایران و مصر شده است؛ نامی که یادآور ترور انور سادات است و در نگاه قاهره، مانعی جدی در مسیر احیای روابط رسمی به شمار میآید.
با توجه به تلاشهای دیپلماتیک جدید برای ترمیم پیوندهای تهران و قاهره، تغییر این نام، حتی اگر با تأخیر باشد، اقدامی در جهت بازکردن گرهی دیرپا، رفع بهانه و گامی در راستای مصلحت منطقه و کاهش تنش میان دو کشور مهم اسلامی است.
اما در کنار این ضرورت سیاسی، بحث اصلی درباره نام جایگزین است. خبرهایی منتشر شده که نام خیابان یادشده به «سید حسن نصرالله» تغییر یابد. فارغ از ارادت قلبی قاطبه مردم ایران به این شخصیت برجسته مقاومت، پرسشهایی درباره تناسب این جابهجایی، از منظر نمادین و همبستگی اسلامی مطرح است.
نخست آنکه سید حسن نصرالله چهرهای برجسته و فرامذهبی در جغرافیای مقاومت است؛ اما آیا خیابانی که پیشتر به نام یک مبارز اهل سنت شناخته میشد، مناسبترین مکان برای نامیدن به نام رهبر شیعی است؟ این انتخاب، هرچند با نیت تکریمی صورت میگیرد، ممکن است در سطوح منطقهای به گونهای دیگر تفسیر شود؛ و بهانه ای برای مفسران بدخواه ایجاد کند، تفسیرهایی که در این برهه حساس، نه به سود وحدت اسلامی است و نه در خدمت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی.
افزون بر آن، جایگاه نصرالله آنچنان رفیع و پرطنین است که میطلبد مکانی باشکوهتر ، فراختر و همه جانبه مناسب تر برای نامگذاری او انتخاب شود؛ انتخابی که نه تنها موجب واکنشهای انتقادی نشود، بلکه تصویری الهامبخش و مثبت از ایران و احترام به نمادهای مقاومت در نگاه افکار عمومی منطقه ارائه دهد.
نامگذاری فضاهای عمومی امری درهمتنیده با حافظه تاریخی ملتها، بازتابدهنده ارزشهای ملی و آیینهای از راهبردهای فرهنگی یک نظام است.
در فضایی که افکار عمومی به شدت سیاسیسازی شده و در جهانی که معناها از واژهها فراتر میروند و کوچکترین نشانهها محل تفسیرهای بزرگ میشوند، نامگذاری فضاهای شهری باید با دقت، تدبیر، و درک عمیق از بافت اجتماعی و تاریخی آن مکان صورت گیرد.
در اینجا است که مسئولیت تصمیمگیران و اهمیت آن را دوچندان می کند.
بزرگان را باید بزرگ دید، و برای حفظ وحدت، باید از مرز واژهها نیز فراتر رفت.
315 315