قاتلان زنجیره‌ای در ادبیات ایران سانسور فرهنگی شده‌اند

خبرآنلاین پنج شنبه 22 خرداد 1404 - 18:55
کاوه میرعباسی گفت: فرهنگ ایرانی دچار حجب و حیا و تعارفاتی است و به همین دلیل مباحثی مانند قاتلان زنجیره‌ای در ادبیات ما پنهان می‌ماند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین نشست از سلسله نشست‌های «کتاب‌های جنایی در ایران و جهان» با موضوع «سمک عیار به پیوست امیر ارسلان نامدار» چهارشنبه (بیست‌ویکم خرداد ۱۴۰۴) با حضور کاوه میرعباسی نویسنده و مترجم در سرای اهل قلم برگزار شد.

«امیر ارسلان» تنها افسانه پهلوانی با ساختار معمایی است

کاوه میرعباسی در ابتدا به مؤلفه‌های معمایی و جنایی در داستان امیر ارسلان اشاره کرد و گفت: در سال ۱۹۴۲ کارگردان فرانسوی، آنری _ ژرژ کلوزو اولین فیلم خود را با عنوان «قاتل در پلاک شماره ۲۱ اقامت دارد» ساخت؛ این اثر اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته  استانیسلاس _ آندره استیمن بود. موضوع این رمان به داستان قاتلی زنجیره‌ای اشاره دارد که کارآگاهی در پی دستگیر کردن اوست؛ شیوه قاتل بدین صورت است که کارت ویزیت را کنار مقتول جا می‌گذارد. وقتی به فاصله کمی هر کدام از این سه نفر به صورت جداگانه دستگیر می‌شوند باز قتل‌ها ادامه پیدا می‌کند. پس از آزادی این سه تن جشنی برپا می‌شود و در آن جشن کارآگاه پی می‌برد که هر سه آنها قاتل بودند. ترفندی که این سه زده بودند این بود که وانمود می‌کردند قاتل یک نفر است در صورتی که هر سه قاتل بودند.

وی اضافه کرد: بین افسانه‌های پهلوانی تنها داستان امیر ارسلان نامدار است که خط روایی و معمایی دارد و از اول تا اواسط آن حل ناشده باقی می‌ماند؛ معمای موجود در داستان امیر ارسلان خواننده را متحیر می‌کند و پس از گذشت نیمی از داستان، بازگشایی می‌شود. با توجه به دوران نگارش این اثر، معمای آن خوب نوشته شده است. ترفند جنایی سمک عیار و داستان «قاتل در پلاک شماره ۲۱ اقامت دارد» شبیه به هم است و در واقع در هر دو داستان سه نفر در نقش یک قاتل نشان داده شدند.


قاتلان زنجیره‌ای در ادبیات ایران پنهان مانده‌اند

این مترجم آثار جنایی با بیان اینکه فرهنگ ایرانی دچار حجب و حیا و تعارفاتی است و به همین دلیل مباحثی مانند قاتلان زنجیره‌ای در ادبیات ما پنهان می‌ماند، درباره ردپای قاتلان سریالی در ادبیات ایران عنوان کرد: سنت رمان پلیسی به شکل غربی در ادبیات ما وجود ندارد؛ البته چینی‌ها قبل از غرب از این سنت بهره می‌بردند که به قرن ۱۶ باز می‌گردد. اما گرایشات جنایی در آثار ایرانی با احتیاط بود و در برخی موارد تنها اشاره‌ای پلیسی وجود دارد و تنها جنبه‌های پلیسی در آن‌ها قابل مشاهده است.

وی افزود: از ابتدای رمان «سنگ صبور» صادق چوبک سه معما وجود دارد که در روند داستان حل می‌شود؛ این اثر جزو اولین و معدود مواردی است که نویسنده در آن به جریان سیال ذهن و مونولوگ درونی پرداخته است. در این داستان پرسوناژی روایت شده که واقعی است و از قاتلان زنجیره‌ای ایران وام گرفته شده است. این قاتل در سال ۱۳۱۴ اعدام شد و به ظن خود به دنبال ریشه کن کردن فساد در جامعه بود. این اثر جزو نخستین آثاری در ادبیات داستانی ایران بود که از یک قاتل زنجیره‌ای واقعی روایت می‌کرد.

کاوه میرعباسی در پایان در پاسخ به چرایی عدم ترجمه آثار ایرانی توسط مترجمان فارسی زبان به سایر زبان‌ها گفت: نویسنده انگلیسی زبانی که به فارسی تسلط دارد باید آثار ایرانی را به زبان انگلیسی ترجمه کند در غیر این صورت کار غلطی است؛ اگر مترجم اثری را ترجمه کند که به زبان مقصد در حد زبان مادری خود واقف نیست ترجمه بدی از آب در می‌آید. مباحث فرهنگی، تسلط و حس کردن زبان مقصد در این زمینه اهمیت زیادی دارد. ما نتوانستیم برای ادبیات ایران در جهان بازاریابی کنیم و اصلی‌ترین علت آن نبود کپی رایت است به همین دلیل نیز ترجمه آثار نویسندگان ایرانی در سایر کشورها کم است.

۵۹۲۴۳

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.