داستان سگ حریص

بیتوته یکشنبه 25 خرداد 1404 - 23:15

داستان سگ حریص



 داستان سگ حریص

 

داستان سگ حریص , با عجله به طرف کلبه پیرزن می دوید.


و برای رسیدن به خانه باید از روی پل چوبی عبور می کرد.


در حین عبور کردن در درون آب رودخانه تصویر خودش را دید اما او نمی دانست آن تصویر متعلق به خود اوست.

او دید یک سگ پایین پل، استخوانی بزرگ در دهان دارد.


استخوانی شاید بزرگتر از استخوان خودش.


سگ حریص برای گرفتن استخوان به درون رودخانه پرید.


سگ حریص به سختی و تلاش زیاد جان خود را نجات داد و از رودخانه بیرون آمد.


حالا او دیگر استخوان خودش را هم نداشت چون آن را هم آب برده بود.


بدین شکل سگ خیس تمام شب را گرسنه ماند.

 

 

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.