به گزارش همشهری آنلاین؛ آتشافروزی و جنایات صهیونیستها علیه ملت بزرگ ایران، هر روز ابعاد تازهتری به خود میگیرد و سکوت مرگبار نهادهای بینالمللی و حمایت آشکار دولتهای غربی خاصه آمریکا، این رژیم جنایتکار را در کردار ضد انسانی خود جریتر کرده است.
در میانه این صحنه آشکار، سخنگفتن از کارکرد دیپلماسی از سوی مسئولین ایرانی باید با برخی ملاحظات جدی همراه شود. از جمله اینکه هدف نتانیاهو در شرایط فعلی، صرفاً جلوگیری از توافق هسته ای نیست بلکه اهدافی ورای موضوع هستهای، از جمله ادعای رژیم چینج، در ذهن او و احتمالاً در ذهن ترامپ مطرح میباشد.
در شرایطی که دشمن موجودیت نظام را نشانه رفته، سخن گفتن از توافق و مشروط نکردن ابزار دیپلماسی به پاسخ مقتدرانه نظامی مثمر ثمر نخواهد بود و نمیتواند کنش طرف مقابل را مهندسی کند.
در شرایطی که نیروهای مسلح غیور ایران، مشغول طراحی تاکتیکهای موثر برای زدن ضربه کاری به هیمنه کریه صهیونیستها هستند، که بخشی از این تاکتیکها طی روزها و شبهای گذشته اعمال شدند، اشاره به دیپلماسی به شکل پیشینی و با اهداف و دستور کارهای قبلی، غیر موثر خواهد بود. مگر اینکه ضربات آتی ایران به قدری قدرتمند باشند که موضع کشورمان را به سطحی برابر یا فراتر از موضع صهیونیستها برساند و به طور اتوماتیک، موجب معنادهی به دیپلماسی با دستورکارهای جدید شوند.
از طرف دیگر اگر تا پیش از تجاوز رژیم صهیونیستی، یافتن راه حل تضمینی برای اطمینانیافتن از حرکتنکردن ایران به سمت سلاح هستهای، موضوع محوری مذاکرات بود و در این باره پیشنهاداتی چند از جمله «کنسرسیوم هسته ای» طرح شدند، در شرایط کنونی و به موجب پیچیدگی و تنوع موضوعات به وجود آمده پس از تجاوز، پیشبرد مذاکرات صرفاً با دعاوی و دغدغههای قبلی، غیرممکن خواهد بود. اما این موضوعات جدید چه هستند.
اولاً طرف غربی چنانچه برای مذاکره و حصول توافق منصفانه و برابر اراده واقعی داشته باشد(که البته بسیار بعید است)، ابتدا باید صهیونیستها از تجاوز خود دست بکشند چراکه مذاکره ذیل آتش دشمن، بیمعنی است.
ثانیاً چنانچه اصل بر دادن تضمین باشد، علاوه بر تهران، واشنگتن نیز بایستی متعهد گردد که زین پس خاک ایران نباید با هیچ بهانه و توجیهی، محل ماجراجویی صهیونیستها(به نیابت از آمریکا) شود.
از آنجا که سابقه نشان داده، گرفتن تضمین از آمریکا به عنوان یک قدرت بدعهد، امری بیهوده و عبث است، تنها راه مجابکردن صهیونیستها به عقب نشینی(به عنوان یکی از شروط آغاز مذاکرات احتمالی) ورود به مذاکرات از موضع «اقتدار نظامی» است، به نحوی که نظام شناختی و ادراکی دشمن از توان دفاعی و آفندی کشور، دستخوش یک دگرگونی اساسی شود.