حمله به ایران: تلاشی خطرناک برای اعاده‌ی آبروی از دست رفته‌ی رژیم صهیونیستی

مشرق نیوز چهارشنبه 28 خرداد 1404 - 19:58
در گذشته، در روایت القایی، آمریکا و اسراییل «طرف‌های خوب» ماجرا بودند، اما کاهش آشکار اعتبار این دو به عنوان میانجی‌های صادق و عاقل، استمرار آن نوع از کمپین تبلیغاتی را دشوارتر و پیچیده‌تر کرده است.

به گزارش سرویس جهان مشرق، اقدام یکجانبه و جنایتکارانه و بدون هیچ منطق عقلانی رژیم اسراییل برای حمله به ایران، بحث‌ها و تحلیل‌های بسیاری را در میان رسانه‌های و تحلیل‌گران غربی دامن زده است که بسیاری از آن‌ها نتانیاهو را به تلاش برای قرار دادن غرب در عمل انجام‌شده و وارد کردن منطقه و دنیا در آشوبی در جهت منافع داخلی خود متهم می کنند. نسرین ملک، ستون‌نویس روزنامه بریتانیایی گاردین، در مطلب زیر به این موضوع پرداخته است. یادآوری می شود که ترجمه و بازنشر دیدگاه‌های صاحب‌نظران و تحلیل‌گران و نویسندگان خارجی الزاما به معنی تایید همه‌ی محتوای منتشره نیست.

دو دیدگاه برای نگریستن به رویدادهای خاورمیانه در یک سال و نیم گذشته وجود دارد. یکی این است که واکنش به ۷ اکتبر ۲۰۲۳ یک شکاف از گذشته بود. حمله حماس واکنش اسرائیل را به همراه داشت که به قدری انتقامجویانه بود که نمی‌توان آن را در چارچوب‌های تعیین‌شده توسط قوانین بین‌المللی جا داد یا به لحاظ جغرافیایی محدود کرد – نسل‌کشی در غزه، حمله به جنوب لبنان، اشغال منطقه حائل در جنوب غربی سوریه و حملات هوایی در سراسر این کشور، و اکنون حملات علیه ایران.

پس توضیحی وجود دارد که این رویدادها بخشی از یک تداوم تاریخی هستند. صلح منطقه‌ای نتیجه یک وضعیت متغیر بود که همیشه در معرض اختلال قرار داشت. این وضعیت فقط به دلیل وابستگی به عوامل متنوعی که با هم کار می‌کردند، به نظر قابل‌دوام می‌رسید. این تعادل ظریف اکنون توسط دولتی اسرائیلی که بر روی پیگیری دستور کار خود متمرکز شده، برهم خورده است و به تنهایی آینده منطقه را به گونه‌ای بازنویسی می‌کند که قادر به توضیح آن نیست و نمی‌خواهد آن را کنترل کند.

یکی از عناصر این صلح شکننده، حضور قدرت‌های خلیج فارس به عنوان میانجی بود. نزدیکی خلیج فارس با ایران نه به دلیل تجارت یا احساس همدردی، بلکه به دلیل نیاز عملی به ثبات بود. برخی از کشورهای خلیج فارس همچنین یک خط قرمز تاریخی را رد کرده و یا با امضای توافقات ابراهیم اسرائیل را شناسایی کردند یا فرآیند عادی‌سازی را آغاز کردند. اکنون این کشورها خود را در میان دو طرف متخاصم گرفتار می‌بینند و در معرض خطر ورود اصلی‌ترین متحد اسرائیل، یعنی ایالات متحده{به مناقشه} قرار دارند که با آن روابط نظامی و اقتصادی نزدیکی دارد.

وضعیت موجود همچنین به سرکوب حقوق فلسطینی‌ها تا حدی وابسته بود که همه از آن راضی بودند؛ البته همه به جز فلسطینی‌ها. به نوعی، مشکل فلسطینی‌ها نیز خنثی شده بود. زمانی که حمله به غزه آغاز شد، دیدگاه‌ها و نیت‌های اسرائیل را برای جهان آشکار کرد و سایه یک نکبت جدید را بالا آورد. این همچنین ایران و نیروهای نیابتی آن، حزب‌الله و حوثی‌های یمن، را به عنوان مدافعان حقوق فلسطینی‌ها وارد بازی کرد. هنگامی که ایران وارد صحنه شد و اسرائیل احساس قدرت کرد که بدون اخلال یا سرزنش عمل کند، دیگر راه بازگشتی وجود نداشت.

حمایت از سوی متحدان همچنین به شفافیت بین اردوگاه‌ها وابسته است. پوشش نظامی، اقتصادی و سیاسی عظیم بر اساس این درک ارائه می‌شود که هر کسی که در رأس دولت اسرائیل باشد، هیچ انگیزه دیگری برای درگیر شدن در درگیری‌ای غیر از تأمین امنیت شهروندانش ندارد. اعتماد توسط نخست‌وزیر کنونی، بنیامین نتانیاهو، که از جنگ برای تقویت حمایت عمومی از کارنامه سیاسی خود استفاده می‌کند، شکسته شده است. او نه تنها امنیت اسرائیلی‌ها را کم‌تر کرده است، بلکه بیشتر بر روی ناامنی سرمایه‌گذاری می‌کند در حالی که نقش محافظ را بازی می کند.

روابط با متحدان کلیدی در مورد غزه تحت محک جدی قرار گرفته، زیرا فشار عمومی از داخل کشورهای غربی افزایش یافته است، فشاری که با تصاویر مداوم از کودکان گرسنه، بیمارستان‌های سوخته و ردیف‌های متوالی کیسه‌های جنازه تغذیه می‌شود. با گشودن جبهه جدید و درگیرکردن دشمن دیگری، دولت اسرائیل فرصتی برای بازگرداندن شرایط پیمان خود با حامیانش و روایت تاریخی این‌که او قربانی است و با حسن نیت غیرقابل سرزنش عمل می‌کند، پیدا کرده است. این‌جا دوباره نیازمند حمایت و در حال تحمل ضربات و تلفات غیرنظامیان از سوی همسایه متخاصم است.

داستان‌های افرادی که در غزه بر اثر گرسنگی جان می‌دهند یا گرسنگانی که در صف غذا کشته می‌شوند، از عناوین خبری کنار رفته است. حمله بی‌وقفه به کرانه باختری و گسترش شهرک‌های غیرقانونی از دید دور شده است. فشاری که بر اسرائیل برای ورود بیشتر کمک‌ها و احترام به آتش‌بس آغاز شده بود، با همان دفاعیات مبهمی که در روزهای اولیه جنگ در غزه شاهد بودیم، جایگزین شده است، به همراه همان موعظه‌های کلی درباره «خویشتنداری». ساعت دوباره تنظیم شده است.

در مورد حملات به ایران، به نظر می‌رسد اسرائیل از درس‌های جنگ عراق{ادعای تلاش رژیم صدام برای تولید انبوه سلاح کشتار جمعی} بهره برده و ادعا می‌کند که بر اساس اطلاعاتی که جهان باید به آن اعتماد کند، در دفاع عمل کرده است. تهدید چقدر قریب‌الوقوع بود؟ چه کسی حق دارد تصمیم بگیرد که یک «حمله پیشگیرانه» توجیه‌پذیر است؟ و چه کسی حق دارد به یک حمله یک‌جانبه غیرقانونی پاسخ دهد؟ آنچه تاکنون می‌دانیم این است که سیاست جهانی بر اساس استثنائات و معیارهای مختلف حاکمیت اداره می‌شود. بله، گیریم ایران تعهدات خود در زمینه عدم اشاعه هسته‌ای نقض کرده باشد، اما اسرائیل به طور کلی حاضر به امضای آن‌ تعهدات نبود.

این تمایزها در گذشته راحت‌تر قابل نادیده‌گرفتن بود، زیرا اسرائیل و ایالات متحده «طرف‌های خوب» بودند و ایران بخشی از «محور شر» بود. اما کاهش اعتبار اسرائیل و ایالات متحده به عنوان میانجی‌های صادق، و عاقل در ملاحظات امنیتی و مطیع قوانین بین‌المللی، این کمپین‌های تبلیغاتی را سخت‌تر کرده است.

این جنگ واقعی است که اسرائیل در آن حاضر است. ایران هنوز دارای مقداری اراده سیاسی و قابلیت نظامی است که برای اسرائیل بیش از حد راحت نیست. بنابراین، هرچه پنجره اعتبار اسرائیل بسته‌تر می‌شود، برای آن ضروری‌تر است که اعتبار سیاسی و قابلیت‌های نظامی ایران را کاهش دهد. اما بازی پایانی چیست؟ آیا اسرائیل یک کارزار با پایان بسته را تصور می‌کند که پس از آن عقب‌نشینی کند و از نتایج راضی باشد؟ یا این که این، با توجه به ضد حملاتی که رقم زده است، یک سناریوی عقلانی نیست؟ همه چیز بسیار شبیه غزه به نظر می‌رسد: تشدید بدون پایان؛ یا تغییر رژیم بدون برنامه.

هر دو کمپین اسرائیل – کمپین تبلیغاتی و کمپین میدانی – یک چیز مشترک دارند: آن‌ها خاورمیانه را به عنوان صحنه‌ای برای سیاست داخلی، مدیریت اعتبار و ایجاد آزمایشی «امنیت» بر اساس شرایطی که هنوز تعریف نشده‌اند، می‌نگرند. اما این منطقه فقط حیاط خلوت اسرائیل نیست. این خانه‌های دیگران است و آن‌ها سیاست‌ها، تاریخ‌ها، جمعیت‌ها و نیازهای امنیتی خود را دارند که به طور فزاینده‌ای تحت تأثیر کشوری قرار دارند که فکر می کند تنها برنامه‌ی خودش اهمیت دارد.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.