محمدعلی بصیری در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به حوادث اخیر و درگیری مستقیم نظامی بین ایران و اسرائیل اظهار کرد: این وضعیت برغم دیپلماسی و مذاکره رخ داد و ظاهر قضیه این بود که آمریکا میخواهد از طریق دیپلماسی این مسئله را حل کند ولی در عمل نشان داده شد که سرپوشی برای حمله نظامی غافلگیرانه یا ضربه زدن اسرائیل به ایران بود.
دیپلماسی در بنبست بی اعتمادی بین ایران و آمریکا
وی با بیان اینکه اکنون دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا بلندتر شده، افزود: در این شرایط تا زمانیکه درگیری ادامه دارد، به نظر نمیرسد که دیپلماسی بتواند دوباره فعال شود؛ البته تبادل پیام ممکن است در زمینه درگیری نظامی همچنان ادامه داشته باشد اما آن مفهوم حقوقی دیپلماسی که ۲ هیئت بروند و ادامه روند قبل را شروع کنند فعلاً منتفی است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه در ادامه این درگیری نظامی، سه سناریو متصور است که بازی دوباره به دیپلماسی برگردد، خاطرنشان کرد: حالت یا سناریو اول این است که اگر این درگیری حداقل ۱۰-۲۰ روز ادامه پیدا کرده و یک طرف احساس غلبه پیدا کند، ممکن است به دیپلماسی منجر شود که طرف ضعیفتر امتیاز دهد.
بصیری ادامه داد: اما اگر حالت موازنه (سناریو دوم) در میان طرفین برقرار شود، ممکن است که درگیری چند ماه طول بکشد که باز اگر یکی بر دیگری غلبه کند، به دیپلماسی منجر شود و سناریوی سوم اگر موازنه حفظ شود به درگیری گستردهتر منطقهای و بین المللی ممکن است منجر شود؛ از این رو سه سناریو وجود دارد و باید منتظر بود که در میدان کدام یک خود را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: با وجود این، در شرایط کنونی که هر دو طرف درگیری حس میکنند دست برتر را دارند و به تعبیری ایران میخواهد راهبرد قورباغه پخته را که فروپاشی رژیم صهیونیستی است، ادامه دهد و در مقابل راهبرد اسرائیل و آمریکا که موضوع جنگ ترکیبی و شورش و ساقط کردن و براندازی نظام در ایران را دنبال کرده و رجزخوانی میکند؛ به تعبیری هر دو طرف حداکثر خواهی را در این درگیری دارند.
وی تصریح کرد: حداکثرخواهی معمولاً حل کردن مسئله را از راه دیپلماسی و صلح را منتفی میکند و ما اکنون در این شرایط قرار داریم.
تضعیف زیرساختهای اقتصادی دو طرف در صورت ادامه جنگ
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان افزود: در حال حاضر ضربات وحشتناکی اسرائیل از ایران خورده و تا حدودی هم به ایران ضرباتی وارد کرده؛ اگر این شرایط ادامه پیدا کند، باعث میشود زیرساختهای اقتصادی، ارتباطی، تجاری، بازرگانی هر دو طرف بسیار تضعیف شود.
بصیری خاطرنشان کرد: زمانیکه دو طرف همدیگر را تضعیف کنند، سبب میشود که دیگر میل به ادامه درگیری و جنگ نداشته باشند، حتی اگر به مذاکره و صلح منجر نشود به یک آتش بس تحمیلی یا توقف درگیری به صورت غیر رسمی دو طرف سوق پیدا کنند.
نقش بازیگران بینالمللی در درگیری میان ایران و اسرائیل
وی درخصوص نقش بازیگران بین المللی بلوک شرق و غرب در مدیریت یا تشدید این درگیریها گفت: از ابتدای درگیریها به ویژه پس از ایجاد نظم دو قطبی، به هر جهت، جبهه غربی متحد اسرائیل همچنان با این رژیم غاصب همکاری میکند و به بیان دیگر عقبه اسرائیل، آمریکا و ناتو و عَربهای هم پیمانش هستند؛ در این دو سال درگیری منطقه نیز در عمل حمایت را رسمی و غیررسمی و آشکار و پنهان انجام میدادند و هنوز هم انجام میشود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: در همین رهگیری و زدن موشکهایی که از ایران به سمت تل آویو و حیفا پرتاب میشود، بخش عمدهای را هم پیمانان غربی صهیونیستها کمک میکنند که از آسمان عراق و اردن و سوریه که در اختیار دارند، زده شود.
بصیری افزود: از سوی دیگر، ایران نیز متحدان سنتی که از گذشته در منطقه داشته و به صورت بلوکی، روسیه و چین را دارد و آنها هم در این شرایط در حد توان و نیاز از ایران حمایت میکنند.
وی ادامه داد: از این رو هر دو طرف، این بلوک بندی را لحاظ میکنند زیرا بعنوان مثال شکست یا تضعیف اسرائیل، شکست آمریکا و اروپا در غرب آسیا است و برعکس شکست یا تضعیف ایران، شکست روسیه و چین در آسیا است و این جبهه بندی همچنان درگیری را به صورت دو جانبه بین ایران و اسرائیل و حامیان، مدیریت میکند.
حداکثر خواهی مانع کاهش تنشهاست
استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تا زمانی که دو طرف، حداکثر خواهی میکنند به راهحل مذاکره بینابین نمیرسند، تصریح کرد: لازمه راه حل دیپلماتیک برای کاهش تنشها این است که هر دو طرف به این جمع بندی برسند که حداکثرخواهی تحقق پیدا نمیکند و شدنی نیست.
وی افزود: اگر به این نقطه برسند به یک شرایط بینابین برای مذاکرهای تن خواهند داد که هم رضایت ایران و هم طرف غربی تأمین شود.
بصیری ابراز کرد: در شرایط کنونی جنگ، دو طرف درگیری سعی کنند به مراکز غیرنظامی و مردم عادی، زیرساختهای شهری ضربه نزنند زیرا مردم به لحاظ اخلاقی و حقوقی طرف جنگ نیستند؛ در جنگها به لحاظ حقوق بین المللی و حقوق اسلامی باید به مراکز و ساختمانها و زیرساختهای غیرنظامی احترام گذاشته شود و مردم عادی آسیب نبینند و چنانچه میبینیم مراکز غیرنظامی مورد حمله قرار میگیرد، قابل دفاع قابل توجیه نیست.