جزئیات عملیات اسرائیل در آمریکا برای متهم کردن ایران که خنثی شد؛ ۱۱ سپتامبر کپی نشد

همشهری آنلاین شنبه 07 تیر 1404 - 07:34
«تهران تایمز» چهارشنبه‌شب این خبر را منتشر کرد که رژیم صهیونیستی در حال برنامه‌ریزی برای اجرای یک عملیات مخرب در خاک ایالات متحده بوده است. هدف این عملیات، بر اساس گزارش، جعل شواهد برای متهم کردن ایران و ایجاد بهانه‌ای برای آغاز یک جنگ تمام‌عیار بین ایالات متحده و ایران بوده است.

به گزارش همشهری آنلاینف فرهیختگان نوشت: گزارش اخیر روزنامه انگلیسی‌زبان «تهران تایمز» درباره توطئه اسرائیل برای انجام انفجاری در خاک ایالات متحده و مقصر جلوه دادن ایران که توسط یک کشور دوست به ایران اطلاع داده شد به همراه اتهامات مطرح‌شده توسط دیوسدادو کابیو، وزیر کشور ونزوئلا، علیه مخالفان این کشور و هماهنگی آن‌ها با رضا پهلوی که می‌خواستند یک رویداد رسانه‌ای ترتیب دهند که شایعه استفاده ایران از ونزوئلا به‌عنوان پایگاهی برای حمله به ایالات متحده را تقویت کنند. نشان می‌دهد اسرائیل و آمریکا برای تداوم جنگ با چالش اساسی در مورد اقناع فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا مواجهند که رژیم صهیونیستی با چنین طراحی‌هایی سعی در راه انداختن یک ماجرای دیگر همچون ۱۱ سپتامبر داشته تا کار ترامپ شریک نظامی خود در اقناع افکار عمومی مبنی بر تهدید بودن ایران و لزوم تقابل حداکثری با آن را ساده‌تر کرده باشد.

نتانیاهو می‌خواست کار آمریکا را راحت کند

روزنامه «تهران تایمز» در گزارشی که چهارشنبه‌شب منتشر شد، این خبر را منتشر کرد که رژیم صهیونیستی در حال برنامه‌ریزی برای اجرای یک عملیات مخرب در خاک ایالات متحده بوده است. هدف این عملیات، بر اساس گزارش، جعل شواهد برای متهم کردن ایران و ایجاد بهانه‌ای برای آغاز یک جنگ تمام‌عیار بین ایالات متحده و ایران بوده است. این طرح که به نظر می‌رسد با هدف دستکاری افکار عمومی آمریکا و توجیه اقدامات نظامی علیه ایران طراحی شده بود، از طریق اطلاعات به‌دست‌آمده از یک کشور دوست کشف شد. ایران، با آگاهی از این توطئه، پیام‌هایی را به مقامات آمریکایی ارسال کرد و بدین ترتیب از وقوع این رویداد جلوگیری به عمل آمد. در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی به ایران توسط رژیم صهیونیستی، آمریکا به طور کامل از همان ابتدا نقش داشت. برنامه‌ریزی برای برگزاری دور ششم مذاکره با ایران و هم زمان تخیله مقامات سیاسی آمریکا از منطقه و جایگزینی آن با ادوات نظامی نشان می‌دهد آمریکا از همان آغاز با اسرائیل هماهنگ بوده که اوج این هماهنگی نیز در حمله به تأسیسات ایران در نطنز، فردو و اصفهان با بمب‌افکن‌های آمریکا نمود پیدا کرد. با این وجود برخی مخالفت‌های داخلی در فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا مانع از این می‌شد تا آمریکا با دست باز و علنی‌تر وارد عملیات شود به همین دلیل نیز به نظر می‌رسد اسرائیل قصد داشته کار دولت آمریکا را راحت‌تر کرده و با راه انداختن یک نمایش امنیتی دیگر همچون ۱۱ سپتامبر فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا را برای تشدید اقدامات آمریکا علیه ایران فراهم آورد. نتانیاهو در مقابل چنین خدماتی تلاش کرد حمایت‌های شخص ترامپ برای ایجاد مصونیت قضایی در اسرائیل را دریافت کند.

پهلوی مدل نتانیاهو را در کاراکاس کپی کرد

همزمان با گزارش «تهران تایمز»، دیوسدادو کابیو، وزیر کشور ونزوئلا، ادعاهای مشابهی را درباره توطئه‌ای در این کشور مطرح کرد. به گفته کابیو، ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا و ایوان سیمونویس، یکی دیگر از مخالفان دولت این کشور، در حال برنامه‌ریزی برای حمله به یک کنیسه معروف در کاراکاس بودند.

هدف این حمله، بر اساس ادعای کابیو، متهم کردن ایران و دولت ونزوئلا به اقدامات تروریستی و خدشه‌دار کردن اعتبار این دو کشور در سطح بین‌المللی بوده است. نکته قابل توجه در این اتهامات، اشاره به هماهنگی ماچادو و سیمونویس با رضا پهلوی، پسر شاه مخلوع ایران است. کابیو مدعی شد که این افراد با رضا پهلوی برای دیدار با ادموندو گونزالس، یکی دیگر از چهره‌های اپوزیسیون ونزوئلا، هماهنگ کرده‌اند تا یک رویداد رسانه‌ای ترتیب دهند که شایعه استفاده ایران از ونزوئلا به‌عنوان پایگاهی برای حمله به ایالات متحده را تقویت کند. هم زمانی انتشار این اخبار در مورد دو توطئه یکی در آمریکا و دیگری در ونزوئلا این احتمال را به وجود آورده که کشور دوست مورد اشاره در خبر «تهران تایمز» همان ونزوئلا باشد.

رضا پهلوی این مدل بحران‌سازی را از نتانیاهو آموخته است که در چند سال اخیر برای حفظ جایگاه سیاسی خود همواره یک بحران در منطقه به راه انداخته تا بقای خودش را تضمین کند؛ اما این سناریو در مورد ایران با شکست سنگینی مواجه شد. پس از آتش‌بس در جنگ ۱۲ روزه اخباری در مورد از سرگیری دادگاه نتانیاهو به عنوان متهم به فساد اقتصادی و رشوه به راه افتاده است. دادگاهی که ترامپ با انتشار مطلبی خواهان عدم برگزاری آن شده تا به این ترتیب نقش خود در حمایت از نتانیاهو را به طور صریح آشکار کرده باشد. لو رفتن طراحی‌های تروریستی نشان‌دهنده شکست استراتژی‌های بحران‌سازی است که توسط بازیگرانی مانند نتانیاهو و پهلوی دنبال می‌شود. در حالی که نتانیاهو بار دیگر با اتهامات فساد مالی مواجه شده ابزار آشوب افکنی او در فضای داخلی ایران نیز عقیم‌تر از گذشته همین مسیر بحران‌سازی را کپی می‌کند.

باتلاق نفرت

رضا پهلوی، به‌عنوان یکی از چهره‌های اصلی ضد ایران در سودای پایان دادن به حسرت احیای قدرت پهلوی در سال‌های اخیر تلاش کرده است تا با استفاده از بحران‌های مختلف و جلب حمایت قدرت‌های غربی، جایگاه خود را تقویت کند. با این حال، اقدامات او، از جمله هماهنگی ادعایی با مخالفان ونزوئلایی، نشان‌دهنده عمق وابستگی او به رژیم صهیونیستی و تلاش برای پیشبرد منافع اسرائیل در منطقه است. این اقدامات نه‌تنها به تقویت جایگاه او منجر نشده، بلکه باعث شده است که حتی در میان حامیان سنتی اپوزیسیون، به‌عنوان یک چهره غیرقابل اعتماد شناخته شود. شکست این استراتژی که از الگوی بحران‌سازی بنیامین نتانیاهو الهام گرفته شده است، نشان‌دهنده ناکامی او در درک واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی ایران است.

افکار عمومی ایران، چه در داخل و چه در خارج از کشور، به‌طور فزاینده‌ای علیه او موضع گرفته و او را به‌عنوان یک ابزار در دست قدرت‌های خارجی می‌بیند. رضا پهلوی که امید داشت از طریق آخرین مسیر پیش روی خود یعنی اقدام نظامی علیه ایران و کشتار مردم رویای رسیدن به قدرت و احیای حکومت پهلوی را تحقق بخشد بار دیگر با این واقعیت مواجه شده است که او صرفاً یک دستمال یک بار مصرف برای تمیز کردن کثافت‌کاری‌های اسرائیل و دولت‌های غربی محسوب می‌شود.

این رویکرد رضا پهلوی باعث شده تا افکار عمومی ایرانیان به طور کلی علیه او شود و حتی در قسمت پیام‌های پست‌های رسانه‌های ضد ایرانی همچون اینترنشنال و بی‌بی‌سی نیز به جای اقبال فحش نصیبش شود. او اکنون برای اینکه این افتضاح جدیدش را جمع کند حیات خود را در تشدید بحران دیده و به هر قیمتی شده می‌خواهد برای تداوم جنگ و کشتار مردم ایران بهانه بتراشد. رضا پهلوی اکنون در باتلاق نفرت افکار عمومی ایران گیر افتاده و هرچه بیشتر تقلا می‌کند بیشتر به سمت نابودی فرو می‌رود.

پرچم دروغین

ایالات متحده از ابتدا در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی به ایران نقش فعالی داشته است. حملات به تأسیسات هسته‌ای ایران با استفاده از بمب‌افکن‌های بی-۲ آمریکایی، نشان‌دهنده هماهنگی نزدیک میان واشنگتن و تل‌آویو است. با این حال، موانع داخلی در آمریکا، از جمله مخالفت‌های سیاسی و اجتماعی، مانع از آن شده است که این کشور به‌صورت علنی و گسترده وارد درگیری مستقیم با ایران شود. این موانع شامل فشار گروه‌های مترقی، فعالان ضدجنگ و حتی برخی از نمایندگان کنگره است که نسبت به پیامدهای یک جنگ تمام‌عیار با ایران هشدار داده‌اند.

در این زمینه، توطئه ادعایی اسرائیل برای انجام یک عملیات مخرب در خاک آمریکا می‌تواند به‌عنوان تلاشی برای غلبه بر این موانع تلقی شود. یک حادثه امنیتی بزرگ، مشابه آنچه در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد، می‌توانست افکار عمومی آمریکا را به سمت حمایت از اقدام نظامی علیه ایران سوق دهد. این استراتژی که به «پرچم دروغین» (False Flag) معروف است، در تاریخ معاصر بارها توسط قدرت‌های غربی و متحدانشان به کار گرفته شده است. نمونه‌های تاریخی مانند حادثه خلیج تونکین در جنگ ویتنام یا ادعاهای مربوط به تسلیحات کشتار جمعی در عراق، نشان‌دهنده استفاده از چنین تاکتیک‌هایی برای توجیه مداخلات نظامی است.

اینجا عراق و افغانستان نیست

در ۱۱ سپتامبر حملاتی که به مرکز تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان پنتاگون در واشنگتن انجام شد، به سرعت به‌عنوان بهانه‌ای برای آغاز جنگ‌های ایالات متحده در افغانستان و عراق مورد استفاده قرار گرفت. حادثه ۱۱ سپتامبر به دلیل تأثیرات گسترده‌اش بر افکار عمومی و سیاست خارجی آمریکا، به‌عنوان یک نمونه کلاسیک از عملیات «پرچم دروغین» (False Flag)‌مورد بحث قرار می‌گیرد. این حمله با هدف ایجاد بهانه برای مداخلات نظامی در خاورمیانه طراحی شده بود. شواهد متعددی از جمله سرعت غیرمعمول تحقیقات رسمی، تناقضات در گزارش‌های کمیسیون ۱۱ سپتامبر و منافع سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و متحدانش در منطقه، به این گمانه‌زنی‌ها دامن‌زده است. این حادثه به دولت آمریکا امکان داد تا با ایجاد فضای ترس و ناامنی، حمایت عمومی را برای جنگ‌های پرهزینه در منطقه جلب کند.

شباهت میان حادثه ۱۱ سپتامبر و توطئه ادعایی اسرائیل برای انجام انفجاری در خاک آمریکا قابل تأمل است. هر دو رویداد با هدف دستکاری افکار عمومی و ایجاد بهانه برای اقدامات نظامی علیه کشورهای خاص طراحی شده‌اند. در مورد ۱۱ سپتامبر، القاعده و سپس دولت‌های افغانستان و عراق به‌عنوان مقصران اصلی معرفی شدند، در حالی که در توطئه اخیر، ایران هدف اتهامات قرار گرفته است. این الگو نشان‌دهنده استفاده مکرر از بحران‌های امنیتی برای پیشبرد اهداف امنیتی است. بررسی حادثه ۱۱ سپتامبر و توطئه‌های مشابه نشان می‌دهد که استفاده از عملیات‌های امنیتی برای ایجاد بحران و توجیه مداخلات خارجی، بخش مهمی از استراتژی قدرت‌های غربی و متحدانشان است.

اما چنین شابلونی زمانی جواب می‌دهد که کشور مورد هدف از قدرت بازدارندگی برخوردار نبوده تا دولت مهاجم هزینه انسانی و مالی زیادی متحمل نشود و زیر فشار انتقادهای داخلی قرار نگیرد. در مورد ایران چنین الگویی به دلیل حجم خسارات متقابلی که به اسرائیل تحمیل شد، جواب نمی‌دهد. ایران با ایستادگی حداکثری خود این هشدار را به مقامات سیاسی آمریکا داد که ایده «پرچم دروغین» برای رادیکال‌های کاخ سفید پر هزینه تمام می‌شود. رساندن چنین پیام هشداری با هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی العدید در قطر توانست در عقب راندن آمریکا از موضع تشدید تنش بسیار مؤثر واقع شود.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.