خبرآنلاین اصفهان - عاطفه علیان: جنگ همیشه با صدای آژیر و انفجار آغاز نمیشود. گاهی بیصداست؛ مثل قطع اینترنت. گاهی با یک روایت اشتباه یا حتی با دستکاری حافظه جمعی شروع میشود.
در جنگ تحمیلی ۱۲روزه، اصفهان بار دیگر در متن یک جنگ قرار گرفت؛ اما اینبار نه فقط با موشک، بلکه با داده، با روایت.
در زمان جنگ ایران و عراق کودک بودم. اما سالها دربارهاش تحقیق کردهام، مصاحبه کردهام، نوشتهام. همیشه از «عشق به وطن» بهعنوان فصلالخطاب میشنیدم. حالا، در این دوازده روز، تازه فهمیدم جنگ با انسان چه میکند. و عشق به وطن چطور در بستر جنگ معنای تازهای مییابد. اما من دیگر آن آدم قبلی نیستم. گویی بخشی از ذهنم در دل همین جنگ تحمیلی اخیر، مختل شده. مثل اصفهان.
اصفهان؛ چرا همیشه هدف است؟
در اتاقی کوچک که بوی نم کتابها میدهد، محمدعلی احمدی، جانباز دوران دفاع مقدس، با لبخندی تلخ به سوالم پاسخ میدهد: «وقتی اصفهان رو میزنن، یعنی دارن حافظه جمعی این ملت رو هدف میگیرن. جنگ قدیم با خاک و جان بود. الان با مغز و هویته.»
او از دهه ۶۰ میگوید؛ از اعزام نیرو، از صدای سوت قطارهایی که پیکر شهدا را میآوردند و میبردند. آن روزها، دشمن معلوم بود. حالا دشمن کیست؟ کجاست؟
جنگی با مختصاتی نو
اصفهان در حملات اخیر نهفقط بهخاطر تأسیسات هستهایاش هدف قرار گرفت، بلکه چون «نماد» است. نماد مقاومت، تکنولوژی، و حافظه.
فاطمه حسینی، جامعهشناس و پژوهشگر حافظه جمعی، در گفتوگویی با خبرآنلاین توضیح میدهد: «اصفهان فقط یک شهر نیست؛ یک مفهومه. با ۲۳ هزار شهید، یکی از ستونهای حافظه ملی ماست. حمله به اصفهان، حمله به زیربنای احساسی ایرانیبودنه.»
او میگوید: «در جنگ روایتها، لازم نیست بمبی بیفته؛ کافیـه اعتماد سقوط کنه.»
دشمن حالا روی موبایل است
به خانه حسین تقوی میروم؛ جانباز دیگری که حالا در اتاقی کوچک، استودیویی ساخته تا پادکست تولید کند. دستانش کمی میلرزد، اما صدایش محکم است:
«اونوقتا دشمن روبهروت بود. الان توی گوشیته. توی ذهن مردمه. وقتی روایت فرو میریزه، همهچیز فرو میریزه.»
او از روزهایی میگوید که اینترنت قطع بود و مردم در دورهمیهایی که سالها فراموش شده بود دنبال خبر میگشتند: «الان جنگ روی ذهن جووناست. اگه فکر کنن همهچی بیفایدهست، دیگه گلوله لازم نیست. خودشون عقبنشینی میکنن. درست مثل وقتی که رژیم صهیونی فهمید مردم مدافع نظامشان هستند»
اصفهان؛ از خط تولید تا خط روایت
در دهه ۶۰، اصفهان پشتیبان جنگ بود؛ با صنایع دفاعی، ذوبآهن، اعزام نیرو. حالا پشتیبان یک جنگ روایتمحور است. همان ذهنهایی که قطعه تولید میکردند، حالا محتوای مقاومت تولید میکنند.
فاطمه حسینی در بخش دیگری از گفتوگو میگوید: «یکی از ویژگیهای جنگ شناختی، نامرئیبودنشه. حتی نمیفهمی کی واردش شدی. اینترنت که میره، خبر که مبهم میمونه، ذهنها پر از تردید میشن. اونوقته که حافظه جمعی ترک برمیداره.»
دفاع از خاک یا حافظه؟
این گزارش، نهفقط درباره اصفهان، بلکه درباره نوع جدیدی از جنگ است. شهری که روزگاری نقطه اتکای جبهه فیزیکی بود، امروز در مرکز جبهه ذهنها قرار دارد.
دفاع از وطن، امروز یعنی ایستادن پشت روایتها. پشت حقیقت.
و اصفهان؟ مثل همیشه، نهفقط در برابر حمله مقاومت میکند، بلکه خودش داستان مقاومت را بازنویسی میکند. چه خمپارههایی که به سایتهای صلحآمیزش خورد و چه روایتهایی از مقاومتش را.
48