همشهری آنلاین - گروه سیاسی: پایگاه روزنامه هاآرتص اسرائیل در مطلبی به بررسی ابعاد حقوقی حمله نظامی اسرائیل به ایران پرداخت. بخشهایی از این گزارش را میخوانید:
برای اولین بار در دهههای اخیر، اسرائیل با یک دولت مستقل وارد جنگ شد. این موضوع از نظر حقوقی چه معنایی دارد؟
جنگ اسرائیل با ایران، برخلاف عملیاتهای نظامی دهههای اخیر این کشور، نهتنها به دلیل خسارات سنگین به زیرساختهای غیرنظامی و نبردهای دوربرد، بلکه به این دلیل که برخلاف درگیریهای پیشین با حماس، حزبالله و حوثیها، اسرائیل با یک دولت مستقل با مرزهای مشخص، ارتش منظم و تفکیک روشن بین زیرساختهای نظامی و غیرنظامی درگیر شده بود، متفاوت است.
یک منبع حقوقی و امنیتی به هاآرتص گفت: این موضوع مسائل پیچیده حقوقی در غزه و لبنان را برای هر ۲ طرف سادهتر کرد. در حمله به پایگاهها و اهداف نظامی در ایران، موضوع غیرنظامیان بیطرف تقریبا بیربط است، زیرا در این مکانها که دور از مراکز جمعیتی قرار دارند، غیرنظامی حضور ندارد.
بااینحال، درحالیکه ارتش تمایل دارد مسئله را بهصورت سیاه و سفید ترسیم کند، کارشناسان حقوق بینالملل دیدگاه دقیقتری ارائه میدهند که در برخورد نظریه با واقعیت آشکار میشود. نمونهای از این موضوع زمانی رخ داد که اسرائیل به ساختمان صداوسیمای ایران در تهران حمله کرد.
پروفسور عیلیاو لیبلیش از دانشگاه تلآویو درباره توجیه نظامی این حمله گفت: یک ایستگاه تلویزیونی، حتی اگر تبلیغاتی یا تحریکآمیز باشد، بهطور خودکار هدف نظامی مشروعی نیست. در اسرائیل هم رسانههایی وجود دارند که تبلیغات و تحریک منتشر میکنند.» بااینحال، به گفته لیبلیش، حمله اسرائیل به صداوسیمای ایران میتواند تحت شرایط خاصی، بهویژه اگر این ایستگاه برای اهداف نظامی استفاده شده باشد، قانونی تلقی شود.
لیبلیش افزود: مشکل اینجاست که اگرچه ارتش ادعا کرد که این ایستگاه برای اهداف نظامی استفاده میشده، اما وزیر دفاع، نخستوزیر و سخنگوی ارتش اسرائیل همگی اظهار داشتند که دلیل حمله، پخش تبلیغات بود. به نظر من، این موضوع تردید جدی در مورد قانونی بودن حمله ایجاد میکند.
انتقادهای بینالمللی از حمله اسرائیل به صداوسیمای ایران گسترده بوده است. تامار مجیدو، مدرس ارشد روابط بینالملل در دانشگاه عبری اورشلیم، گفت که زمینه و شرایط اهمیت زیادی دارد. به گفته او، حتی اگر یک رسانه برای اهداف نظامی استفاده شود، شرط دیگری نیز باید رعایت شود: آسیب به غیرنظامیان نباید بیش از حد نسبت به مزیت نظامی مستقیم و ملموس باشد و باید اقدامات احتیاطی برای به حداقل رساندن این آسیب انجام شود.
این محدودیتها برای کاهش آسیب به غیرنظامیان برای نهادهای دفاعی اسرائیل شناختهشده است. از سال ۱۹۷۳، در هر عملیات نظامی و جنگ، اسرائیل با گروههای تروریستی مواجه بوده که قوانین بینالمللی، قوانین جنگ و استفاده از زور بین دولتها را رد میکنند. اسرائیل استدلال کرده که این گروهها زیرساختهای نظامی خود را در محیطهای غیرنظامی مانند بیمارستانها، مدارس و مناطق مسکونی حساس قرار میدهند، که حمله به شبهنظامیان بدون آسیب به غیرنظامیان را دشوار میکند.
منابع حقوقی و امنیتی به هاآرتص گفتند که در جنگ اخیر با یک دولت مستقل مانند ایران، مرزهای میدان نبرد بسیار واضحتر است، زیرا چنین درگیریهایی توسط قوانین شناختهشده جنگ اداره میشوند.
با وجود توافق عمومی بر این موضوع، بررسی دقیقتر نشاندهنده وجود مناطق خاکستری است، مانند محل پایگاههای نظامی. در اسرائیل، مانند بسیاری از کشورها، تاسیسات نظامی کلیدی در مراکز جمعیتی قرار دارند، مانند مجتمع نظامی کریا در مرکز تلآویو، پایگاه تلهاشومر در رماتگان و سایتهای اطلاعاتی مختلف در مناطق مرکزی. بر اساس حقوق بینالملل، این مکانها در زمان جنگ اهداف مشروع ایران هستند.
هنگامی که ایران به این پایگاهها موشک شلیک کرد، میتوانست توجیهاتی ارائه دهد، حتی اگر غیرنظامیان آسیب دیده باشند. اما هرچه موشکهای بیشتری به محلههای مسکونی، بهویژه دور از سایتهای نظامی، اصابت کند، توجیه این حملات برای تهران دشوارتر میشود و باید ثابت کند که عمدا غیرنظامیان را هدف قرار نداده است.
این موضوع برای اسرائیل نیز صدق میکند. به همین دلیل، منابع امنیتی گفتند که ارتش اسرائیل پیش از حمله به تاسیسات نظامی در مراکز جمعیتی، مانند آنچه در غزه و لبنان انجام داده، به غیرنظامیان اطراف هشدارهای قبلی داده است. بااینحال، چنین مواردی سوالات بیشتری را مطرح میکنند، نهتنها درباره خود اهداف، بلکه درباره مشروعیت حمله به آنها.
از آغاز جنگ، ارتش اسرائیل مقامات ارشد امنیتی ایران و چند مهندس برنامه هستهای این کشور را هدف قرار داده است، اما این گروهها یکسان نیستند. لیبلیش گفت: «در یک درگیری مسلحانه، تنها مجاز به هدف قرار دادن اعضای نیروهای مسلح یا اعضای گروههای مسلح غیرنظامی هستند. غیرنظامیان تنها در صورتی که مستقیما در مخاصمات شرکت کنند و فقط در طول آن مشارکت، میتوانند هدف قرار گیرند. بهطور کلی، کار بر روی توسعه تسلیحات بهخودیخود مشارکت مستقیم در مخاصمات محسوب نمیشود.
لیبلیش معتقد است که اسرائیل به تفسیر حقوقی متکی بوده که تحت شرایط خاصی اینگونه حملات را مجاز میداند، اما او فکر نمیکند این دیدگاه بهطور گسترده پذیرفته شده باشد و هشدار میدهد که این امر دانشمندان و موسسات دانشگاهی اسرائیل را در معرض خطر قرار میدهد.
اسرائیل و ایران عضو اساسنامه رم دیوان کیفری بینالمللی (ICC) نیستند، به این معنا که این دیوان ظاهرا در این موضوع دخیل نخواهد بود. بااینحال، کشورها میتوانند از صلاحیت جهانی برای رسیدگی به نقض قوانین استفاده کنند، حتی اگر اساسنامه رم را تصویب نکرده باشند. حمایت کامل ایالات متحده از حملات در ایران و همکاری بین آمریکا و اسرائیل، ترس اسرائیل از تحریمهای سازمان ملل و شورای امنیت را کاهش داده است.
پیش از حملات آمریکا، و شاید برای احتیاط بیشتر، در روز چهارشنبه – پنجمین روز عملیات «شیر خیزان» – اسرائیل نامهای از وزیر خارجه گیدئون سعر به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرد و حمله به ایران را توجیه کرد. ادعای اصلی این بود که این عملیات بخشی از درگیری مسلحانه مداوم بین اسرائیل و ایران، از جمله از طریق حماس و حزبالله، است و در سایه خطر قریبالوقوع دستیابی ایران به سلاح هستهای آغاز شده و جنگ جدیدی نیست.
پیچیدگیهای حقوقی و بینالمللی
گیلاد نوام، معاون دادستان کل در امور حقوق بینالملل، در شبکه ایکس موضع اسرائیل را توضیح داد: «ایران سالهاست که بهطور مستقیم و غیرمستقیم از طریق گروههای نیابتی در خاورمیانه با اسرائیل درگیر درگیری مسلحانه است. یکی از اوجهای اخیر این درگیری مداوم، حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ بود. در این درگیری مداوم، اسرائیل با تهدیدی وجودی و قریبالوقوع مواجه شد که ایران قصد و توانایی تحقق آن را داشت.»
اما به گفته لیبلیش، اینجا هم موضوع پیچیدهتر است. او گفت که اگرچه در اسرائیل این حمله بهعنوان امری بدیهی تلقی شد، اما در جامعه بینالمللی بحثهای جدی را برانگیخته است. «بهطور کلی، یک کشور زمانی میتواند از دفاع مشروع استفاده کند که حملهای مسلحانه رخ داده یا چنین حملهای قریبالوقوع و قطعی باشد. حمله به یک کشور به دلیل ادعای توسعه تسلیحات در آینده – بهاصطلاح دفاع پیشگیرانه – این آزمون را پاس نمیکند و به همین دلیل مورد انتقاد قرار گرفته است.»
لیبلیش میگوید علاوه بر سوال درباره اینکه آیا این یک جنگ جدید بود یا خیر، اهداف جنگ نیز مهم هستند. «جنگ باید آخرین راهحل و تنها برای دفع حمله موجود یا قریبالوقوع ایران باشد. صحبت از تغییر رژیم با این قوانین مغایرت دارد.»
لیبلیش و مجیدو هر ۲ تاکید که توصیف اعضای نیروهای امنیتی ایران بهعنوان «تروریست» اصطلاح نادرستی است. لیبلیش گفت: «سربازان ایرانی «تروریست» یا «فعال» نیستند، همانطور که گاهی در رسانهها شنیده میشود. آنها سربازان یک کشور هستند که از تمام حمایتهای حقوق بشردوستانه، از جمله وضعیت اسیر جنگی در صورت دستگیری، برخوردارند.»
زیرساختهای مشکلساز؟
نهتنها اظهارات، بلکه اقدامات نیز حساس هستند. مجیدو تاکید کرد که حقوق بینالملل نهتنها هدف قرار دادن غیرنظامیان، بلکه «حمله به زیرساختهای غیرنظامی را نیز کاملا ممنوع کرده و آن را جنایت جنگی میداند.»
بهطور کلی، زیرساختهای تامین برق، آب، ارتباطات، بنادر و نهادهای دولتی باید از معادله خارج باشند. اما آیا واقعا اینگونه بوده است؟ موضوع به این سادگی نیست، زیرا اگر این زیرساختهای حیاتی به ارتش خدمات ارائه دهند – به گفته لیبلیش، «مشارکت مؤثری در فعالیتهای جنگی داشته باشند» – وضعیت حفاظتشده آنها کاهش مییابد.
برای مثال، گزارشهایی از حمله اسرائیل به زیرساخت انرژی میدان گازی پارس جنوبی در شهر بندری کنگان در استان بوشهر ایران منتشر شده است.
مجیدو توضیح داد: «میدانهای گازی اهداف غیرنظامی هستند و باید ثابت شود که برای اهداف نظامی استفاده شدهاند تا حمله به آنها توجیه شود، و حتی در این صورت، آسیب به غیرنظامیان باید متناسب باشد.»
یکی دیگر از زیرساختهای حیاتی که مورد توجه قرار گرفت، بیمارستانها هستند. این موضوع پس از اصابت موشک بالستیک ایران به مرکز پزشکی سوروکا در بئرشبع شدت گرفت. مجیدو گفت: «حتی اگر یک طرف قوانین جنگ را نقض کند، مثلا بیمارستانی را هدف قرار دهد، این نقض نمیتواند مبنایی برای نقض مشابه توسط طرف دیگر باشد.»
لیبلیش افزود: «قوانین جنگ بر اساس عدم تقابل عمل میکنند. یعنی حتی اگر یک طرف قانونی را نقض کند، طرف دیگر همچنان موظف به رعایت آن است.»
او اشاره کرد که تفاسیر افراطی توسط اقلیتی ادعا میکنند که در شرایط محدود، حمله به زیرساخت غیرنظامی طرف مقابل بهعنوان انتقام مجاز است، اما «این رویکرد پذیرفتهشده نیست و چنین اقداماتی بهطور گسترده محکوم شده و مرتکبان را در معرض خطرات حقوقی شخصی قرار میدهد.»
اگرچه گزارشهایی درباره آسیب به بیمارستانهای ایرانی وجود دارد، اما هنوز مشخص نیست که آیا بیمارستانها خود هدف بودهاند یا در زمینه دیگری آسیب دیدهاند. تهدید مستقیمی از سوی اسرائیل توسط وزیر دفاع، اسرائیل کاتز، مطرح شد. او پس از کشته شدن ۸ نفر در حملات موشکی به مرکز کشور و حیفا، گفت: «ساکنان تهران بهای آن را پرداخت خواهند کرد – و بهزودی.»
لیبلیش گفت: این اظهارات بسیار نادرست هستند، مشابه اظهاراتی که در طول جنگ غزه دیدهایم و باعث گرفتاریهای حقوقی برای اسرائیل در دادگاههای بینالمللی شده و همچنین نشاندهنده رفتار غیرقابلقبول در درگیریهای غزه است.
مجیدو یک گام فراتر رفت و توضیح داد که هیچ توجیهی برای «گرفتن انتقام» از غیرنظامیان تهران در پاسخ به حمله به زیرساختهای غیرنظامی اسرائیل وجود ندارد. «چنین عملی کاملا در حقوق بینالملل ممنوع است و حتی ممکن است جنایت جنگی تلقی شود و بنابراین، احتمالا دستوری برای اجرای آن بهصورت آشکار غیرقانونی است.»