به گزارش همشهری آنلاین، محمدرضا حدادپور جهرمی؛ نویسنده و پژوهشگر: 1-حدود دو قرن پیش که دولتهای متخاصم بالاخص انگلیس و پرتغال در بلاد اسلامی پا گذاشته و شروع به فعالیت و فرقهسازی کردند و استثمار کشورهای ما نتیجه اقدامات آنان شد، همواره علمای مسلمان به ویژه افرادی که دارای جنبه مرجعیت عام بوده و در میان عموم مسلمین مورد رجوع قرار میگرفتند، در برابر این زیادهخواهی و اقدامات دولتهای متخاصم غربی قد علم کرده و ایستادگی نمودهاند. علما چه در قالب سخن و فتوا و چه در قالب عمل در برابر این دولتها مقاومت کرده و دقیقا در چنین شرایطی بود که متخاصمین بیگانه به قدرت مرجعیت پی بردند و سعی داشتند با انواع نفوذ و نیرنگها به حلقه این مراجع نفوذ کنند و اقدامات آنان را خنثی نمایند. با مطالعه و بررسی تاریخ خواهیم دید که این جریانات متخاصم و دشمن، گاهی با نفوذ و اقدامات خود برخی از علما و افراد را از اعتبار انداختند.
2-نقل است که وقتی میرزای شیرازی با فتوای خود توانست نقشه دولتهای نظام سلطه را باطل نماید و شاه آن زمان را زمینگیر کند، شروع به گریه کرد. وقتی از او علت این کار را پرسیدند گفت از امروز دیگر انگلیسیها قدرت مرجعیت را فهمیدند و کمر به تضعیف آن خواهند بست. از این رو به طور کلی مقابله علما و مراجع شیعه در قبال دولتهای ضداسلامی و متخاصم امری مسبوق به سابقه است و به طور کلی هراندازه که نیروهای متخاصم در این منطقه دست به اقدامات مختلفی زدند که در جهت تضعیف ما جامعه اسلامی بوده، علما نیز به همان اندازه دست به تقابل با آنها زدند.
3-آیتالله مکارم شیرازی اخیرا در فتوایی، دولتها و اشخاصی که علیه مراجع و رهبری و جامعه اسلامی دست به اقدامات متجاوزانه بزنند و تهدیدی برای آنها باشند محارب اعلام کرده و هرکسی که به آنها کمک کند را مرتکب فعل حرام دانسته. فتوای ایشان از چند بُعد دارای اهمیت است. اول آنکه این فتوا از سوی آیتالله مکارم شیرازی به عنوان یکی از علما و مراجع تراز اول شیعه به شدت در موقعیت و وقت خودش صادر شد. این را باید در نظر داشت که چنین نظر و فتوایی، تنها نظر ایشان نیست، بلکه سایر علما و مراجع نظیر آیتالله نوری همدانی یا وحید خراسانی نیز چنین نظرات و اندیشههایی دارند، اما به دلیل کسالت و بیماری نمیتوان از آنان انتظار داشت که نظیر آیتالله مکارم وارد میدان شوند و فتوا صادر نمایند. در حقیقت ما شاهد یک یکپارچگی بینظیر در بین مراجعمان هستیم و به عنوان نمونه، آیتالله سیستانی اولین نفری بود که نسبت به توهین رهبری صبر نکرده و سریع واکنش نشان دادند.
4-نکته بعدی در مورد فتوای آقای مکارم آن است که ایشان در مرحله اول دولتها را خطاب قرار دادند بعد نفرات را. در اصل ایشان با بهرهگیری از یک درایت و بصیرت جنبه بینالمللی این مسأله را بازتاب داده و هشداری به آنها دادند و سپس در مرحله دوم نسبت به اشخاص انذار نمودند که سمت کمک و تقویت رژیمهای ضد اسلامی نروند. این باید برای ما به مثابه یک درس تلقی شود.
5-نکته آخر فتوای آیتالله مکارم این بود که مرجعیت برای خانهها، حسینیهها و مساجد نیست، بلکه ایشان در اصل، خوانش سکولار از مرجعیت را کنار زده و نشان دادند که مرجعیت ما در کف میدان حاضر است و دست به کنشگری فعال میزند. نیاز است که در کنار علمای شیعه، سایر علما از مذهب اهل سنت نظیر علمای الازهر هم به این میدان بیایند و دست به کنشگری بزنند.