با تجربه تلخ و باورنکردنی دوره حضور محمد مومنی در مس رفسنجان و سرمایه سوخته در این باشگاه، باید مراقب بود تا چنین تجربههایی در هیچ باشگاهی تکرار نشود.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، عبارت مدیر ورزشی یا مدیر فوتبالی در فضای ورزش کشور سالها محل منازعه بوده، اینکه مراد از مدیر فوتبالی مدیری است که سبقه و تجربه مدیریت در فوتبال را داشته یا فوتبالیستی که بدون هیچ مزیت و سابقه قابل دفاع مدیریتی یکباره در چنین موقعیتی قرار میگیرد؟
حقیقت آن است که موفقترین مدیران تاریخ فوتبال ایران ضرورتاً فوتبالیست نبودهاند و در سوی دیگر بسیاری از فوتبالیستهای سابق در عرصه مدیریت یا حتی مربیگری نتوانستند موفقیت دوران بازیگری خودشان را تکرار کنند. باشگاه مس رفسنجان از این منظر در یک دوره تلخ ۸ ماهه سختترین و بدترین روزهای تاریخ خودش را با حضور یکی از همین مدیران فوتبالیست بیتجربه سپری کرد.
محمد مومنی بازیکن دهه هفتاد فوتبال ایران که در ابتدای همین فصل دستیار سوم حمید درخشان روی نیمکت تیم داماش در لیگ دسته اول بود، بدون تجربه مدیریت حتی در پایینترین سطح فوتبال باشگاهی ایران یکباره به عنوان مدیرعامل مس رفسنجان انتخاب شد تا دورهای سیاه در تاریخ این باشگاه قابل احترام و خوشسابقه صنعتی رقم بخورد.
مس رفسنجان در دوره مدیریت مومنی با حضور در جایگاه چهاردهم جدول بدترین نتیجه تاریخ خودش در لیگ برتر را تجربه کرد. کسب تنها دو پیروزی در نیم فصل دوم لیگ و شکستهای پیاپی در کنار اعتراض و نارضایتی هر دو سرمربی مس، مسعود شجاعی و سیروس پورموسوی از عملکرد مومنی و مصاحبههای پیاپی بازیکنان علیه مدیرعامل جنجالی به خوبی نشان داد که همه مشکلات باشگاه مس به اتفاق نظر اعضا و عوامل باشگاه به مدیرعامل تازهکار ختم میشود.
بدترین و گرانترین مدیرعامل تاریخ لیگ
مومنی با دخالت مستقیم در تصمیمات کادر فنی، تحمیل همکاران خودش در داماش به کادر مس و آوردن جمعی از دوستانش مانند میثم منیعی همچنین رقم زدن ضعیفترین نقل و انتقالات نیمفصل، تیم نارنجیپوش شهر را به رتبه نازل چهاردهم جدول رساند تا جایی که به دستور مسئولان شرکت مس با درخواست بازیکنان و کادر فنی در ماههای پایانی اجازه حضور در تمرینات و حتی مسابقات رسمی این تیم را هم نداشت.
در همین مقطع زمانی خبر ثبت قرارداد ۵.۵ میلیاردی مومنی در سازمان لیگ داغ مردم رفسنجان را تازه کرد. نخستین مدیرعامل تاریخ لیگ برتر که برای خودش قرارداد میلیاردی تنظیم کرده و با این مبلغ به عنوان گرانترین مدیرعامل تاریخ لیگ شناخته شد. هرچند مدیران شرکت ملی صنایع مس طی مکاتبه با سازمان لیگ این قرارداد غیرقانونی را خیلی زود ابطال کرده و به مدیرعامل متخلف در این خصوص تذکر جدی دادند.
سقوط والیبال، بسکتبال و فوتسال بانوان
پس از سقوط تیمهای والیبال و بسکتبال و نتایج تحقیر آمیز فوتسال بانوان، اعتراض و مصاحبههای مربیان این تیمها هم نشان داد که ویرانه بر جای مانده از دوره مدیریت نابودگر محدود به فوتبال نبوده و مومنی با تصمیمات خودش عملاً همه تیمهای ورزشی مس را به خاک سیاه نشانده است.
همزمان با مصاحبههای بازیکنان و مربیان هواداران مس هم در ورزشگاه خواستار برکناری و اخراج مومنی بودند، اما لابیهای آقای مدیرعامل برای ماندن روی صندلی مدیریت پایانی نداشت. در سوی دیگر با کمال تأسف برخی رسانهها به صورت هدفمند و هماهنگ پیرو جلسات مشترک با مومنی از وی حمایت کرده و حتی دوره سیاه مدیریت او را موفق و طلایی نشان میدادند.
این در حالی است که مس رفسنجان فصل گذشته به فینال جام حذفی رسیده بود و فصل پیش از آن در جایگاه پنجم جدول لیگ ایستاد، اما در دوره کوتاه مدیریت مومنی علاوه بر سقوط تلخ والیبال، بسکتبال و فوتسال بانوان در لیگ برتر فوتبال هم با خوش اقبالی ماندگار شد و با ثبت بدترین عملکرد تاریخ خودش در جایگاه چهاردهم ایستاد!
در همین مقطع شایعاتی پیرامون حمایت سرمربی تیم ملی یا رئیس فدراسیون فوتبال از محمد مومنی بازیکن اسبق استقلال، برای ابقای وی در رفسنجان شنیده میشد که هرگز تکذیب یا تأیید نشد، اما هرچه بود لابیهای پیاپی هم نتوانست عامل چنین فاجعه بزرگی را نجات بدهد.
تجربه تلخی که نباید تکرار شود
تجربه تلخ و باورنکردنی دوره حضور محمد مومنی و سرمایه سوخته در رفسنجان نباید تکرار شود. آنچه مسلم است بسیاری از فوتبالیستها یا ورزشکاران سابق توان موفقیت در سمتهای اجرایی و مدیریتی را دارند، مشروط به آنکه تصمیمگیری در این خصوص بدون توجه به لابیهای غیر ورزشی با انجام ارزیابیهای دقیق همچنین استمرار نظارت، بررسی عملکرد و پاسخگو ساختن مدیر منتخب صورت پذیرد. نمونهای مانند محمد مومنی که سطح عملکرد و توانایی خودش را نشان داده نباید به معیار قضاوت در خصوص فوتبالیستها و ورزشکاران تحصیلکرده دارای صلاحیت برای مدیریت و تصمیمسازی در ورزش کشور مبدل شود.