از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

خبرآنلاین دوشنبه 09 تیر 1404 - 15:06
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفت‌وگو با خبرآنلاین گفت: «در دوره بعد از جنگ یا الان که در آتش‌بس موقت هستیم، مهم‌ترین نیاز ما بهبود رابطه دولت‌-‌ملت است. به این معنا که ما بدانیم مردم سوخت نظام سیاسی‌اند. نظام سیاسی بدون داشتن این سرمایه امکان حرکت ندارد.»

فهیمه نظری: در روزهایی که ایران دوازده روز سخت و سرنوشت‌ساز را پشت سر گذاشت و با تجاوزگری و جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی مواجه شد، ناممکن‌ها با همدلی مردم و تلاش دولت ممکن شد. دکتر سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفت‌وگویی صمیمانه و صریح با خبرآنلاین، ضمن روایت اقدام‌های دولت در این بحران و ارزیابی نقش نهادهای مختلف، از سرمایه بی‌بدیل اجتماعی مردم ایران سخن گفت. وی تاکید کرد که همراهی و دلسوزی ملت، پشتوانه اصلی حاکمیت است؛ سرمایه‌ای که باید بیش از پیش قدر آن دانست و برای حفظ و تقویت آن کوشید.

وزیر میراث فرهنگی، ضمن اشاره به وظایف تازه حاکمیت در دوران پس از جنگ، بر لزوم توجه به انسجام اجتماعی و تقویت هویت ملی برای گذر از دشواری‌ها و تضمین بقای ایران تاکید کرد. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، مشروح این گفت‌وگو است.

از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

*کشور ما دوازده روز درگیری یک جنگ همه‌جانبه بود، و مردم فضای بسیار رعب‌آوری را تجربه کردند. در میان آنان تحلیل‌های فراوانی درباره چرایی وقوع این جنگ وجود دارد. شما به‌عنوان یکی از اعضای خانواده دولت فکر می‌کنید اکنون که به‌نوعی در آتش‌بس موقت به‌سر می‌بریم وظیفه دولت در قبال مردم برای تبیین این ماجرا چیست؟ 

من فکر می‌کنم در طول این مدت ما با مجموعه‌ای از وقایع تلخ و شیرین مواجه شدیم. باید در یک فرصت کافی در آینده تمام ابعاد و زوایای این جنگ دوازده‌روزه را کالبدشکافی و تحلیل کنیم؛ اما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک شناخت واقع‌گرایانه از وضعیت موجود کشور هستیم. در پاسخ به این‌که چرا وارد جنگ شدیم؟ چون به ما حمله شد. آیا آمادگی داشتیم یا خیر؟ و سؤالات بسیاری از این دست درباره فضای قبل از جنگ یعنی دوران مذاکره، حین جنگ و پس از آن وجود دارد که باید برای اقناع افکار عمومی به آن‌ها پاسخ دهیم. ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تحلیلی واقعی و عقلانی از فضای جنگ داشته باشیم.

*در این جنگ ملت نشان داد که همه‌جوره پای ایران ایستاده است و انسجام درونی خود را حفظ کرد، چراکه اولویت در هر شرایطی حفظ تمامیت سرزمینی است. برنامه دولت از این پس برای حفظ این انسجام چیست؟ 

دقیقاً همین‌طور است؛ این یکی از دستاوردهای ما در این جنگ بود؛ علی‌رغم همه سختی‌ها، چالش‌ها، شهادت‌ها و تخریب‌هایی که اتفاق افتاد (از همین تریبون بر ارواح طیبه شهدا درود می‌فرستیم). این جنگ نشان داد تحلیلی که در میان بخشی از جامعه و ساختار قدرت شکل گرفته بود مبنی بر این‌که ایرانی‌ها دچار چندگانگی، شکاف و تعارض شده‌اند، درست نیست. ما در این دوازده روز نکته مهمی را فهم کردیم که نیاز به یک تحلیل جامعه‌شناختی جدید دارد و آن این است که همه ایرانیان منهای رنگ، پوست، نژاد، مذهب، جنسیت و قومیت در دایره‌ای به‌نام ایران بزرگ جمع شده‌اند و نقطه اتصال و حلقه وصل همه آنان مفهوم مقدسی به‌نام «ایران» است؛ مفهومی که هم دلبستگی می‌آورد و هم وابستگی. نه‌فقط ایرانیان در جغرافیای ایران بلکه ایرانیان سراسر دنیا این دلبستگی را بیان کردند. همه آن‌هایی که از حاکمیت گله‌مندند، نقد دارند، ناراضی‌اند و از فشار مهاجرت کرده‌اند، همچنان دلبسته به ایران‌اند و دغدغه ایران دارند. این انسجام بزرگ‌ترین سرمایه‌ای‌ست که الان در اختیار ما قرار دارد و باید قدر آن را بدانیم. 

اما انسجام یک بنر و شعار نیست که به دیوار چسبانده شود، بلکه یک عمل است؛ یعنی مجموعه شاخص‌هایی در کنار هم قرار می‌گیرند و انسجام را به‌وجود می‌آورند. انسجام یعنی باور به این‌که این جامعه متکثر است و انسان‌ها، احزاب، گرایش‌ها، اقوام و نحله‌های فکری متفاوت در درون آن زیست می‌کنند. وقتی از انسجام صحبت می‌کنیم یعنی همه این‌ها را به‌رسمیت بشناسیم و حقوق آن‌ها را محترم بدانیم. انسجام در فضایی شکل می‌گیرد که مردم احساس کنند، نظام سیاسی در کنار آن‌هاست و برای آن‌ها ارزش قائل است. یکی از بن‌مایه‌های انسجام، سرمایه اجتماعی است؛ یعنی اعتماد، رضایت و مشارکت اجتماعی. انسجام یعنی ما برای بقای ایران از حقوق خودمان عدول می‌کنیم و در کنار هم قرار می‌گیریم. وقتی از انسجام صحبت می‌کنیم، از شرافت و فضیلت و معرفت ایرانی صحبت می‌کنیم. همه این‌ها شاخص‌های انسجام‌بخش جامعه‌اند. یکی از این شاخص‌ها هم تمدن و فرهنگ ایرانی است که این جامعه را به‌هم پیوند زده است. وقتی از ایران صحبت می‌کنیم، از یک کشور پنجاه‌ساله یا پانصدساله صحبت نمی‌کنیم بلکه از بزرگ‌ترین تمدن بشری صحبت می‌کنیم؛ بنابراین ایران و ایرانی ریشه و تبار تاریخی دارد. این یکی از پیوندهای انسجام‌بخش است. لایه‌های تمدنی ما این جامعه را به‌هم پیوند زده است. مهم‌تر از همه این‌ها؛ آن عنصری که باعث بقای جامعه ایران شده، فرهنگ ایرانی است. فرهنگ ایرانی از مفاهیمی چون تعلق، احساس، هنر، شعر، تاریخ و ادبیات شکل گرفته است. وقتی از مفهوم ایران صحبت می‌کنیم، درباره سعدی و حافظ و فردوسی و مولانا صحبت می‌کنیم.

از تخت‌جمشید و پاسارگاد و نقش‌جهان و از هزاران اثر تمدنی صحبت می‌کنیم که جامعه را به‌هم پیوند داده و این مفصل‌بندی شکل گرفته و در کنار هم به یک ظرفیت بزرگ به‌نام ایران تبدیل شده است. ایران مثل خیلی از کشورهای تازه‌متولدشده، یک جامعه ابتر نیست. ایران دارای یک تاریخ، تبار، ریشه و شناسنامه‌ای‌ست که هر ایرانی به بودن در جغرافیای آن افتخار می‌کند. 

این جنگ، هویت ملت ایران را تقویت کرد و به‌نظر من این دستاوردی بسیار مهم است. من فکر می‌کنم ما بعد از جنگ رسالت سنگینی در این باره بر دوش داریم.

از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

*دولت طی این جنگ دوازده‌روزه چه اقداماتی را انجام داد، به‌تعبیر بهتر کجای این ماجرا قرار داشت؟ 

دولت یک وظیفه برای خودش تعریف کرد و آن این بود که ملت احساس کند دولت در کنارش است و احساس بی‌پناهی، نگرانی و ناامنی نکند. بودن دولت در کنار ملت به‌مفهوم ایجاد امنیت، معیشت، خدمات، کرامت انسانی، امنیت روانی، جانی، مالی و سیاسی است. 

دولت کوشید همه نیازها را از بنادر گرفته تا سایر شهرها و روستاها به‌دست مردم برساند. در ۲۴ ساعت اول دچار مشکل بودیم، این واقعیت است. به‌دلیل این‌که آمادگی لازم وجود نداشت؛ ولی بلافاصله دولت توانست صحنه را به‌دست بگیرد، مدیریت کند و کالا، خوراک، پوشاک، مسکن، حمل‌ونقل، بهداشت و خدمات به‌ویژه سوخت را به مردم برساند. جامعه دچار یک فشار روانی سنگین بود، خانواده‌ها از شهرهای‌شان به بسیاری از مناطق دوردست رفتند، و در چنین شرایطی دیگر نباید تحت فشار کمبود یا فقدان خدمات هم قرار می‌گرفتند. به‌همین خاطر دولت کوشید در حد ممکن خدمات‌رسانی کند. البته کاستی‌هایی هم وجود داشت، ما انکار نمی‌کنیم. بارها به‌خاطر این کاستی‌ها عذرخواهی کردیم، این‌جا هم عذرخواهی می‌کنیم. 

واقعاً دولت با همه ظرفیت خود به میدان آمد؛ اما قطعاً جنگ است و در آن حتماً کاستی‌هایی شکل می‌گیرد و از این منظر ما از ملت‌مان عذرخواهی می‌کنیم. 

یکی از مسائل جدی جنگ عدم دسترسی به خدمات و کالاهاست. در این جنگ دولت تلاش کرد که خدمات، کالاهای اساسی و نیازهای عاجل را به خانواده‌ها برساند. کمیته‌های تخصصی از قبیل امنیت، اقتصاد، راه‌وترابری، صنعت‌وبازار و بهداشت‌ودرمان شکل گرفت. ذیل کمیته امنیت، وزیر کشور جلسات مستمر برای امنیت جامعه تشکیل داد. این کمیته به‌صورت جدی و ۲۴ساعته فعال بود. کمیته اقتصاد در راستای خدمات‌رسانی اقتصادی فعالیت می‌کرد. کمیته صنعت‌وبازار به‌طور فعال در صحنه بود. بازار هم انصافاً صادقانه به میدان آمد و خدمات‌رسانی کرد. به‌اعتقاد من بازار در این‌جا نقش تاریخی‌اش را انجام داد. کمیته بهداشت‌ودرمان تمام بیمارستان‌ها را در آماده‌باش و فعال نگه داشت. هلال احمر و نیروی انتظامی برای امنیت مردم به‌صورت شبانه‌روزی فعالیت می‌کردند. شهرداری‌ها نیز با تمام توان در میدان بودند. به‌طور کلی مجموعه خدمات‌رسانی در حدی بود که اعتراض کمتری داشتیم. نه این‌که نارضایتی نبود، ولی واقعاً در حد زیادی رضایتمندی هم مشاهده شد. 

نکته دوم این‌که دولت رسالت دیپلماسی را به‌عهده داشت. وزیر محترم خارجه و کل کادر وزارت خارجه در این مدت تا امروز که آقای دکتر عراقچی در دولت حضور داشتند، بی‌وقفه در حال رایزنی و دیپلماسی بودند. محصول آن یکی این بود که اروپا تقاضای یک نشست اضطراری داشت. این از دستاوردهای بزرگ وزیر خارجه در این مدت بود. همین‌طور نشست کشورهای اسلامی در ترکیه و بیانیه بسیار خوبی که آن‌ها صادر کردند، در پی آن، سفری که وزیر محترم خارجه به مسکو داشتند و با ولادیمیر پوتین گفت‌وگوی بسیار سازنده‌ای انجام دادند. همین‌طور گفت‌وگوهای رئیس‌جمهور محترم با مقامات ارشد دنیا داشتند؛ از آقای مکرون تا پوتین، بن‌سلمان، امیر قطر و سایر سران کشورها، همه این تلاش‌ها به مدیریت جنگ کمک کرد. این خدمات دولت بود که نباید انکار شود. علاوه بر این‌که پشتیبانی نیروهای مسلح وظیفه دولت بود که همزمان با جنگ انجام می‌شد. وزارت دفاع و مجموعه پشتیبانی جنگ به‌عهده دولت بود. این وظیفه را نیز دولت انجام داد. 

نکته مهم‌تر، ارتباط دولت با مردم طی این مدت بود. با این‌که همه کارشناسان امنیتی و تیم حفاظتی به‌شدت تأکید داشتند که رئیس‌جمهور باید در فضای امن قرار بگیرد ولی رئیس‌جمهور شخصاً وارد فضای عمومی شد، هر روز به وزارتخانه‌ها، دستگاه‌ها، صداوسیما، هلال احمر، و محیط‌های مختلف سرکشی می‌کرد. حضور صحنه‌ای شخص رئیس‌جمهور به‌معنی این است که دولت حیات دارد و در صحنه است. 

یک اقدام دیگر هم دولت در این مدت انجام داد که چندان به آن پرداخته نشده؛ و آن این است که جریان زندگی در این دوازده روز تعطیل نشد.

از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

*نکته‌ای را اشاره کردید در مورد تعامل خوب بازار با دولت در این مدت، به‌طور کل تعامل مردم را با دولت در این جنگ چطور دیدید؟ گزارش‌های رسیده در این باره چه می‌گویند؟ 

امروز وزیر محترم صمت در دولت گزارش بسیار مثبتی راجع به عملکرد صنوف مختلف ارائه کرد. طی این مدت بازار با تمام ظرفیت در کنار مردم قرار گرفت و نه‌تنها کالا و خدمات را برای مردم فراهم کرد، در بسیاری از موارد کاهش قیمت یا حذف سود انجام داد. این نشان می‌دهد که یک نوع رویکرد انسانی، اخلاقی و مسئولیت اجتماعی در بازار شکل گرفته بود. شما حتماً شنیدید که در استان‌ها و شهرهای مختلف نان، خدمات، امکانات و... با ۵۰ درصد تخفیف و در برخی جاها حتی رایگان ارائه می‌شد. همین امر را ما در هتل‌های‌مان نیز داشتیم. تعدادی از هتل‌های ما اعلام کردند که با ۵۰ درصد تخفیف میزبان مردم خواهند بود. بعضی از مراکز اقامتی‌مان در خیلی از بوم‌گردی‌ها و مراکز گردشگری حتی رایگان مسافران را پذیرش می‌کردند. 

یک اتفاق ارزشمند دیگر این‌که مفاهیم نوع‌دوستی، انسان‌دوستی و با هم بودن در این مدت اوج گرفت. این سرمایه است و ما باید آن را یک ارزش بدانیم و حفظ کنیم. جامعه ایران، جامعه بااحساس، بافضیلت و بامعرفتی است، در شرایط سخت در کنار دیگران قرار می‌گیرد. از این پدیده به‌عنوان جمع‌گرایی نام می‌بریم، به‌جای فردگرایی؛ یعنی همان سرمایه اجتماعی. این بسیار مهم است. دولت و نظام سیاسی باید قدر این سرمایه‌های اجتماعی را بداند و یک بازسازی در روابط دولت‌وملت شکل بگیرد.

*پیشنهاد شما برای بازسازی روابط دولت‌-‌ملت از این پس چیست؟ 

وقتی از بازسازی روابط صحبت می‌کنیم، یعنی در گذشته کدورت‌هایی وجود داشته است. به‌دنبال انکار نیستیم. بخشی از جامعه ناراضی بودند. این نارضایتی هم اشکال مختلف داشته است: بخشی نارضایتی اقتصادی بود؛ اعم از معیشت، عدم اشتغال، تورم، گرانی. بخشی نسبت به بحث آزادی‌های اجتماعی و احساس امنیتی روانی بود... اشکال مختلف داشت. این انکارکردنی نیست. حالا که دولت (به‌مفهوم عام یعنی نظام سیاسی و حاکمیت) این باور را پیدا کرده است که مردم در شرایط سخت در کنار حاکمیت قرار می‌گیرند، امروز بعد از جنگ باید در کنار مردم قرار بگیرد تا مردم احساس امنیت کنند. باید مداخلات‌مان را در حریم خصوصی مردم کم کنیم. باید بپذیریم که جامعه ایران فرهیخته و فهیم است. باید بپذیریم که با جامعه از زبان اقناع صحبت کنیم، نه اجبار. باید بپذیریم که در نظام باورهای‌مان مفاهیم همگرایی، همدلی و همدردی را تقویت کنیم و از انشقاق، خط‌کشی، انگ‌زنی، انتقام‌جویی، و چنگ‌زنی پرهیز کنیم. این یعنی بازسازی روابط بین دولت و مردم. باید بپذیریم که بقای نظام سیاسی وابسته به سرمایه اجتماعی است. 

ما چهار پایه اصلی قدرت داریم که اولین آن حیثیت و اقتدار ملی ایران در داخل و در سطح جهان است. سطح دوم خود ایران است؛ بقای ایران عالی‌ترین آرمان ماست. همه ایرانی‌ها در سراسر دنیا منهای همه برش‌هایی که وجود دارد در دایره ایران کنار هم قرار می‌گیرند، و نکته سوم نظام سیاسی است که می‌تواند در دایره یک سرزمین اعمال حاکمیت کند، قانون اعمال کند و به مطالبات جامعه پاسخ دهد. بدون نظام سیاسی نمی‌شود کشور را اداره کرد. و نکته چهارم: همه آن شاخص‌های اصلی حیثیت و اقتدار ملی، نظام سیاسی و ایران بزرگ ما به یک اصلی به‌نام «مردم» گره خورده است. هویت ما مردم‌اند. بنابراین در دوره بعد از جنگ یا الان که در آتش‌بس موقت هستیم، مهم‌ترین نیاز ما بهبود رابطه دولت‌-‌ملت است. به این معنا که ما بدانیم مردم سوخت نظام سیاسی‌اند. نظام سیاسی بدون داشتن این سرمایه امکان حرکت ندارد.

از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

*همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردید، در این جنگ اهمیت تقویت هویت ایرانی بر همگان روشن شد. بخشی از این هویت، تاریخی است که می‌تواند به‌عنوان مقوم اصلی انسجام‌ووفاق ملی عمل کند. یعنی ما وقتی از مفهوم «ایران» صحبت می‌کنیم، بیش از همه نیازمند توجه به آن هویت تاریخی هستیم. برنامه‌های پیش روی دولت و نظام حاکم در آینده در تقویت این هویت چه خواهد بود؟ مصداقی عرض می‌کنم مثلاً در مورد روز کوروش، جشن‌ها و آیین‌های باستانی و... الان بیش از همیشه و به‌طور ملموس متوجه شدیم که چقدر توجه به این‌ها می‌تواند به‌عنوان قوام‌دهنده هویت ملی کار کند. در گذشته شاهد بودیم که در مقابل برگزاری روز کوروش از جانب حاکمیت گاردی وجود داشت. الان با پی بردن به اهمیت این نمادهای هویت‌تاریخی، چه برنامه‌هایی برای آینده دارید؟ 

وقتی از جامعه ایران صحبت می‌کنیم یک جسم است، یک روح. جسم جغرافیای ایران، بناها، عناصر مادی، شهر و معماری است؛ اما این جامعه یک روح دارد. هویت، روح جامعه ایرانی و چسب بقای جامعه است. ما بدون هویت روح نداریم. جسم بدون روح امکان زیست ندارد، مرده است. هویت یعنی تضمین بقای یک ملت. در فضای فعلی باید برای تقویت هویت‌مان بحث کنیم، هویت که وجود دارد؛ اما ضرایب و شاخص‌های هویت در فرایند تحولات دچار تغییر می‌شوند اما هیچ جامعه‌ای در کره خاکی بدون هویت نمی‌تواند ادامه حیات دهد.

این هویت شاخص‌های مختلف دارد: یکی هویت سیاسی است؛ جامعه باید احساس آزادی سیاسی داشته باشد؛ تشکلات، احزاب و... به‌وجود آیند. یکی هویت اجتماعی است؛ احساس امنیت و آزادی اجتماعی، گروه‌های مدنی و... یکی هویت اخلاقی است؛ جامعه ایران اخلاق‌مدار است. دارای هویت اخلاقی است. به ارزش‌های اخلاقی پایبند است. یک سطح هویت خانوادگی است. جامعه ایران خانواده‌محور است. خانواده در ایران اصالت دارد. بقای جامعه ایران به بقای خانواده گره خورده است. یک سطح هویت عالی است، هویت ملی؛ یعنی ایران هویت دارد. این عناصر هویتی که کنار هم قرار می‌گیرند هویت ملی را شکل می‌دهند؛ آن‌چه ما از آن به‌عنوان حیثیت، مشروعیت و اقتدار ملی صحبت می‌کنیم. بنابراین هویت چسب بقای یک نظام سیاسی است. رسالت اساسی دولت، تقویت و ارتقای سطح هویت در جامعه است. 

این امر نیز دو لازمه دارد: اول توجه به عناصر هویت‌ساز است. چه عناصری هویت را تقویت می‌کند؟ دولت باید مقوم آن‌ها باشد. سطح دوم کارآمدی است. مردم بر کارآمدی نظام سیاسی قضاوت می‌کنند. الان متغیری به‌نام «ایران» هویت‌ساز وجود دارد. وقتی ما از جغرافیای ایران صحبت می‌کنیم، منظورمان طبیعت، کوه، دریا، جنگل و... است؛ اما وقتی از روح ایران و هویت ایرانی صحبت می‌کنیم؛ یعنی تعلق به سرزمین. یعنی شما از این‌که در این سرزمین زندگی می‌کنید احساس غرور و افتخار می‌کنید؛ یعنی دلبستگی به ایران. این می‌شود هویت ایرانی. هویت ایرانی ما چیست؟ اسلام (اسلام در این سرزمین هویت‌بخش است. محرم و عاشورا و تاسوعا و اربعین هویت دینی ایرانیان است) و فرهنگ و تمدن ایرانی، همین چیزی که سؤال شماست. چهارشنبه‌سوری و سیزده‌به‌در و نوروز و... هویت ایرانی ماست. ما بین اسلامیت و ایرانیت تعارضی نمی‌بینیم. در تاریخ ۱۴۰۰ساله هم بین این دو تعارضی وجود نداشته است. این تعارض ساختگی است. حاکمیت باید هم هویت ملی و هم دینی را تقویت کند. باید این‌ها را در کنار هم ببینیم و مکمل هم، نه مقابل همدیگر. یکی از انحراف‌ها در گذشته این بود که این دو را در مقابل هم تعریف کردند، در حالی که این دو در کنار همدیگر هستند و در هم ممزوج‌اند. کجا در تاریخ ایران بین چهارشنبه‌سوری و نوروز و سیزده‌به‌در و روزهای ملی ایرانیان با روزهای دینی تعارض وجود داشته است؟ به‌خاطر دارم یک سال عاشورا به چهارشنبه‌سوری برخورد کرد، همه مانده بودند که چه اتفاقی قرار است بیفتد. مردم یک هفته چهارشنبه‌سوری را زودتر برگزار کردند. هیچ اتفاقی هم نیفتاد، چرا؟ چون جامعه خودتنظیمی دارد، چون هم به ایرانیت باور دارد و هم به اسلامیت.

*در مورد ایرانیان خارج از کشور، هیچ راهکاری برای ترمیم رابطه آنان با حاکمیت در نظر گرفته‌اید؟ 

اگر اشتباه نکنم ۱۵بهمن ۱۴۰۲ بود که کتاب «مهاجرت نخبگان» ما توسط آقای دکتر ظریف و آقای دکتر علی‌اکبر صالحی رونمایی شد. در آن‌جا من به‌طور مشروح نسبت به مسئله ایرانیان خارج از کشور صحبت کردم. گونه‌شناسی کردم. ۱۰گونه ایرانیان خارج از کشور را برشمردم. انگیزه‌شناسی کردم؛ انگیزه ایرانیان برای مهاجرت. بعد نوع نگاه ایرانیان به سرزمین مادری و نوع اشتغال، تحصیل و رفتار ایرانیان در کشورها را مورد بحث قرار دادم. صادقانه عرض کنم؛ ایرانیان خارج از کشور در همین جنگ ثابت کردند که دلبستگی‌ووابستگی‌شان به ایران کمتر از ایرانیان درون کشور نیست. بسیاری از آنان از ما ناراضی‌اند. بسیاری‌شان احساس زخم‌خوردگی دارند. بسیاری از آن‌ها نسبت به رفتار حاکمیت نقد داشته و دارند. خیلی از آن‌ها به دولت و نظام سیاسی باور ندارند؛ اما به ایران باور دارند؛ بنابراین حلقه وصل ایرانیان در سراسر جهان ارزش هویتی بسیار مهمی به‌نام مفهوم ایران و ایرانیت. از این منظر شما می‌بینید نوع واکنش ایرانیان در خارج از کشور در این ایام نسبت به دشمن چگونه بود. این سرمایه بزرگی است. 

اما چه باید بکنیم؟ من در آن کتاب مفصل عوامل رانش و کشش را نوشته‌ام. [این‌که] چه عواملی این‌ها را رانش داد که رفتند و چه عواملی می‌تواند کشش ایجاد کند. من آن‌جا مفصل بحث کرده‌ام؛ مهم‌ترین مسئله کرامت و منزلت ایرانیان است که باید به‌رسمیت شناخته شود. نکته دوم این است که تکثر ایرانی باید به‌رسمیت شناخته شود. منظورم تکثرِ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. باید حقوق همه ایرانی‌ها با هر گرایش، جنسیت و نگاهی به‌رسمیت شناخته شود. باید از این خط‌کشی‌های متعارف خودی و غیرخودی و بلوک‌بندی‌های کاذبی که ایجاد کرده‌ایم و در پی آن رانش‌هایی شکل گرفت، پرهیز کنیم. بخشی از بازسازی رابطه دولت با ملت مربوط به ایرانیان خارج از کشور است. باید عناصر کششی را به‌شدت افزایش، و عوامل رانش را کاهش دهیم. این تدبیری است که می‌شود به‌کار برد و تصویرمان را نسبت به ایرانیان خارج از کشور اصلاح کنیم. آن‌ها تهدید نیستند، فرصت‌اند. 

من معتقدم کسانی که هویت، غیرت و شرافت ایرانی ندارند، ایرانی نیستند ولو این‌که فارسی صحبت کنند.

از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

*ایران‌هراسی طی این جنگ به‌شدت از جانب دشمنان ایران تقویت شد، با توجه به این آسیب، به‌منظور جذب گردشگر خارجی، چه تمهیداتی را برای ترمیم چهره ایران در جهان در نظر دارید؟ 

مقوله ایران‌هراسی مربوط به دیروز و امروز نیست. ابررسانه‌ها سرمایه‌گذاری‌های سنگینی کرده‌اند برای این‌که دنیا را از ایران هراسناک کنند. آن‌ها متدهای و تکنیک‌های مختلف را به‌کار برده و تولید محتوای بسیاری انجام داده‌اند که تصویر جهانی نسبت به ایران؛ تصویری نامطلوب شود. متأسفانه موفق هم بوده‌اند. پیش از این ماجراها و به‌منظور جذب گردشگر من همراه با آقای رئیس‌جمهور به تاجیکستان، آذربایجان، ازبکستان، گرجستان، ترکیه، امارات، مصر، مالزی، اندونزی و همه کشورهایی که اولویت‌های ما برای جذب گردشگر هستند سفر کردیم. یکی از نکته‌های مهمی که الان به نتیجه رسیده‌ایم که راجع به آن برنامه‌ریزی کنیم، تولید محتوا نسبت به واقعیت‌های ایران است. تصویری که در بیرون وجود دارد، تصویری واقعاً ناصحیح است. آمار ما می‌گوید در دوماهه اول امسال قریب به شش میلیون و سیصد هزار نفر به ایران سفر کرده‌اند، به‌ویژه در ایام عید. این‌ها که به داخل ایران می‌آیند یک تصویری از کشور ما در ذهن دارند که وقتی برمی‌گردند کاملاً عوض شده است. همین اخیراً، سه هفته پیش، در یزد رویدادی داشتیم (دقیقاً دو روز قبل از جنگ) برای ثبت جهانی این شهر به‌عنوان شهر جهانی زیورآلات. رئیس شورای جهانی صنایع دستی آمده بود، و تعدادی مهمان خارجی از کشورهای مختلف، جشنی برگزار شد که من هم در آن حضور داشتم. رئیس شورای جهانی بعد از بازگشت نامه‌ای بلندبالا برای ما نوشت که چقدر ایران زیباست و امنیت دارد. کاملاً تصویری متفاوت از ورودش. این نشان می‌دهد که ما نتوانسته‌ایم تصویر ایران را آن‌گونه که هست به جهانیان نشان دهیم. این ضعف ماست. برای اصلاح این تصویر نیاز به پشتیبانی‌های مالی، تولید محتوای سنگین و رسانه داریم. ما رسانه بزرگ در اختیار نداریم و آن‌ها از این امکان برخوردارند. این واقعیتِ موجود است. علی‌رغم همه این فضاها سال گذشته بیش از ۷میلیون و دویست‌سی‌هزار نفر گردشگر در کشور وارد شدند و پاسپورت‌های‌شان مهر خورد.

*سقف پذیرش گردشگر می‌تواند چقدر باشد؟ 

پانزده میلیون نفر.

*در بحث میراث فرهنگی، طی حمله رژیم صهیونیستی به ایران، هم شخص شما و هم شماری از چهره‌های شاخص میراث فرهنگی کشور نامه‌هایی را مبنی بر اقدام فوری برای جلوگیری از تهدید میراث فرهنگی ایران برای یونسکو فرستادید. واکنش یونسکو به این نامه‌ها چه بود؟ 

ما چندین نامه نوشتیم. هم از سوی میراث فرهنگی به یونسکو، هم از سوی گردشگری به سازمان جهانی گردشگری و همه بخش‌های دیگر ما به سازمان‌های جهانی مختلف نامه نوشتیم و اعلام نگرانی کردیم. به کشورهای عضو نامه نوشتیم. هدف ما پیش‌گیری بود و این‌که آن‌ها به رژیم صهیونیستی هشدار بدهند. نامه ما به یونسکو به رژیم صهیونیستی منعکس شد و آن‌ها تأکید کردند و هشدار دادند که مبادا به آثار و ابنیه تاریخی ایران تجاوزی شود. این حداقل‌های قضیه و یک رفتار حقوقی و پیش‌گیرانه است.

علاوه بر این اقدام حقوقی، وزارت متبوع شما چه اقداماتی عملی را در زمینه حفظ آثار و اشیای تاریخی در داخل انجام داده است. مثلاً امروز عکسی در فضای مجازی منتشر شد از اشیای واقع در موزه ایران باستان که بسته‌بندی شده و در مقابل آن‌ها کیسه‌های شن قرار گرفته بود. اگر امکان دارد، در این رابطه توضیح دهید. 

بله، ما تمام آثار باارزش، فاخر و تاریخی‌مان را در بسته‌بندی‌هایی که لازم بود، به مخازن امن منتقل کردیم. موزه‌ها تحت حفاظت قوی‌تری قرار گرفتند. یگان حفاظت ما چند هزار نیرو دارد که همه در آماده‌باش هستند. همه ظرفیت‌ها در این زمینه به‌کار گرفته شده است. در موزه‌هایی که اشیا بسیار بزرگ و تاریخی و ارزشمند قرار دارد؛ مثلاً لوح‌هایی که مربوط به تخت‌جمشید است، همکاران من با کار بسیار شبانه‌روزی با کیسه‌های شن (مثل زمان جنگ) سنگر ایجاد کردند که مبادا این آثار دچار خدشه شوند. 

دیروز نشستی توسط معاونت میراث ما با مدیران و معاونین میراث تشکیل شد که من حضور داشتم. دو روز گذشته نیز دیداری بود بین معاون گردشگری ما با معاون گردشگری استان‌ها که باز در آن حضور داشتم و از نزدیک گزارشات استان‌ها را گرفتم و در جریان قرار گرفتم. 

درباره آن بخش از آثار و میراث تاریخی که نگرانی نداشتیم از این‌که حادثه‌ای پیش بیاید آن‌ها را باز و در اختیار مردم قرار دادیم. اما آن بخشی که نگرانی وجود داشت که باعث تجمع و وارد شدن خسارت به آثار باستانی شود، به‌ویژه در مورد موزه‌ها آن‌ها را تعطیل کردیم؛ چون نمی‌توانیم در این شرایط موزه‌ها را باز نگه داریم. ان‌شاءالله طی روزهای آتی با عادی شدن شرایط موزه‌ها را باز خواهیم کرد. زندگی جریان داشت ولی ان‌شاءالله جریان سریع‌تری خواهد گرفت. 

واقعیت این است که ما میراث فرهنگی و گردشگری را با جنگ و در دل جنگ اداره کردیم، با رعایت همه پروتکل‌های بین‌المللی.

از تخت‌جمشید تا امروز: هویت ایرانی در برابر ایران‌هراسی/ طی جنگ پزشکیان برخلاف توصیه‌های امنیتی کنار مردم ماند/ جنگ هویت ملت ایران را تقویت کرد

*در آخر، نگاه کلی‌تان به این برهه دوازده‌روزه در تاریخ ایران چگونه است؟ 

این روزها هم سخت و هم تلخ گذشت؛ اما خب این هم برشی از تاریخ ایران‌زمین است که باید هم امروز و هم آیندگان آن را تحلیل کنند. این را فراموش نکنیم که جامعه ایران در مقابل قدرت‌های بزرگ جهانی یعنی ناتو مقاومت کرد. خیلی‌ها مفهوم جنگ را به ایران و اسرائیل تقلیل می‌دهند، در حالی که واقعاً این‌گونه نبود. به‌ویژه این‌که با حمله آمریکا این ماجرا عریان شد. اسرائیل بدون حمایت ناتو و آمریکا حتی یک روز هم قدرت مقاومت نداشت. امروز زرادخانه‌های اسرائیل بیش از جنگ غزه توسط ناتو در حال تأمین شدن است. این واقعیت تلخی است که در این روزگار تلخ با آن مواجهیم. فراموش نکنیم اسرائیل جنگ شش‌روزه داشت و اعراب را تسلیم و بعد تحقیر کرد و تا امروز همچنان به‌عنوان قدرت برتر در میان اعراب و دنیای اسلام در حال قدرت‌نمایی است؛ ولی در دوازده روز جنگ با ایران دچار فرسایش، و تسلیم شد و رسماً آمریکا که در حقیقت متولی واقعی این رژیم است تقاضای آتش‌بس کرد و ایران به این تقاضا جواب مثبت داد. این نکته مهمی است که نشان می‌دهد ایران و ایرانی شکست‌ناپذیر است؛ چرا که ایران تاریخ و تمدن و ریشه‌ای دارد که در آن شکست معنایی ندارد.

۴۷۲۳۲

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.