به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، آقای جمشیدی در گفت و گو با شبکه خبر، جنگ ۱۲ روزه را نمونهای از جنگ ترکیبی چندلایه با محوریت اطلاعات و فناوری نوین نظامی دانست که آمریکا و رژیم صهیونیستی طراحی کرده بودند.
متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:
سوال: در این نوبت میزبان آقای جمشیدی هستیم، معاون امور سیاسی رئیس جمهور در زمان رئیس جمهور شهید آیت الله رئیسی که خدا رحمت کند. نظرتان راجع به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و تحلیلی که دارید در قالب روایتی که از این دوازده روز چه مولفههایی را برجسته میدانید؟
جمشیدی: آن چیزی که ما در این دوازده روز مشاهده کردیم، از چند جهت قابل بررسی است، از یک جهت اگر ماهیت این تحول را دقت کنیم، بیانگر تغییر در ماهیت جنگ و روش جنگ است. این یک بحث اساسی است که باید به آن توجه کنیم، روشی که استفاده شد و ابزارهایی که استفاده شد، تکنولوژیهای جدیدی که استفاده شد، جنگ در سطوح مختلف، در لایههای مختلف یک جنگ ترکیبی با ابزارهای مختلف که شاید هسته اصلی اش حوزه اطلاعاتی و امنیتی بود و بعد حوزه نظامی بر آن افزوده میشد. بیانگر یک تحول مهمی است که در جنگهای جدید البته از قبل این روندها قابل مشاهده بوده، نوشته شده و گفته شده والان در سطح واقعی خودش را نشان میدهد. استفاده گسترده از کوآدکوپترهایی که حامل سلاح هستند و یا انتحاری هستند و از دور کنترل میشوند. این تغییر تکنولوژی در جنگ و عنصر اطلاعات و امنیت خیلی اهمیت دارد و باید به آن توجه کنیم و این یک بعدست که باید دقت کنیم.
در این جنگ شاهد یک نوع جنگ نیابتی بودیم، طرف اصلی آمریکا بود و اسرائیل به نیابت از آمریکا با تسلیحات آمریکا، موشکهای آمریکایی و با ماشین جنگی آمریکایی با ایران میجنگید. تقابل ایران با قدرت بزرگ جهانی نظامی است که آمریکاست از طریق اسرائیل این کار را انجام میدهد، این یک ویژگی است که قدرتهای غربی و قدرتهای نظامی برتر غربی پشت سر موجودیتی مثل اسرائیل قرار میگیرند و یک جنگ همه جانبه، ترکیبی، چند بعدی و به نوعی مدرن را علیه ایران رقم میزنند. به لحاظ محتوایی این جنگ، جنگ بسیار سنگین و جدیدی است و میتواند در جاهای دیگر اتفاق بیافتد. همه جای دنیا به این مسئله که نگاه میکنند، الگو میگیرند برای خودشان و کمتر کشوری میتواند در قبال چنین وضعیتی، چنین ماهیت جدیدی مقاومت کند، به خصوص وقتی قدرتهای بزرگی دنبال آن هستند. همین جا مزیت جمهوری اسلامی ایران مشخص میشود، با این همه ظرفیت و توانمندی و کار اطلاعاتی و تکنولوژی جدید و دفاع همه جانبه غربیها و سکوت مرگبارشان در قبال این تجاوز که خلاف همه حقوق و اصول بین المللی بود ولی ایران توانست مقاومت کند و نگذارد که به اهدافشان برسند. ما ضربه خوردیم ولی ضربه زدیم، خود رئیس جمهور آمریکا اذعان کرد که ایران ضربههای سنگینی زد ولی به نوعی وادار کرد به مصالحه، حالا البته به صورت مقطعی و به نوعی توقف تجاوز.
سوال: پیش بینی تان برای این مقطع چیست، پیش از شما آقای دهقانی سه تا سناریو پیش بینی کردند و گفتند سناریو اول این است که آنها دست به تهاجم زده و اقدام نظامی انجام دهند، سناریو دوم این است که با آمریکاییها به صلح برسیم، سناریو سوم همین شرایط که نه جنگ و نه صلح، ذیل قطعنامه شورای امنیت ادامه پیدا کند. این دو گزینه اخیر محتملتر از حمله نظامی میدانستند، تحلیل شما چیست؟
جمشیدی: واقعیت این است که الان ما شاهد یک هماهنگی کامل بین آمریکا و رژیم صهیونیستی هستیم، در رابطه با این جنگ و تجاوز نظامی که اتفاق افتاد. این اتفاقی نیست که مربوط به ایام اخیر باشد، این چیزی که ترامپ میگوید شصت روز فرصت دادیم و روز شصت و یکم اقدام کردیم، این دروغ است. خود تحلیلگران غربی و افرادی که دسترسی اطلاعاتی دارند، افرادی که سابقه نظامی و حتی در سیستم امنیت ملی آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند، مکرر نوشتند در رسانهها و یا مصاحبه کردند و گفتند که زمانهای مختلفی دادند در مورد این که چه زمانی آمریکا و اسرائیل باهم هماهنگ کردند که این عملیات انجام شود و این عملیات نظامی را از پیش طراحی کرده بودند. هیچ ربطی که این که میگویند مذاکره کردیم و به نتیجه نرسیدیم پس جنگ کردیم این دروغ است و از قبل طراحی شده است و این پوششی بوده است یک ماه پیش سالگرد شهادت آقای رئیسی گفتم این مذاکره فریب است، نه چیزی دست ما را میگیرد به لحاظ محتوایی، رفع تحریم و سابقه نشان داده که اینها توافقی که میکنند زیرش میزنند. این هم نتیجه توافقی که در ده سال اخیر برجام را انجام دادیم و آخرش به کجا رساندند.
سوال: این مذاکره از این حیث ما بهانه از آنها بگیریم چهره ما را تغییر داد؟
جمشیدی: به لحاظ رسانهای برای خیلی ازافراد چه در داخل و چه خارج اتمام حجت است، ولی آنها خودشان را منوط کرده بودند به این برنامه، کدهای مختلفی وجود دارد در سطوح آشکار که آنها از نوامبر یعنی زمانی که ترامپ انتخابات پیروز شد طراحی حمله را انجام داده بودند و در جلسات مختلف این را ابراز کردم. دقت کنید اواخر تیر پارسال، ۱۴۰۳ یا اوایل مرداد نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی سفری به آمریکا میکند و آن جا ملاقات میکند با ترامپ، هنوز ترامپ در رقابتهای انتخاباتی است و شواهد مختلفی وجود دارد که همان جا در رابطه با ایران و منطقه یک توافقی کردند؛ که آن به سمت تشدید تنش و تصاعد بحران حرکت کند هم به نفع ترامپ میشود در انتخابات دست برتر را پیدا میکند و هم دستورکار نتانیاهو پیش میرود.
سه هفته بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران که هشتم تیر انتخابات ایران برگزار شد، سه هفته بعد اوایل مرداد این ملاقات انجام شد و گزارشهایی جسته گریختهای شد در مورد هماهنگیهایی که انجام شد. سخنرانیهای نتانیاهو در کنگره اشاره میکند به این هماهنگیها که وجود دارد، بعد از آن ترور شهید هنیه و بعد حمله به لبنان، ترور سید حسن نصرالله و گام به گام جلوتر آمدند. این برنامهای بود، بعد از این که آنها جنگ لبنان را تشدید کردند، تصاعد بحران دادند، سید حسن نصرالله شهید شد، نتانیاهو و ترامپ صحبت میکند، دامادش کوشنر صحبت میکند و آنها میگویند که کار را ببر جلوتر، برنامه شان را میگویند و با این تحولاتی که اتفاق افتاده است باید وارد مرحله سنگینتر جنگ شویم.
البته این پیش بینی از ابتدای تحولات مربوط به جنگ غزه وجود داشت که اینها دنبال تصاعد بحران و گسترش جغرافیای درگیری هستند. من خودم، چون مسئولیت داشتم شاهد این مسئله بودم و این برآورد وجود داشت که اینها از این بهانه استفاده کرده و منطقه جدیدی شکل دهند که مبتنی است بر تقابل با محور مقاومت و ایران. مقدمات این کار را خیلی سال است که دنبال میکنند از شکستی که از سال ۲۰۰۶ از جنگ سی و سه روزه خوردند، تا امروز کار میکنند، نکته جالب این است که تمام ظرفیت شان همین است که دیدیم. برنامه شان فقط این نبود که مثلا برنامه تسلیحاتی ایران را محدود کنیم، اینها برنامه شان خیلی گستردهتر از این بود، با چراغ سبز آمریکا که به آنها داده بود و ایدهای که در رابطه با خاورمیانه جدید مطرح میکردند دنبال این بودند که ضربه کاری به نظام بزنند. آمریکا هم هماهنگ کرده بودند، چراغ سبز داده بودند که در همان چند روز اول بتوانند هم با ترورهای گسترده، هم ضربات سنگین نظامی، ایجاد نوعی آشوب اجتماعی و تبدیل کردنش به درگیری مسلحانه و جنگ داخلی، نظام را با وضعیت تغییر رژیم مواجه کنند؛ که این محقق نشد و اینها این را ابراز کردند، امروز میگویند که به اهداف مان رسیدیم، در حوزه موشکی و توانمندیهای راهبردی این خودش بیانگر شکست است، نتوانستند به آن هدف برسند. ترامپ گفت ایران آن چیزی که از امپراطوری ایران برجای مانده است ممکن است از بین برود، برنامه شان و نگاه راهبردی شان این بود که نه تنها جمهوری اسلامی را نابود کنند، بلکه ایران را تجزیه کنند و از بین ببرند، امروز جمهوری اسلامی است که مدافع ایران است، ملت ما هوشیار بودند، هرکسی دغدغه ایران را دارد و نگاه ملی گرایی صرف دارد باید مدافع جمهوری اسلامی باشد، جمهوری اسلامی است که توانسته است جلوی اینها بایستد، هرکس دیگر نمیتواند جلوی اینها بایستد. هیچ کشوری در دنیا یارای مقاومت در مقابل این هجمه را ندارد ولی جمهوری اسلامی توانست. این هماهنگی کاملی که بین اینها وجود دارد، این را باید جدی بگیریم، یک برنامه راهبردی است.
سوال: تهدیدهای آمریکاییها که مردد هستند برای این که حمله کنند و وارد این جنگ به صورت مستقیم شوند یا نشوند، ولی بعد از پاسخ جمهوری اسلامی ایران دچار این تردید شدند یا این یک تاکتیک نظامی بود؟
جمشیدی: نه این پاسخ جمهوری اسلامی ایران پاسخ بسیار قدرتمندانهای بود.
سوال: واقعا به تردید افتاده بودند که متوقف شوند؟
جمشیدی: جمهوری اسلامی با قاطعیت و صلابت پاسخ داد که این بسیار مهم است. آنها اول آمدند در جنگهای جدید اول یک اصطلاحی دارند سرزنی، سر روسای نظامی و فرماندهان وکنترل را میزنند که قدرت تصمیم گیری از بین برود. جمهوری اسلامی از قبل در رابطه با این چیزها طراحی دارد، برنامه دارد و همه سلسلههای فرماندهی تا ردههای خیلی بعد شان همه مشخص است.
این اتفاق افتاد و نه تنها ایران بهم نریخت، فرماندهی بهم نریخت، مدیریت حضرت آقا که خودش عامل اصلی بود. سران نظامی جدید منصوب شدند و در کمتر از ده دوازده ساعت عملیات نظامی که از پیش طراحی شده بود، در پاسخ به هر گونه تجاوز شروع شد.
این بسیار برای آنها عجیب بود، بعد تشکیک کردند که چقدر این موشکها میرسد، یا نمیرسد، این بحثهای ثانویه است، ما خوب زدیم، خوب هم زدیم و نکته راهبردی و تحلیلی که دیگر کشورها میکنند، آنها وقتی میشینند و صحبت میکنند، بعضیها آشکار و بعضیها پنهان، این که جمهوری اسلامی نظام تصمیم گیری خودش پابرجا باشد و بتواند پاسخ دهد و به لحاظ موضع گیری عقب نشینی نکند و از منافع خودش محکم بایستد این پیروزی است، پیروزی راهبردی است. آنها حتی رژیم صهیونیستی و آمریکا د وسه روز بعد از آغاز تجاوز که دیدند به هدف شان نرسیدند، میخواستند دو سه روزه به هدف خودشان برسند، شروع کردند به پیام دادن از جاهای مختلف که به نوعی کوتاه بیاییم، مصالحه کنیم. آتش بس کنیم، یا هرچیز دیگر، جمهوری اسلامی دوازده روز ادامه داد و حاضر بود ادامه دهد، درخواست آنها بود. جمهوری اسلامی با این ظرفیت موشکی که از خودش نشان داد با همه توانمندی پدافندی مشترک که دشمن داشت، چندین کشور از انگلیس، فرانسه، آلمان و ناوهایای جیس آمریکا و سیستمهای پدافندی سه لایه خود رژیم صهیونیستی.
سوال: کشورهای منطقهای.
جمشیدی: دفاعی که اردنیها میکنند، جنگندههایی که بالا بودند، جمهوری اسلامی توانست از همه اینها عبور کرده و سیستم پدافندی را بشکند، امروز توانمندی مان از دو هفته پیش بالاتر و بهتر و موثرتر است و آمادگی کامل وجود دارد و دست مان روی ماشه است و آنها اقدام کنند ما سریعتر اقدام میکنیم. روش جنگ رژیم صهیونیستی اول مبتنی بر غافلگیری است همان بعد اطلاعاتی است و اینها این المان را فعلا ندارند و وارد مرحلهای شدند و به اهداف راهبردی شان نرسیدند. آسیب زدند، آسیب خوردند، این مشخص است، خود ترامپ با بقیه سیستم امنیت ملی شان این را میگویند. وقتی ایران این ظرفتیت از خودش نشان داد، به مرور توان تهاجمی ایران افزایش پیدا کرد، آسیب پذیری آنها افزایش پیدا کرد، سروصدای داخلی در رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کرد، آنها یک جمعیت مهاجر هستند.
سوال: عرق به وطن ندارند؟
جمشیدی: وطن شان آن جا نیست، همه دو پاسپورته، سه پاسپورته برای جاهای دیگر هستند، این ظرفیت را از خودش نشان داد، دیدند ادامه جنگ و فرسایشی شدن به ضررشان است. در داخل آمریکا طرفداران ترامپ به سروصدا افتادند، بنون که جزو محافظه کاران اصلی آمریکایی محسوب میشود، کارسون که آدمهایی هستند به نوعی ترامپ را بالا آوردند، گفتند ریاست جمهوریت را از دست میدهی با این جنگ.
جمهوری اسلامی به لحاظ راهبردی نگاه بلندمدت دارد و درگیری بلندمدت ایجاد میکند و وارد جنگ فرسایشی با طرف مقابل میشود و این پاشنه آشیل آن هاست که آنها میخواستند با یک ضربه برق آسا کار را تمام کنند. ولی جمهوری اسلامی ایران ضربه را تحمل کرد و ضربه متقابل را زد و آمادگی تداوم از خودش نشان داد.
جنگ بی پایان چشم اندازی بودکه برای آمریکاییها شکل گرفت، اینها گفتند تهدیدی که ممکن است برای حوزه انرژی ایجاد شود. باتلاق شدن منطقه خاورمیانه و تسری آن به حوزههای دیگر و یکی از علائمی که بسیار ترسیدند فتوایی که مراجع محترم تقلید در داخل کشور، خارج از کشور و عراق شروع کردند به دادن که این محاربه است و اینها کفار حربی محسوب میشوند که هیچ آمریکایی، یا غربی، انگلیسی، فرانسوی یا آلمانی در منطقه ما خونش هدر است.
ادامه دارد