هنر واقعی ما ایرانیان شعر است

دنیای اقتصاد چهارشنبه 11 تیر 1404 - 00:06
دنیای ‌اقتصاد: مرتضی اخوان کاخی، ادیب و دیپلمات باسابقه خرداد ماه امسال میان هیاهوی جنگ، در سکوت خبری از دنیا رفت. او که‌زاده ۲۵آبان ۱۳۱۷ در محله باغ‌‌‌سلطانی تربت حیدریه بود، دکتری حقوق داشت و پیش از آن‌‌‌که به عنوان یک ادیب شناخته شود، سال‌ها در خارج از ایران در سفارتخانه کار می‌‌‌کرد.

کاخی «قرارداد شط العرب» را نوشته است؛ همان قراردادی که صدام آن را پاره و به ایران حمله کرد. او زحماتی هم برای بازپس‌‌‌گیری جزایر سه‌‌‌گانه کشید. این دیپلمات ۲۲ سال از عمرش را به این کار گذراند و بعد از اتمام ماموریتش به ایران بازگشت. در دوران جنگ هم مشاور عالی سیاسی بود، اما ترجیح داد دیگر بازنشسته شود و به کارهای فرهنگی که از اول ذوق آن‌‌‌ را داشت، بپردازد.

«روشن‌‌‌تر از خاموشی» (گزیده‌‌‌ شعر امروز ایران)، «آنتولوژی شعر معاصر ایران» و «باغ بی‌‌‌برگی» (یادنامه مهدی اخوان ثالث) از آثار مشهور اوست.از دیگر آثاری که توسط مرتضی کاخی منتشر شده است، به کتاب‌‌‌های «قدر مجموعه‌‌‌ گل»، برگزیده‌‌‌ای از غزل فارسی از آغاز تا امروز همراه با شرح و توضیح، «گفت‌‌‌وگوی شاعران: مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، م. آزاد تهرانی» و همچنین «صدای حیرت بیدار؛ گفت‌‌‌وگوهای مهدی اخوان ثالث» می‌توان اشاره کرد. 

کاخی معتقد بود: هنر واقعی ما ایرانیان شعر است؛ یعنی نه در رمان‌‌‌نویسی و در مقایسه با نمونه‌‌‌های برتر این هنر در آلمان، انگلیس، فرانسه و بخصوص روسیه، ما ملت برجسته‌‌‌ای هستیم، و نه در موسیقی که حتی از این، به‌‌‌مراتب، پایین‌‌‌تریم. تعارف را کنار بگذاریم، موسیقی ایرانی، تنها برای ما خوب است و بس. 

در تئاتر و دیگر هنرها هم کمابیش، جایگاه جهانی ما در همین اندازه‌‌‌هاست که عرض کردم. اما در شعر، حرف داریم.

کاخی به شعر نو گرایش داشت و خود می‌‌‌گفت: در تمام مدتی که با شعر سر و کار داشتم، به دنبال شعر نو بودم؛ منتها «نو» را بر هم زدن همه ضرورت‌‌‌ها نمی‌‌‌دانم. یعنی سخنی را بخوانی که ندانی چه می‌‌‌گوید و کجا می‌‌‌خواهد برود. بیشتر انحراف از جایی شروع می‌شود که فرو رفتن در گذشته تا حد پوسیدگی رخ دهد؛ یا این‌‌‌که شیفته شدن به نوبرانه‌‌‌گویی به بی‌‌‌ریشگی برسد. باید تنبلی ذهنی و فرار از زیر بار دانستن را به بهانه‌‌‌ بی‌‌‌جهت «کهنگی و به کهنه دچار شدن» کنار بگذاریم. زمانی با خیال راحت می‌توان گفت شعر نو که شاعرش، همچون نیما، اخوان، شاملو، فروغ و سپهری، آشنایی و عبور از شعر کهن را تجربه کرده‌‌‌اند.

به گفته خودش، در این زمینه و تعریف از شعر مدرن هم نسبت به او انتقاداتی مطرح می‌‌‌شده است. «خیلی از دوستانم که طرفدار و دلبسته سبک کلاسیک‌‌‌اند، مرا مورد انتقاد قرار داده‌‌‌اند که تو که شعر کلاسیک فارسی و ابهت آن‌‌‌ را می‌‌‌شناسی، چرا از شعر مدرن تعریف می‌‌‌کنی؟ در حالی که خودشان که این همه از شعر مدرن انتقاد می‌کنند، شعرهایی از این دست را نخوانده‌‌‌اند و معلوم نیست بر چه اساسی قضاوت می‌کنند. من اگر از شعر مدرن طرفداری می‌‌‌کنم، لااقل شعر کلاسیک را کامل خوانده‌‌‌ام.

بعضی از کسانی که با ادبیات معاصر مخالفت می‌کنند و با آن دشمنی دارند، دلیل علمی نمی‌‌‌آورند و تحلیلی هم نمی‌‌‌آورند تا بفهمیم که اشکال آن چیست. عده‌‌‌ای هم هستند مانند شفیعی کدکنی که شعر معاصر و کلاسیک را می‌‌‌شناسند و صحبت می‌کنند. عده‌‌‌ای مرتجع و متحجر در دانشگاه‌‌‌های ما هستند که این موضوع را گزک قرار داده‌‌‌اند که کسانی که شعر مدرن می‌‌‌گویند ادبیات کلاسیک را نمی‌‌‌شناسند و بی‌‌‌سوادند. باید گفت که اگر این عده بی‌‌‌سوادند، بی‌‌‌سوادی چیز مهمی نیست؛ با خواندن رفع می‌شود، ولی تحجر با خواندن هم حل نمی‌شود و می‌‌‌ماند، چرا که مرض است و به معالجه نیاز دارد.» 

اخوان کاخی تاکید داشت: پست‌‌‌مدرنیسم در شعر در هیچ جای دنیا جا نیفتاده است و بیشتر در نقاشی و تئاتر کاربرد دارد تا در شعر. من پست‌‌‌مدرنیسم را از نزدیک دیده‌‌‌ام، نه این‌‌‌که آن‌‌‌ را از طریق ترجمه فهمیده باشم. چیزهایی که این‌‌‌جا می‌‌‌بینم، ادا و تقلیدی از پست‌‌‌مدرنیسم است. اگر بخواهم صریح صحبت کنم و ترسم را کنار بگذارم من شعر این‌‌‌ها را شعر نمی‌‌‌دانم، چراکه این دسته خودشان برای خود شعر می‌‌‌گویند و برای خود نقد و نظری هم می‌دهند و غالبا به هزینه خود کتاب‌‌‌های‌‌‌شان را چاپ می‌کنند.

اخوان کاخی درباره این‌‌‌که چرا شعر معاصر ایران جهانی نشده است می‌‌‌گفت: صدای ما آن‌‌‌قدر بلند نبوده است که در میان صداهای بلند جهانی شنیده شود و به جایی برسد؛ شعر موجود معاصر ما فاقد زبان فاخر و مضمون جهانی است که باید در کنار شعر باشد. ما همیشه در عرصه‌‌‌ شعر، حرف‌‌‌های زیادی برای گفتن داشته‌‌‌ایم، در زمینه‌‌‌هایی مانند موسیقی و هنرهای تجسمی، ادعایی نداشتیم. نثر را هم خیلی دیر شروع کردیم و در کنار غول‌‌‌های بزرگ ادبیات داستانی جهان نمی‌توانیم انتظار چندانی داشته باشیم؛ اما در مورد شعر، مساله متفاوت است. واقعیت نشان می‌دهد که وقتی صدای ما بلند نبوده، به ما توجه نشده است.

برای چند تا رباعی خیام، وقتی یک انگلیسی یا فرانسوی شما را در خیابان می‌‌‌بیند، ‌‌‌با شیفتگی می‌‌‌گوید: تو از کشور خیام می‌‌‌آیی؟ اما به‌‌‌راستی آیا برای یک شاعر قدیمی آنان این‌‌‌قدر احترام قائلیم؟ ما امروز قدمان کوتاه و صدای‌‌‌مان ضعیف شده است. ‌‌‌اگر صداهایی که نیما یوشیج و پس از او مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری بلند کردند، با صداهای دیگری درهم می‌‌‌پیچید، آن‌‌‌گاه به جریان عظیمی تبدیل می‌‌‌شد و تمام دنیا صدای ما را می‌‌‌شنید.

او از مخالفان ترجمه شعر هم بود و می‌‌‌گفت: مانند بسیاری از دیگر منتقدان بر این عقیده هستم که شعر اتفاقی است که در زبان می‌‌‌افتد و زبان شعر را خود شعر تعیین می‌کند و ترجمه کردن شعر به زبان دیگر کار غلطی است. یعنی اتفاقی که یک شعر در زبان فارسی پیش می‌‌‌آورد، در زبان دیگر رخ نمی‌‌‌دهد. برای مثال، واج‌‌‌آرایی در شعر را نمی‌توان ترجمه کرد و وقتی شاعری کلماتی را با واج‌‌‌های هم‌‌‌شکل پشت سر هم می‌‌‌آورد، موسیقی را خلق می‌کند و وقتی شعر ترجمه شود، این واج‌‌‌آرایی دیگر معنا ندارد؛ زیرا با این حروف نمی‌‌‌آید. 

حتی این در معنا هم رخ می‌دهد. برای مثال، وقتی شاعری از نماز خواندن در شعر حرف می‌‌‌زند، من فارسی‌‌‌زبان آن را می‌‌‌فهمم؛ اما دیگری که به این زبان آشنا نیست، نمی‌تواند این معنا را دریافت کند. بنابراین من به ترجمه‌‌‌ شعر اعتقاد ندارم و اگر کسی مانند فیتزجرالد شعرهای خیام را ترجمه کرده و با استقبال مواجه شده، هم خیام را خوب خوانده، هم فارسی را به کمال می‌‌‌دانسته و در انگلیسی هم شاعر بوده است. او شعرهای خیام را ترجمه نکرده؛ بلکه محتوای حرف‌‌‌های او را به شکل دیگری به انگلیسی درآورده است و در میان تمام ترجمه‌‌‌هایی که از شعرهای فارسی انجام شده، تنها او موفق بوده است.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.