به گزارش همشهری آنلاین؛ در میانه مقاومت جانانه ملت ایران در برابر دشمن متعرض، نحوه کنشگری رضا ربع پهلوی و تقلای او برای رسیدن به قدرت جالب، رقتانگیز و حتی ملالانگیز است.
او که بنابر سوگند کذایی پادشاهی در آبان ۱۳۵۹، مدعی تلاش برای «دفاع از استقلال و حاکمیت ملی» و «حفظ حقوق ملت ایران» شد، این روزها اقداماتش نه تنها رنگ و بویی از دفاع از استقلال و حفظ حقوق ملت ایران ندارد بلکه کاملاً برعکس، به عامل آشکار خصم برای تحقق تجزیه ایران تبدیل شده است.
خواهش میکنم به ایران حمله کنید!
یکی از خیانتهای آشکار رضا پهلوی علیه ملت ایران در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، نقش او در تهییج دشمن به حمله به خاک وطن با توجیه ساقطکردن نظام جمهوری اسلامی بود. در همینباره، شبکه ۱۳ رژیم صهیونیستی چندی پیش در گزارشی اعلام کرد: «رضا پهلوی بارها به نتانیاهو گفته بود و از اسرائیل خواهش میکرد که لطفا به ایران حمله نظامی کنید».
آتش شهوت قدرتخواهی رضا پهلوی به قدری بالاست که هیچ گزینهای حتی حمله نظامی، در نگاه او ابداً واجد اشکال نیست چراکه این گزینه با تمام خساراتی که میتواند برای جان و مال مردم داشته باشد، در کنار سایر گزینهها، نظیر افزایش تحریمهای اقتصادی، میتواند زمینه را برای تضعیف و فروپاشی شرایط موجود فراهم آورد.
بهسان یک دلقک
هرچند انواع ابزارهای فشار از تحریم تا کاربست گزینه نظامی، هیچ کدام نتوانستهاند و نخواهند توانست شرایط را آنطور که موهومات پهلوی حکم میکند، تغییر دهند، لیکن نفس قبحشکنی از این ابزارها گویای عمق ضدیت رضا پهلوی با مفهوم میهن و ذهن پیرکودک او در فهم مقدمات و مناسبات سیاست است.
پیرکودکیِ رضا پهلوی به قدری مزمن است که او را عمدتاً به کنشگری نازل و گاه طنازانه که اسباب خنده را فراهم میآورد، سوق میدهد. اخیراً و در یک فقره، رضا پهلوی خبر از ایجاد یک کانال ارتباطی با عنوان ادعایی «کارزار همکاری ملی» داد که به گفته او، نیروهای نظامی، انتظامی، امنیتی و دولتی میتوانند از طریق آن به ربع پهلوی و ملتِ موهوم او بپیوندند!
چرا چنین پیرکودک؟
در باب علتیابی پیرکودکیِ رضا پهلوی، میتوان دلایلی از جمله وابستگی مالی به مادر در سن ۶۴ سالگی و نامعلومبودن تواناییهای شخصی او که طبیعتاً ارزش درآمدزایی داشته باشند، بیگانگی با فرهنگ سیاسی ملی، غریبگی با سنتهای اجتماعی ایران و شاید مهمتر از همه داشتن نگرشی سادهانگارانه به فراگردهای پیچیده منتهی به انقلاب اسلامی و تقلیل آن به «شورش اقلیت» در برابر «اکثریت خاموش» را ذکر کرد.
رضا پهلوی در واقع نسخه امتحاننشدهی پدر و پدربزرگ است؛ همانقدر بیگانه با وطن که جادوی «بازنمایی نوستالژی» سعی در بزک آنها به عنوان چهرههایی وطندوست دارد.