خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: آئینهای عزاداری محرم در اصفهان، نه صرفاً مناسکی مذهبی که ساختاری عمیقاً اجتماعی، شهری و هویتی بودهاند که در بافت تاریخی این شهر ریشه دواندهاند. این آئینها در طول قرون، نهتنها در کوچهها و مساجد بلکه در لایههای فرهنگی و روابط مردمی شهر رسوخ کرده بودند. آنچه در سفرنامههای گردشگران و دیپلماتهای خارجی به ثبت رسیده، تنها روایتهایی از یک مناسک آئینی نیست، بلکه نوعی بازتاب از ساختار شهری، اقتصاد نذر، زیباییشناسی جمعی و حیات اجتماعی یک شهر مذهبی است که چنان قدرتمند بوده که نگاه یک ناظر بیگانه را هم شگفتزده میکرده است.
سفرنامههای دوره صفویه و قاجار، در کنار توصیف بازار، میدان نقش جهان و پلهای تاریخی اصفهان، همواره بخشی از نوشتار خود را به عزاداریهای محرم اختصاص دادهاند. این توجه نشان میدهد که آئینهای سوگواری امام حسین (ع) نهفقط برای مردم اصفهان که برای ناظران خارجی نیز جلوهای ویژه و پررنگ داشته است. بازخوانی این متون تاریخی میتواند ما را با جزئیات کمتر دیده شده از آئینهای محرم در اصفهان آشنا کند و پنجرهای نو به گذشتهای باز کند که شاید امروز کمتر نشانی از آن مانده باشد.
وقتی بازار اصفهان تکیه میشد
ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی قرن هفدهم، در توصیف بازار اصفهان در ایام محرم نوشته است که سینهزنی در زیر ایوانهای بازار برگزار میشود و علمهایی بلند در مقابل حجرهها ردیف شدهاند.
برای تحلیل این نقل قول، غلامرضا لاشجردی، پژوهشگر تاریخ و معماری مذهبی به خبرنگار مهر توضیح داد که نقش بازار در آئینهای محرم کمتر مورد توجه قرار گرفته، اما این روایت شاردن نشان میدهد که بازار نهتنها محلی اقتصادی بلکه فضایی برای مناسک مذهبی نیز بوده است.
به گفته زرینکوب، ایوانهای حجرهها به نوعی به تکیههای مردمی تبدیل میشدند و مردم با آذینبندی این فضاها، بخشی از بازار را به پایگاه عزاداری تبدیل میکردند.
وی گفت: «این تصویر شاردن به خوبی نشان میدهد که در آن دوران، نه فقط تکایای اختصاصی که فضاهای روزمره شهر نیز درگیر مناسک مذهبی بودند. بازار اصفهان در محرم، هم محلی برای کسب و کار و هم مکانی برای ابراز باورهای مذهبی مردم بود.»
این پژوهشگر تاریخ در ادامه تاکید کرد که پیوند فضای شهری و مناسک مذهبی یکی از ویژگیهای عزاداری اصفهان بوده و این مسئله در سفرنامهها به وضوح قابل مشاهده است. او گفت که این صحنه از دید شاردن به نوعی آمیزهای از معماری، دین و اجتماع است که در کمتر جای دیگر با چنین همافزایی دیده میشود.
وی تاکید کرد که در مستندات داخلی هم چنین اشارههایی وجود دارد، اما آنچه سفرنامههای خارجی ارائه میدهند، زاویهای دیگر از یک واقعیت اجتماعی است که شاید کمتر در منابع ایرانی بدان توجه شده باشد.
لاشجردی بر این باور است که جمعآوری و بازخوانی روایتهای سفرنامهها درباره محرم در اصفهان میتواند مکملی مهم برای منابع داخلی باشد. او معتقد است این اسناد به ما کمک میکنند که درک بهتری از زندگی مذهبی، بافت شهری و جایگاه اجتماعی این آئینها پیدا کنیم. این روایتها از دید زرینکوب، گنجینههایی هستند که به خوبی میتوانند در پژوهشهای جدید شهری و مذهبی مورد استفاده قرار گیرند.
نذرهای کوچک با پیامهای بزرگ
در روایتهای دیگری، رابرت کر پورتر، دیپلمات انگلیسی قرن نوزدهم، به نذرهای ساده در مراسم عزاداری محرم در اصفهان اشاره میکند. او نوشته است که مجالس عزاداری با توزیع شربت و برپایی فانوسهای روغنی همراه بوده است.
سمیرا مرادی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در تحلیل این روایت به خبرنگار مهر گفت که این نذرهای ساده، عمقی عمیق در باورهای مذهبی جامعه اصفهان داشته است. مرادی تاکید کرد که برخلاف نذرهای امروزی که گاهی شکل پرزرقوبرقی به خود گرفتهاند، نذرهای آن زمان ساده اما سرشار از معنویت و ارتباط مستقیم با مردم بودند.
وی توضیح داد: «در آن زمان، مردم با نذر یک شمع یا یک ظرف شربت، به نوعی دین اجتماعی خود را ادا میکردند. این نذرها نه نیاز به تشریفات سنگین داشت و نه هزینههای بالا، اما پیوندی انسانی و معنوی میان افراد و جامعه برقرار میکرد.»
این پژوهشگر مطالعات فرهنگی معتقد است که کر پورتر به درستی توانسته است این جزئیات را ثبت کند؛ جزئیاتی که امروز در تحلیل نذرهای مذهبی باید به آنها توجه کرد. به گفته او، امروزه بسیاری از نذرها به صورت گروهی و با هزینههای بالا انجام میشود، اما نذرهای کوچک و بیادعا همچنان جایگاه عمیقی در باورهای مردم دارند.
وی تاکید کرد که شمعها و فانوسهایی که در شبهای محرم در اصفهان روشن میشدند، نه فقط جنبه تزئینی بلکه معنایی نمادین داشتند که امروزه باید دوباره آن را بازشناسی کرد.
مرادی گفت: «این نذرهای ساده، نشانهای از دینداری مردمی بود. شمعها، فانوسها و شربتهای نذری، آیینهایی بودند که در عین سادگی، عمق معنوی عجیبی داشتند و در بسیاری از مواقع، بدون دخالت ساختارهای رسمی برگزار میشدند.»
تعزیه؛ هنری که یک بیگانه را مجذوب کرد
اوژن فلاندن، مستشرق فرانسوی اواخر دوره قاجار، در یادداشتهای خود از اصفهان، توصیف دقیقی از مراسم تعزیه و سینهزنی در صحن مساجد ارائه داده است. او مینویسد که علمهای بزرگ، پارچههای سیاه و صدای هماهنگ سینهزنان، فضای صحن مسجد را پر میکرد و مردم در این فضا با شور و حرارت فراوان عزاداری میکردند.
برای تحلیل این روایت، فرزاد بخشی، پژوهشگر ادبیات و نمایش آئینی، به خبرنگار مهر گفت که توصیف فلاندن از تعزیه و عزاداریهای اصفهان، تنها یک گزارش تصویری نیست بلکه تحلیلی از یک پدیده اجتماعی است که از منظر هنرهای نمایشی نیز اهمیت دارد.
وی توضیح داد: «فلاندن بهدرستی به ابعاد نمایشگونه عزاداریها توجه کرده است. تعزیه در اصفهان بهویژه در دوره قاجار، نهفقط یک مراسم دینی، بلکه یک پرفورمنس عمومی و یک هنر نمایشی بوده است که ساختار روایی، زیباییشناسی و حتی تکنیکهای اجرایی خاص خود را داشته است.»
وی افزود: «توصیفهایی که فلاندن ارائه میکند به ما کمک میکند تا بفهمیم که این مراسم چقدر به زندگی روزمره مردم گره خورده بوده و چطور از نظر فرم و محتوا غنی بوده است.»
این پژوهشگر ادبیات و نمایش آئینی معتقد است که در آن زمان، تعزیه نه فقط یک آئین مذهبی که یک رویداد اجتماعی-فرهنگی بوده است و این مسئله در سفرنامههای خارجی به خوبی منعکس شده است.
او تاکید کرد که بازخوانی این متون میتواند ما را در مسیر احیای بخشی از میراث نمایشی عاشورا در اصفهان یاری دهد.
عزاداری در کوچهها؛ از حاشیه تا متن
در برخی از سفرنامههای دوره قاجار که توسط دیپلماتهای فرانسوی و انگلیسی نوشته شده است، به مراسم عزاداری در کوچهها و محلات اصفهان اشاره شده است. یکی از این توصیفها مربوط به آرتور دوگوبینو است که نوشته است: «مراسم رسمی در جلوی مسجد امام جمعه انجام میشود، اما آنچه توجه را جلب میکند تعزیه گروهی مردم عادی در کوچههاست.»
نادیا دهقانی، جامعهشناس فرهنگ مذهبی، درباره این روایت گفت که یکی از نکات مهم در سفرنامههای خارجی توجه به بخشهای مردمی و غیررسمی آئینهای مذهبی است.
دهقانی توضیح داد: «در بسیاری از موارد، پژوهشهای داخلی روی آئینهای رسمی تمرکز کردهاند؛ اما این سفرنامهها به ما نشان میدهند که زندگی مذهبی در کوچهها و فضاهای غیررسمی چه شور و حرارتی داشته است.»
وی افزود که نگاه دوگوبینو و دیگر سفرنامهنویسان، از این منظر ارزشمند است که آنها به رفتارهای خودجوش مردم توجه کردهاند.
این جامعه شناس تاکید کرد: «در گذشته کوچهها و معابر اصلی اصفهان، خود به صحنههای عزاداری و تعزیه تبدیل میشدند. این آئینها بدون نیاز به سازماندهیهای رسمی شکل میگرفت و همین مردمی بودن آنها، باعث ماندگاریشان در حافظه جمعی شده بود.»
چه مانده و چه از دست رفته؟
برای تطبیق این روایتها با وضعیت کنونی، با فاطمه ملکی، پژوهشگر ایرانشناسی، گفتوگویی انجام دادیم.
وی گفت که امروزه بخش زیادی از آنچه در سفرنامهها توصیف شده است، تغییر کرده یا از بین رفته است.
ملکی توضیح داد: «امروزه نیز در برخی محلات مثل طوقچی و دردشت مجالس مردمی برگزار میشود که نشانههایی از آن آئینهای قدیمی را زنده نگه داشته است.»
ملکی تاکید کرد که امروز نذرهای مذهبی بیشتر به صورت نذریهای غذایی و توزیع پکهای بهداشتی انجام میشود و نذرهای ساده مثل شمع و فانوس که کر پورتر به آنها اشاره کرده بود، تنها در شبهای عاشورا ادا میشود.
وی گفت: «البته در برخی مناطق هنوز نذر شمع و چراغ مرسوم است، اما شکل غالب نذرها تغییر کرده است.»
این جامعه شناس فرهنگی تاکید کرد که تعزیههای امروزی بیشتر در فضاهای رسمی و با مجوزهای خاص برگزار میشود که تغییر سبک زندگی شهری و تحولات معماری نیز در این تغییرات بیتأثیر نبودهاند.
ملکی معتقد است که بازخوانی سفرنامهها میتواند به احیای بخشی از آئینهای محرم کمک کند و گفت: «ما میتوانیم از این متون برای طراحی برنامههایی استفاده کنیم که بخشی از آئینهای قدیمی را در بازار و محلات اصفهان زنده کند.»
اهمیت بازخوانی عزاداری محرم در اصفهان از نگاه سیاحان و مستشرقین
بر اساس صحبتهای کارشناسان میتوان استنباط کرد که این متون تاریخی، نهتنها اسناد ارزشمند هستند بلکه میتوانند الهامبخش برنامههای فرهنگی و مذهبی آینده باشند. بازگرداندن آئینهای مردمی به کوچهها، احیای نذرهای ساده و توجه دوباره به فضاهای عمومی در ایام محرم، میتواند هویت مذهبی اصفهان را دوباره با عمق بیشتری احیا کند.