خبرگزاری مهر، گروه استانها: در هیاهوی محرم، در کوچههایی که بوی اسپند و نذری پیچیده و صدای نوحهخوانی در دل خانهها طنینانداز است، در روستاهای کوچک و بزرگ استان گلستان آئینی به نا «علمبندان» برگزار میشود که از دل تاریخ آمده و تا امروز همچنان زنده مانده است.
این آئین، برگرفته از سنتهای مذهبی شیعیان است که طی آن مردم یک روستا یا محله، در روز تاسوعا و گاه از شب قبل، با اجتماع در کنار مسجد، حسینیه یا خانهای مشخص، عَلَمی چوبی را آماده میکنند. عَلَمی که با پارچههای سیاه، سبز یا گاهی مزین به نامهای مقدس و آیات قرآن تزئین میشود و نمادی از علمدار کربلا، حضرت ابوالفضلالعباس (ع) است. این مراسم، تنها آمادهسازی یک شیء مذهبی نیست؛ بلکه لحظهای است برای تجدید عهد با عاشورا، پیوند نسلها و یادآوری هویتی جمعی که در گذر زمان حفظ شده است.
در برخی از روستاها، علمدار مشخص است و این جایگاه از پدر به پسر منتقل شده. در برخی دیگر، علم نماد عامتری است که میان مردم میگردد، اما احترام و قداست آن در همهجا مشترک است. در کنار علم، نوحهخوانی، ذکر مصیبت، نذر بستن، و حتی گاهی اجرای نمایش آئینی نیز صورت میگیرد.
روایتهای زنده از دل روستا
برای درک بهتر اهمیت این آئین، باید صدای مردم را شنید؛ آنها که علم را لمس کردهاند، به آن دخیل بستهاند و نسل به نسل در آن مشارکت داشتهاند.
حاج عبدالله، ۶۵ ساله، علمدار یکی از روستاهای گرگان به خبرنگار مهر میگوید: پدرم همیشه میگفت علم رو نباید خم کرد، چون پرچم حضرت عباسه. سال هاست که ما علم رو برافراشته نگه داشتیم. این پرچم، پرچم عزت و غیرته. وقتی بالا میره، همه دلها میلرزه.
زهرا خانم، ۴۸ ساله، نذر کننده و از اهالی قدیمی روستا گفت: من هر سال یک تیکه پارچه مشکی برای علم میبرم. بچه ام بیمار بود، نذر کردم و شفاشو از همین علم گرفتم. این علم برای ما فقط چوب نیست، انگار زنده است. ما باهاش حرف میزنیم، درد دل میکنیم.
وی با اشاره به جایگاه معنوی علم در زندگی خود و خانوادهاش میگوید: حضور زیر سایه علم، پشتوانهای است که زندگی من و فرزندانم را بیمه کرده است. این آئین معنوی سالهاست که نقش مهمی در حفظ آرامش و استحکام خانوادههای ما ایفا میکند.
یاسر، جوانی ۲۲ ساله که در دسته زنجیرزنی فعالیت دارد به خبرنگار مهر، گفت: اولش فکر میکردم اینا سنتهای قدیمی هستند که هر ساله انجام میشه اما وقتی خودم وارد دسته شدم، دیدم انرژیای که علم دارد، بسیار برام عجیبه. انگار آدمو به یه حقیقتی که نمیشه توضیحش داد وصل میکند.
نرگس، معلم بازنشسته روستا هم میگوید: من همیشه به بچهها میگفتم علمبندان، کلاس درس تاریخه. از توی همین علم، میفهمیم که ایثار یعنی چی، همدلی یعنی چی. این علم، کتاب باز فرهنگ ما است.
چرا این آئین هنوز زنده است؟
در زمانهای که بسیاری از آئینهای محلی یا مذهبی به مرور کمرنگ یا فراموش شدهاند، تداوم علمبندان نشانهای روشن از قدرت و پایداری آن است. چرایی این پایداری را میتوان در چند بُعد تحلیل کرد.
بُعد اعتقادی و معنوی
علم در ذهن و قلب مردم، تجسمی از حضرت عباس (ع) است. این نگاه معنوی، باعث شده مردم با آن نه به عنوان یک شیء، بلکه چونان وجودی مقدس و زنده رفتار کنند. علم را میبوسند، در خانهشان راه میدهند، برایش نذر میکنند. این سطح از ارتباط معنوی، اصلیترین دلیل تداوم آئین است.
بُعد فرهنگی و هویتی
در جامعهای که ریشه در فرهنگ تشیع و حماسه عاشورا دارد، آیینهایی مانند علمبندان به عنوان نشانهای از هویت بومی حفظ شدهاند. مردم روستاها، علم را به عنوان بخشی از شناسنامه فرهنگی خود میشناسند. در برخی خانوادهها، علمداری جایگاه ویژه و نشانهای از احترام، دیانت و اعتماد عمومی دارد.
بُعد اجتماعی و مشارکتی
علمبندان آئینی است که مردم را گرد هم میآورد؛ از کودکی که طناب علم را نگه میدارد، تا پیرزنی که آش نذری میپزد. این مراسم، بستری است برای بازسازی پیوندهای اجتماعی. حتی بسیاری از مهاجران روستایی، در ایام محرم به زادگاهشان بازمیگردند تا در این آئین شرکت کنند. همین مشارکت گسترده و احساس تعلق، به آئین قدرت ماندگاری داده است.
پرچمی که باید برافراشته بماند
آئین علمبندان در روستاهای گلستان، نه فقط یک مراسم مذهبی بلکه بازتابی از عمیقترین لایههای فرهنگی، اجتماعی و عاطفی جامعه است. این آئین، سندی زنده از وفاداری مردم به اهلبیت، حفظ سنتهای کهن و روحیه همدلی و دیانت است.
در دنیایی که سرعت زندگی و تکنولوژی بسیاری از آئینها را به حاشیه رانده، علمبندان ایستاده و مقاوم باقی مانده است. این مقاومت، نه فقط به خاطر ایمان که بهخاطر معنا، ریشه و خاطرهای است که در دل این عَلَم پیچیده است.
شاید امروز وظیفه نسل جدید، نه فقط حفظ فیزیکی این آئین بلکه بازخوانی معانی عمیق آن باشد؛ معنایی که در وفاداری حضرت عباس، در اشک مردم روستا، در نذرهای مادرانه و در وحدت کوچهها پیچیده شده است.
تا علم برافراشته است، نه تنها آئین، که هویت ما نیز پابرجاست.