در این میان با توجه به وضعیت مبهم متغیرهای اثرگذار بر بازار سرمایه، برخی از کارشناسان از بازگشت سخت این بازار به مدار تعادلی سخن میگویند بهخصوص اینکه در روزهای گذشته بازارهای موازی از جمله ارز و طلا وارد فاز صعودی شدند. این امر به نوبه خود یکی از مهمترین عواملی است که بر ریسک ورود پول به تالار شیشهای میافزاید. بعد از جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی، معاملات بورس تهران هم بازگشایی شد و هر پنج روز معاملاتی هفتهای که گذشت با خروج گسترده پول و سرخپوشی شاخصهای سهامی همراه شد.
بسیاری از کارشناسان میگویند بخشی از پولهای خارج شده به عدمنقدشوندگی و تعطیلی بازار در دوران جنگ گره خورده است. بازار سهام دو هفته بسته بود و فعالان این بازار از دستیابی به پول خود محروم بودند. بنابراین به دلیل مبهم بودن وضعیت ریسکهای سیاسی، بخشی از فعالان بازار تصمیم به نقدکردن سرمایه خود گرفتهاند.
از سویی کارشناسان بازار سرمایه عدمرشد نرخ دلار توافقی را به زیان بازار میپندارند. یکی از مسائل مهمی که باید به آن توجه کرد، تثبیت نرخ دلار توافقی در کانال ۶۹هزار تومان است. این نرخ طی حدود چهار ماه گذشته تغییر نکرده و همین موضوع به نوعی بازار را در وضعیت بلاتکلیف قرار داده است. در شرایطی که تورم سالانه حدود ۳۰درصد است و رشد نقدینگی نیز در همین محدود ارزیابی میشود، انتظار میرود که بخشی از آن در نرخ ارز انعکاس پیدا کند تا شرکتهای بورسی بتوانند از منظر سودآوری افزایش یابند. اما چنین افزایشی اتفاق نیفتاده و نوسان محدود دلار توافقی در کانال ۶۹هزار تومان به عنوان محرک اصلی رشد بازار اکنون به یکی از معضلات فعالان بورسی مبدل شده است. اگر دلار نیمایی همراستا با نرخ تورم حرکت نکند، طبیعتا بازار نمیتواند نسبت به آینده سودآوری شرکتها خوشبین باشد.
این موضوع باعث ایجاد نوعی ترس در بازار شده و تا زمانی که این نرخ، حرکت صعودی نداشته باشد، نباید انتظار رشد شاخص را داشته باشیم. تثبیت نرخ دلار توافقی یکی از عوامل مهم در محدودسازی رشد بازار و کاهش انگیزه سهامداران برای باقیماندن در بازار سرمایه است.
علاوه بر این موضوع نرخ سود بدون ریسک نیز نقش مهمی دراین بستر ایفا میکند. نرخ سود صندوقهای درآمد ثابت در حال حاضر به حدود ۳۳درصد رسیده است. این در حالی است که چشمانداز سودآوری شرکتها به دلیل عدمرشد نرخ دلار و ثبات فضای سیاسی-اقتصادی چندان امیدوارکننده نیست.
در چنین شرایطی، سرمایهگذاران ترجیح میدهند به جای ورود به بازار سهام، منابع خود را به سمت اوراق با درآمد ثابت هدایت کنند. ترکیب تثبیت نرخ دلار توافقی و سود بالای صندوقهای درآمد ثابت، عملا موجب تغییر استراتژی سرمایهگذاران از سهام به سمت اوراق یا حتی بازارهای موازی مانند طلا شده است. بهویژه در فضای سیاسی پرریسک و احتمال تشدید تحریمها، این تغییر استراتژی شدت بیشتری پیدا میکند. بنابراین تا زمانی که سیاست مشخصی برای تعدیل این دو متغیر اثرگذار اتخاذ نشود، نمیتوان انتظار بازگشت رونق به بازار سرمایه را داشت.