وزیر امور خارجه کشورمان برای شرکت در هفدهمین نشست سران کشورهای عضو بریکس ، در برزیل به سر میبرد. رویدادی سیاسی که بار دیگر این اتحادیه یا سازمان بینالدولی را در معرض توجه قرار داده است. بریکس ابتکاری تجاری و بسیار مهم است اما چند ملاحظه درباره آن وجود دارد.
به گزارش فرارو، بریکس اگرچه همچنان با حروف اول کشورهای بنیانگذار آن یعنی برزیل، هند، روسیه، چین و آفریقای جنوبی شناخته میشود، اما اکنون ۱۰ عضو دارد که ایران نیز در میان آنان است. در ایران تلاش زیادی صورت میگیرد که بریکس از یک سو بیشتر به عنوان اتحادیهای سیاسی و ضدآمریکایی معرفی و از سوی دیگر راهحلی برای اقتصاد تحریمی ایران شناسانده شود. در حالی که بررسیها نشان میدهد بعضی از این موارد صحیح و بعضی دیگر تمام واقعیت نیست.
سه کشور اصلی از بنیانگذاران بریکس، در سال ۲۰۲۴ میان ۱۱ شریک تجاری اول آمریکا قرار داشتند. چین بزرگترین اقتصاد بریکس است و در این سال بیش از ۵۸۲ میلیارد دلار با آمریکا تجارت کرد و بخش غالب این تجارت هم صادرات چین به آمریکا بود. کشور بعدی هند است که ۱۲۴ میلیارد دلار با آمریکا تجارت داشت و سومین کشور نیز برزیل است که شریک تجاری شماره ۱۱ آمریکاست. میان برزیل و آمریکا در این سال حدود ۸۴ میلیارد دلار بود. آفریقای جنوبی اگر چه در میان شرکای اول نیست، اما ۲۱ میلیارد دلار با آمریکا دادوستد انجام داد. روسیه نیز به رغم بحران با غرب و قرار داشتن تحت تحریم، در این سال ۵.۲ میلیارد دلار تجارت با آمریکا داشت.
در لایه بعدی، سه کشور اندونزی (۳۸.۳) امارات متحده عربی (۳۴.۴) و عربستان سعودی (۲۵.۹) نیز با آمریکا مراودات تجاری بالایی دارند. تنها مصر (۸.۶۲) و اتیوپی (۱.۵) دو کشور بریکس هستند که میزان تجارتشان با آمریکا کمتر از ۱۰ میلیارد دلار است. در کنار تمام این روابط تجاری، هند، عربستان و امارات روابط گسترده سیاسی و امنیتی با آمریکا دارند. بریکس برای رقابت با گروه ۷ تشکیل شد اما با توجه به این که در ایران بر بخش آمریکایی آن تمرکز میشود، میزان تجارت این کشورها با آمریکا مورد توجه قرار گرفت. در صورتی که کشورهای گروه ۷ (کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا در کنار آمریکا و اتحادیه اروپا به صورت غیررسمی) را معیار قرار بدهیم، حجم مبادلات این کشورها با G7 بسیار گستردهتر از این خواهد بود.
مطالعه تحلیلهای سیاسی و اقتصادی درباره رابطه بریکس و غرب نشان میدهد که تحلیلگران این اتحادیه غیررسمی بینالدولی را در رقابت با گروه ۷ که متشکل از اقتصادهای توسعهیافته است، تعریف میکنند. محوریت کشورهای بریکس با کشورهای در حال توسعه است. این رقابت نیز بر اقتصاد تمرکز دارد. بریکس را میتوان مولود جهان چند قطبی پس از جنگ سرد دانست که هنوز به بار ننشسته است.
ایران تا زمانی که به خاطر قطعنامههای شورای امنیت ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد تعریف میشد، راهی به سازوکارهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای نداشت. اگرچه بریکس یک سازوکار غیررسمی گفتگومحور بر مبنای همکاری و فاقد اساسنامه است، اما جلب حمایت چین و روسیه برای ورود به آن الزامی بوده و هست. دو کشور عضو دائم شورای امنیت با اعلام موافقتشان با عضویت کشور تحت تحریمهای فصل هفتی، سازوکار این شورا را زیر سوال میبردند.
ایران از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) درخواست ورود به بریکس را مطرح کرد اما تا امضای برجام و تعلیق قطعنامههای شورای امنیت، فضایی برای این عضویت به وجود نیامد. با خروج ترامپ از برجام و آغاز فصل جدید بحران، این روند که آغاز شده بود عملاً متوقف شد. اما در دولت سیدابراهیم رئیسی این موضوع مورد پیگیری قرار گرفت و ایران از ژانویه ۲۰۲۴ حضور خود به عنوان عضو رسمی را در این سازوکار آغاز کرد. بازگشت قطعنامههای تحریمی ایران در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، عضویت ایران در شانگهای و بریکس را با دستانداز مواجه میکند.
سوی دیگر ماجرا نیز موضوع تحریمهای ثانویه آمریکاست. کشورهایی که با ایران تجارت کنند، تحت تحریمهای آمریکایی قرار میگیرند. بنابراین حتی فروش نفت ایران به چین نیز از طریق کانال رسمی تجاری این کشور صورت نمیگیرد. پول حاصل از آن نیز به صورت رسمی و از طریق بانکی به ایران منتقل نمیشود. این کشورها به دلیل روابط مالی و اقتصادی با آمریکا، بسیار با احتیاط با ایران در برخی حوزهها کار میکنند. در حالی که برای تجارت میان دیگر کشورهای بریکس محدودیتی مانند آنچه برای ایران وجود دارد، لحاظ نمیشود. با توجه به شرایط ایران، موضوع عضویت کشورمان در بریکس و شانگهای با کلیدواژه دلارزدایی نیز گره خورده است.
مسعود پزشکیان آبان ۱۴۰۳ برای شرکت در نشست سران بریکس به شهر کازان در روسیه سفر کرد. روزنامه هممیهن همان زمان، در شماره ۳ آبان خود در گفتگو با دو نفر از کارشناسان این حوزه به بررسی موضوع پرداخت.
بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه تهران دو نکته را در آن گفتگوها مدنظر قرار داد. او نگاهی بینابینی به موضوع بریکس داشت و آن را برای ایران، کمککننده دانست. امیراحمدیان گفت: «اخیراً هندیها گفتند، ما که اصلاً نمیتوانیم با دلار کار نکنیم چون با کشورهای دیگر مراودات تجاری داریم، نمیتوانیم دلار را حذف کنیم. چین هم همین وضعیت را دارد اما اعلام نمیکند. میدانیم که بیشترین روابط تجاری چین با حوزه یورو و حوزه دلار است. آمریکا بزرگترین شریک تجاری چین است. چین نمیتواند دلار را حذف کند اما در عین حال میخواهد در بریکس جزو تصمیمگیرندگان اصلی باشد و فضای تعامل به وجود بیاورد. در ساختارهایی مثل بریکس یا سازمان همکاری شانگهای که چین و روسیه هستند، تضاد به وجود میآید. آنجا روسیه یک دیدگاه ضدآمریکایی دارد اما چین نمیخواهد با آمریکا رودررو شود.چین علاقهمند است که رقابت اقتصادی داشته باشد چون رقابتهای نظامی ارزش افزوده ایجاد نمیکند بلکه هزینهساز است. برزیل هم با آمریکا مراودات زیادی دارد.»
او ادامه داد: «اینکه تصور کنیم راهحل همه چیز در بریکس است، صحیح نیست. از مسیر پیوستن ایران به بریکس، تبلیغ زیادی برای دلارزدایی میشود. صرف اینکه ما به بریکس بپیوندیم، نمیتوان فرض را بر این گذاشت قدرت پول ملی افزایش پیدا کند. این مسائل، روند دیگری و بستگی به تولید ناخالص داخلی، عوامل تولید، ترکیب اقتصاد، سهم کشور در تجارت خارجی و میزان تاثیرگذاری بر معادلات اقتصادی دارد. بریکس قطعاً کمککننده است اما نیروهای ملی و داخلی میتوانند به ثبات اقتصادی کشور کمک کنند. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که با ورود به بریکس تورم کاهش پیدا کند. دولت هم چنین انتظاری ندارد. اما اینکه بخواهیم وابستگی کشور به دلار را کم کنیم و اگر بشود این روند را مدیریت کنیم، اتفاق خوبی است.»
این استاد دانشگاه درباره اینکه عضویت در بریکس چه مزایایی برای ایران دارد، خاطرنشان کرد: «کشورهای عضو میتوانند از یکدیگر حمایت کنند. بریکس سابقه زیادی ندارد اما سازوکاری است که میتواند کمککننده باشد. وقتی که ایران در محاصره اقتصادی سیستمهای بانکی اروپا و آمریکایی است، بریکس میتواند تا حدودی به ما کمک کند. به خصوص که اعضای بریکس تلاش میکنند سهم پولهای ملی از مبادلات تجاری را بالاتر ببرند. تهاتر کالا انجام بدهند. اینها روزنههایی ایجاد میکند که جنبههای مثبت برای کشور دارد.»
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپولتیک و سفیر پیشین ایران در نروژ اما نگاهی تندتر به این موضوع داشت. او گفت: «این سازوکار تازه در حال عضوگیری است و اختلافاتی هم در آن وجود دارد. چین نزدیک به ۲۰۰۰ میلیارد دلار تبادلات تجاری با غرب و گروه هفت دارد. آیا میآید دلار را کنار بگذارد؟ آیا این کشورها قدرت دارند طی سالهای آینده یکجانبهگرایی آمریکا را تضعیف کنند؟ یک سال است که چنین جنگ و کشتاری توسط اسرائیل با حمایت آمریکا در منطقه جریان دارد. هیچکس هم نمیتواند جلوی این یکجانبهگرایی آمریکا را بگیرد و هر روز به اسرائیل سلاح میدهد. سه کشور مهم عضو بریکس یعنی چین، هند و روسیه که قدرتهای جهانی هستند، کاری نتوانستند بکنند. حتی کشوری مثل هند شریک تجاری اسرائیل است و حامی آمریکا و رژیم صهیونیستی محسوب میشود.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر لزوم رفع تحریمها برای بهرهمندی از مزایای عضویت در این سازمان، خاطرنشان کرد: «ما نباید خودمان را گول بزنیم و معطل این بمانیم که از طریق دستور کار بریکس مبنی بر جایگزینی دلار و مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا، مشکلاتمان را حل کنیم. ما باید استراتژی ژئوپلیتیکی جدید و فوری برای کشور تنظیم کنیم و بر اساس آن برای لغو تحریمها به مذاکره بپردازیم. ضمن اینکه حضورمان در بریکس و شانگهای خوب است. رایزنیهایی که در حاشیه آن با رئیسجمهور چین، مصر، روسیه و نخستوزیر هند انجام میشود، خوب و مفید است. اما اصلاً نباید مشکلاتی که داریم و مشکلاتی جدی هستند را فکر کنیم که میشود از طریق بریکس حل کرد. این روندی که بریکس دارد، با قطعیت میگویم حتی یک درصد امکان ندارد که در یکی دو سال آینده به ما جواب بدهد. ما از یک سال پیش عضویتمان در بریکس دائمی شد. تا زمانی که این تحریمها وجود دارد، آیا رابطه اقتصادی هند که با ما به حداقل و سرمایهگذاری چین که تقریباً به حداقل و صفر رسیده و رابطه ایران و روسیه که تغییر چندانی در سالهای اخیر غیر از بخش نظامی نداشته، طی دو سه سال آینده تغییری خواهد کرد؟ اگر قرار بود این روند تغییری ایجاد کند، در یک سال گذشته تحولی در این موارد ایجاد شده بود.»