تهامینژاد در گفتوگو با ایبنا توضیح داد: من از سال ۱۳۳۷ وارد کار دوبله شدم و از سال ۱۳۳۸ شروع به گفتن آنونس کردم. در این ۶۶ سال آنونس فیلمهای زیادی را گفتهام. متن آنونس فیلمهایم را خودم مینوشتم و این در حالی بود که هر کسی این کار را نمیکرد.
این هنرمند درباره مبنای انتخاب کتابهایش برای ترجمه بیان کرد: بیشتر ناشر کتاب را انتخاب میکند ولی خودم هم گاهی کتابی را برای ترجمه انتخاب میکنم. مثلا کتاب «جسارت امید» به قلم باراک اوباما را خودم برای ترجمه انتخاب کردم.
تهامینژاد ماجرای ترجمه این کتاب را اینگونه روایت کرد: به اتفاق همسرم در مجارستان بودیم و ایشان در دانشگاه بوداپست تدریس میکرد. من هم یک سال آنجا بودم و برای اینکه زمانم در یک کشور خارجی تلف نشود شروع به ترجمه این کتاب کردم و الان کتاب به چاپ بیست و چندم رسیده است.
او با ابراز مخالفت و نگرانی از ورود هوش مصنوعی به هنر دوبله و ترجمه گفت: ورود و گسترش هوش مصنوعی برای حوزه هنر خیلی بد است. هوش مصنوعی باید در صنعت مورد استفاده قرار بگیرد نه در هنر که عدهای با شبیهسازی صدا دنبال سودجویی از آن باشند. در هوش مصنوعی دیگر آن احساس و ذوق آدمها وجود ندارد.
تهامینژاد با اشاره به روزگار بسیار خوبی که در دوبله داشتند، بیان کرد: روزگار خیلی خوبی داشتیم و فیلمهای روز دنیا را دوبله میکردیم که در سینماها هم اکران میشد و مورد توجه مردم هم قرار میگرفت. فیلمهای آن زمان، فیلمهای خوبی بود و داستانهای گیرا و جذابی داشت و مردم پس از دیدن فیلمها تا مدتها دربارهشان فکر و صحبت میکردند و از کارگردانی و پیچوخمهای داستان میگفتند.
اما فیلمهای امروزی اینچنین نیستند و بیشتر روی جلوههای ویژه و هوش مصنوعی استوارند. بعید نیست در آینده کیتهایی دربیایند که هر کسی بتواند آنها را بخرد و فیلم بسازد!