پاسخ مقتدرانه ایران به آژانس؛ پایان بازی گروسی نزدیک است؟

مشرق نیوز چهارشنبه 18 تیر 1404 - 08:41
ایران در پی گزارش‌های مغرضانه و نیز سکوت آژانس مقابل تجاوز به تأسیسات هسته‌ای خود، با پاسخی هدفمند و بازدارنده، بازی رسانه‌ای غرب را بر هم زد و مسیر گروسی را به چالش کشید.

به گزارش مشرق، در حالی‌که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رسماً وظیفه‌ای فنی، بی‌طرفانه و نظارتی در حوزه برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای دارد، تحولات چند هفته اخیر بار دیگر نشان داد که این نهاد تحت مدیریت رافائل گروسی، به جای حرکت در مسیر شفاف‌سازی علمی به ابزار سیاسی برای تشدید فشار بر ایران بدل شده است.

رفتارهای دوگانه، گزارش‌های متناقض، اتکای گزینشی به منابع نامعتبر و در نهایت زمینه‌سازی رسانه‌ای برای اقدامات خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی، کارنامه گروسی را به‌شدت زیر سوال برده است.

ایران در این شرایط نظاره‌گر نبوده است و با ابزارهای حقوقی، دیپلماتیک و فنی، پاسخ‌هایی متناسب و هوشمندانه به این بازی سیاسی داده است.

پاسخ‌های ایران؛ مشروع، دقیق و بازدارنده

در پی گزارش‌های تحریک‌آمیز و متعاقب آن، سکوت پرسش‌برانگیز آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در برابر حملات مستقیم نظامی به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران در نطنز، فردو و اصفهان، مجلس شورای اسلامی با تصویب قانونی راهبردی و مبتنی بر اصول حقوق بین‌الملل، سطح همکاری‌های داوطلبانه ایران با آژانس را به‌طور رسمی تعلیق کرد.

این اقدام که در قالب «قانون توقف اقدامات فراتر از تعهدات پادمانی» به اجرا درآمد، به‌روشنی پاسخی بود به انفعال آژانس در دفاع از اصول منشور خود و بی‌عملی آن در محکوم‌کردن اقداماتی که نقض آشکار حاکمیت یک کشور عضو محسوب می‌شد. این تصمیم با استناد به بندهای صریح مندرج در ماده ۳۶ برجام و ماده ۱۹ معاهده «ان‌پی‌تی» اتخاذ شد و از منظر فنی و حقوقی، کاملاً مشروع و قابل دفاع است؛ چرا که هر عضو، در صورت نقض تعهدات از سوی طرف مقابل، حق دارد اجرای داوطلبانه برخی تعهدات خود را متوقف کند.

در ادامه، بررسی نقش شخص رافائل گروسی به‌عنوان مدیرکل آژانس و مواضع جانبدارانه‌اش علیه ایران، باعث شد زمزمه‌هایی در خصوص ممنوعیت ورود گروسی به کشور مطرح شود. عملکرد شخصی او نه‌تنها فاقد بی‌طرفی بود، بلکه در برخی موارد حتی پیش از صدور رسمی گزارش‌ها، محتوای آن‌ها به رسانه‌های غربی و صهیونیستی درز می‌کرد؛ این نشانگر آن بود که گروسی عملاً خود را به عنوان یک مهره رسانه‌ای در سناریوی فشار بین‌المللی علیه ایران تعریف کرده، نه یک مقام فنی بی‌طرف. ممنوع‌کردن ورود فردی که مستقیماً در تشدید فضای امنیتی علیه یک کشور عضو نقش داشته، اقدامی است که در حقوق دیپلماتیک بین‌الملل سابقه دارد و ایران نیز به‌درستی از این ابزار بازدارنده بهره برده است.

از دیگر اقدامات کلیدی ایران در پاسخ به ریاکاری آشکار آژانس، افشاگری درباره نشت هدفمند اسناد محرمانه هسته‌ای بود. طبق شواهد متعدد از جمله انتشار زودهنگام محتوای گزارش‌های فنی ایران در رسانه‌های رژیم صهیونیستی، تهران با جدیت موضوع دسترسی غیرقانونی به اسناد پادمانی را پیگیری کرد.

این افشاگری‌ها حاکی از آن بود که اطلاعات سری ایران در اختیار بازیگران خارجی قرار گرفته و سپس به عنوان بهانه‌ای برای فضاسازی رسانه‌ای و اقدامات نظامی علیه کشور مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. چنین رفتاری نقض مستقیم مقررات حفاظتی آژانس و مصداق سوءمدیریت اطلاعات محرمانه است که مشروعیت این نهاد ناظر بین‌المللی را به کلی زیر سوال برده است.

در نهایت، ایران با در نظر گرفتن شرایط امنیتی، شواهد نشت اطلاعات و اقدامات تنش‌زای آژانس، دسترسی برخی بازرسان خاص را محدود یا تعلیق کرد. برخلاف آنچه در برخی رسانه‌ها به‌عنوان اخراج تعبیر شد، این تصمیم بر پایه حق حاکمیتی هر کشور برای بررسی و تأیید صلاحیت فنی و امنیتی بازرسان اتخاذ شده است.

در مواردی، برخی از این بازرسان یا سابقه همکاری با نهادهای اطلاعاتی غربی داشته‌اند یا به افشای اطلاعات متهم بوده‌اند؛ بنابراین، محدودسازی دسترسی‌شان اقدامی احتیاطی و مشروع در جهت صیانت از اسرار فنی و امنیتی کشور تلقی می‌شود. این تصمیم نیز در چهارچوب مفاد پادمان و ماده ۹ اساسنامه آژانس، به‌ویژه در بخش مربوط به تأیید هویت بازرسان، قابل دفاع است.

آژانس چگونه اعتبار خود را در ایران از دست داد؟

موارد آشکاری وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مدیریت رافائل گروسی، از مأموریت فنی فاصله گرفته و عملاً در راستای منافع سیاسی و امنیتی غرب و رژیم صهیونیستی عمل کرده و اعتبار خود را در ایران از دست داده‌است؛

۱. انتشار گزارش‌های سیاسی به‌جای ارزیابی فنی

یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های انحراف آژانس از مسیر فنی، انتشار مکرر گزارش‌هایی بود که نه تنها بر پایه معیارهای علمی و پادمانی نوشته نشده بودند بلکه به‌طور واضح از منابع اطلاعاتی ناموثق و بی‌طرفی خارج به‌ویژه از سوی رژیم صهیونیستی تغذیه می‌شدند.

برای نمونه، گزارش‌هایی که در آن‌ها از وجود ذرات اورانیوم در مکان‌هایی چون مریوان یا تورقوزآباد نام برده شده بود، کاملاً مبتنی بر ادعاهایی بود که نخستین‌بار توسط نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در یک شوی رسانه‌ای ارائه شد و بعداً بدون بررسی دقیق میدانی، مستقیماً در گزارش‌های آژانس گنجانده شد.

این گزارش‌ها اغلب فاقد شواهد قابل اثبات در زمینه زمان، منبع آلودگی یا ارتباط آن با فعالیت‌های هسته‌ای واقعی ایران بودند و بیشتر در نقش ابزار سیاسی برای تشدید فشار و اجماع‌سازی بین‌المللی علیه ایران ظاهر شدند. درحالی‌که آژانس باید مرجع داوری فنی و بی‌طرف باشد، اتکای صرف به منابع سیاسی و تحلیل‌های اطلاعاتی خارج از مسیر رسمی، این نهاد را به نهاد سیاسی بدل کرده است.

۲. فضاسازی برای حمله نظامی

عملکرد گزارش‌های آژانس و لحن اظهارات گروسی در هفته‌های منتهی به حمله نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی به سایت‌های هسته‌ای ایران به روشنی نشان داد که این نهاد نه تنها به‌عنوان ناظر فنی بلکه به‌مثابه مقدمه‌چین عملیات نظامی عمل کرده است.

گزارش‌هایی که به شکلی ناگهانی و با آب و تاب فراوان از «پیشرفت نگران‌کننده برنامه غنی‌سازی» سخن می‌گفتند، همزمان با تشدید تحرکات سیاسی و امنیتی علیه ایران منتشر و به‌سرعت به خوراک رسانه‌ای و تبلیغاتی برای توجیه حملات بدل شدند.

در شرایطی که وظیفه آژانس، ایجاد اطمینان از صلح‌آمیز بودن فعالیت‌هاست، گروسی با استفاده هدفمند از واژگانی چون «زمان گریز هسته‌ای» یا «شکاف نظارتی خطرناک»، عملاً وارد فضایی امنیتی شد و زمینه را برای فشار فزاینده و اقدامات خصمانه بین‌المللی علیه ایران هموار کرد. این رویکرد بی‌تردید با رسالت فنی و غیرسیاسی آژانس در تضاد کامل است و مشروعیت آن را در سطح افکار عمومی و در میان اعضای غیرمتعهد تضعیف کرده است.

۳. رفتارهای دوگانه و نادیده‌گرفتن حملات متجاوزانه علیه ایران

یکی دیگر از جلوه‌های بارز سیاسی‌کاری آژانس، سکوت مطلق در برابر تجاوز نظامی آشکار به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران است. پس از حملات پهپادی و موشکی به تأسیسات نطنز، فردو و اصفهان، انتظار می‌رفت آژانس به‌عنوان مرجع بی‌طرف، این اقدامات را که ناقض اصل اساسی منشور آژانس مبنی بر عدم تهدید امنیت هسته‌ای کشورهای عضو است، قویاً محکوم کند.

گروسی اما نه‌تنها هیچ بیانیه‌ای در محکومیت این تجاوزات صادر نکرد بلکه در برخی اظهارات با استفاده از واژه‌هایی چون «خطرناک بودن برنامه ایران» یا «لزوم همکاری فوری»، تلویحاً به مشروع‌نمایی رفتارهای متجاوزانه طرف‌های غربی پرداخت.

این در حالی است که طبق بند ۴ ماده دوم اساسنامه آژانس، این نهاد موظف است در برابر تهدیدهای بالقوه یا بالفعل علیه تأسیسات صلح‌آمیز اعضا، موضعی قاطع اتخاذ کند. رفتار دوگانه گروسی در برابر ایران و در مقابل، حمایت‌های مکرر وی از برنامه‌های هسته‌ای رژیم صهیونیستی که عضو ان‌پی‌تی نیست، نشان می‌دهد که آژانس عملاً توازن بی‌طرفی را از دست داده و خود را در صف نیروهای فشارگر قرار داده است.

بازی به پایان خود نزدیک می‌شود؟

با گذشت پنج سال و هفت ماه از آغاز مدیریت رافائل گروسی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیش از هر زمان دیگری با بحران اعتبار، مشروعیت و بی‌طرفی مواجه شده است. این نهاد که قرار بود مرجع علمی و فنی نظارت بر برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورها باشد، اکنون از سوی بخش قابل توجهی از جهان به‌ویژه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به‌عنوان یک ابزار سیاسی در اختیار غرب و رژیم صهیونیستی تلقی می‌شود.

گزارش‌های غیرمستند، افشای اطلاعات محرمانه، جانبداری آشکار در برابر حملات نظامی و اظهارات تهدیدآمیز، مجموعه‌ای از رفتارهایی است که وجهه حرفه‌ای این نهاد را به‌شدت تضعیف کرده است. همچنین تزلزل در انسجام حقوقی، ضعف در برخورد با تجاوزهای آشکار به تأسیسات صلح‌آمیز و ناتوانی در حفظ استقلال کارشناسی، آژانس را از جایگاه بی‌طرفانه و مرجع جهانی خود به جایگاهی تنزل داده که در آن به‌عنوان بخشی از «شبکه فشار سیاسی» علیه کشورهای مستقل شناخته می‌شود.

در این فضا، ایران نه‌تنها با اتکا به قوانین بین‌المللی و حقوق عضویت در معاهده ان‌پی‌تی اقدامات مشروعی چون تعلیق همکاری داوطلبانه، محدودسازی بازرسان و افشای درز اطلاعات محرمانه را انجام داد، بلکه موفق شد افکار عمومی بین‌المللی را نیز نسبت به عملکرد جانبدارانه و سیاسی آژانس حساس کند.

واکنش‌های داخلی و منطقه‌ای نسبت به سکوت آژانس در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی و آمریکا و در مقابل، صدور بیانیه‌های مکرر علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز ایران، نشانه‌ای روشن از ریزش اعتماد بین‌المللی به این نهاد است. اکنون آژانس در موقعیتی قرار گرفته که بازسازی اعتبار آن، مستلزم تغییرات ساختاری، اصلاح رویه‌ها و بازنگری جدی در رهبری آن است.

به نظر می‌رسد بازی گروسی با کارت ایران، به پایان خود نزدیک می‌شود. اعتماد از دست رفته، بی‌عملی در قبال تجاوزات و تبدیل شدن به پلتفرم هماهنگ‌کننده فشار غرب، باعث شده است که آژانس نه‌تنها در تهران بلکه در بخش زیادی از جهان، دیگر به‌عنوان یک نهاد مستقل و شایسته برای داوری فنی شناخته نشود.

در صورت تداوم این مسیر، کشورهای هدفِ فشار، نه‌تنها سطح همکاری‌های خود را کاهش خواهند داد بلکه عملاً نهاد آژانس را از جایگاه ناظر جهانی خارج کرده و آن را به یک بازیگر ناکارآمد سیاسی تقلیل خواهند داد. بنابراین، ایران با اقدامات اخیر خود، نه‌تنها از منافع ملی دفاع کرده است بلکه به ساختار حاکم بر نظم بین‌الملل مبنی بر اهمیت و پیامدهای از دست رفتن اعتماد، هشدار داده است.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.