آزمون عقلانیت پساجنگ

عصر ایران پنج شنبه 19 تیر 1404 - 14:56
اکنون زمان بازسازی فرا رسیده است؛ بازسازی نه‌فقط در زیرساخت‌ها و اماکن آسیب‌دیده، بلکه در نهادها، رویکردها، شیوه‌های تصمیم‌گیری و تعریف دوباره‌ نقش‌ها. اگر این‌بار فرصت را به درستی دریابیم و از آن بهره بگیریم، می‌توان آینده‌ای ساخت که در آن، صلح با کرامت انسانی همراه باشد و اقتدار با عقلانیت.

عصر ایران؛ قادر باستانی تبریزی - آتش جنگی که زبانه کشید، فعلا خاموش شده است. سرزمینی زخمی، خانواده‌هایی داغدار، اکنون در برابر آزمونی بزرگ ایستاده است؛ آزمون عقلانیت پساجنگ و بازگشت به مسیر تدبیر و همبستگی ملی.

ما در این جنگ، صرف‌نظر از نتایج نظامی و ژئوپلیتیک، شاهد یک واقعیت گرانبها بودیم. هنگامی که هر بخش در جای درست خود قرار گیرد، نه‌تنها کارآمدی حاصل می‌شود، بلکه مقبولیت اجتماعی نیز به اوج می‌رسد. در روزهایی که نیروهای نظامی به وظیفه ذاتی خود ـ یعنی دفاع از مرزها و عزت ملی ـ پرداختند و خود را از منازعات سیاسی دور نگه داشتند، جامعه با تمام وجود به حمایت از آنان برخاست.

 شعارها ملی شد، رنگ‌ها کمرنگ شدند و مردم، بی‌توجه به سلایق گوناگون، کنار نیروهای مسلح ایستادند. این همان رمز ماندگاری و مقبولیت هر نهادی در جمهوری اسلامی است؛ قرار گرفتن در جای درست خود.

تجربه این جنگ بار دیگر نشان داد که مأموریت‌های اصیل امنیتی، از جمله شناسایی و مقابله با جاسوسان و عوامل نفوذ، نه‌تنها مورد استقبال مردم است، بلکه به مطالبه‌ای عمومی تبدیل می‌شود. زمانی که نیروهای امنیتی تمرکز خود را بر تهدیدات واقعی معطوف می‌کنند، دیگر نیازی به توجیه و تبلیغات نیست؛ همراهی و اعتماد عمومی به‌صورت طبیعی شکل می‌گیرد.

جامعه ما از امنیت در برابر دشمن حمایت می‌کند و آن را بخشی از آرامش جمعی می‌داند. اکنون با اتکا به این تجربه ارزشمند، می‌توان مسیر آینده را با رویکردی روشن‌تر و همدلانه‌تر طراحی کرد؛ مسیری که در آن، امنیت با گفت‌وگو و نقد سازنده هم‌افزا باشد، نه در تعارض.

فراتر از نیروهای نظامی و امنیتی، عرصه سیاستگذاری کلان نیز نیازمند بازنگری جدی است. فضای مجازی نمونه‌ای عینی از جایی است که سیاست‌های نادرست، سرمایه اجتماعی را فرسوده کرده است. در تمام این سال‌ها، هرگاه سخن از ارتقای امنیت شبکه و مدیریت فضای دیجیتال به میان آمده، بلافاصله جریان‌هایی که دغدغه‌شان خالص‌سازی و انحصار است، علم مخالفت با دسترسی آزاد به اطلاعات را برافراشته‌اند.

 این جریان‌ها، با سوار شدن بر قطار صیانت، به‌دنبال انسداد بیشتر بوده‌اند، نه امنیت بیشتر. نتیجه آن، کاهش سرمایه اعتماد عمومی و ایجاد دوگانگی در حکمرانی است؛ یک دولت رسمی که خواهان کیفیت و امنیت است و یک دولت پنهان که میل به انحصار و طرد دارد.

جنگ اخیر، ضعف‌ها را نیز به‌خوبی نشان داد. در لایه‌های مختلف سیاست، اقتصاد، آموزش و رسانه، خلأهایی وجود دارد که دیگر نمی‌توان آن‌ها را پشت پرده مصلحت پنهان کرد.

رسانه‌های ما در طول بحران، یا بیش از اندازه انفعالی عمل کردند یا چنان پُر از زبان رسمی بودند که مخاطب از آنها فاصله گرفت. حالا که جامعه به اجبار با یک تجربه بزرگ زیسته روبه‌رو شده، باید بپذیریم که مشروعیت رسانه، از صداقت و شفافیت می‌آید، نه از هماهنگی با دستورالعمل‌های خشک و محدودساز.

اقتصاد، همچنان یکی از مهم‌ترین حوزه‌های نیازمند ترمیم و تقویت است. ما در عرصه دفاعی توانستیم توانمندی خود را نشان دهیم، اما در زمینه‌هایی مانند کنترل تورم و حفظ ثبات بازار، با چالش‌هایی جدی روبه‌رو بودیم. این نابرابری میان توان دفاعی و توان معیشتی، زنگ هشدار مهمی است که باید آن را جدی گرفت.

 خوشبختانه اکنون فرصتی پدید آمده تا با بهره‌گیری از همبستگی ملی و بازنگری در سیاست‌های اقتصادی، راهی به‌سوی ثبات، رفاه و ترمیم اعتماد عمومی گشوده شود؛ چرا که امنیت واقعی، در پشتیبانی یک اقتصاد تاب‌آور و پاسخ‌گو شکل می‌گیرد.

از همین‌رو، دوره پساجنگ باید نقطه آغاز گفت‌وگویی ملی و صمیمی باشد؛ گفت‌وگویی درباره بازتعریف نقش نهادها، مسئولیت‌های متقابل مردم و حاکمیت، و سازوکارهایی که اصلاح‌پذیری را تقویت می‌کند. تجربه اخیر نشان داد که وقتی نهادهای خاص در جایگاه تخصصی خود قرار می‌گیرند، مایه افتخار و اعتماد عمومی‌اند؛ اما اگر این نقش‌ها با عرصه‌هایی چون دیپلماسی یا صنعت و تجارت در هم بیامیزد، فرصت‌های بزرگ کشور ممکن است از دست برود.

همچنین امنیت اگر در خدمت قانون، عدالت و صیانت از حقوق ملت باشد، پشتوانه‌ای قدرتمند برای نظام خواهد بود؛ اما اگر به ابزاری برای حذف صدای منتقد بدل شود، نه‌تنها مقبولیت خود را از دست می‌دهد، بلکه در بلندمدت به مانعی در مسیر توسعه و همبستگی ملی بدل خواهد شد.

ما جامعه‌ای هستیم که می‌فهمد و این مهم‌ترین دارایی یک کشور در دوران پسا‌بحران است. جامعه‌ای که بفهمد، می‌تواند ببخشد، می‌تواند همراهی کند و می‌تواند از دل زخم، اعتماد بسازد؛ مشروط به اینکه با او صادقانه سخن گفته شود، و تصمیم‌گیران نیز در جای درست خود باشند.

اکنون زمان بازسازی فرا رسیده است؛ بازسازی نه‌فقط در زیرساخت‌ها و اماکن آسیب‌دیده، بلکه در نهادها، رویکردها، شیوه‌های تصمیم‌گیری و تعریف دوباره‌ نقش‌ها. اگر این‌بار فرصت را به درستی دریابیم و از آن بهره بگیریم، می‌توان آینده‌ای ساخت که در آن، صلح با کرامت انسانی همراه باشد و اقتدار با عقلانیت.

 تجربه جنگ می‌تواند پایانی باشد بر دوره‌ای دشوار و پُرهزینه، به‌شرط آن‌که از گذشته درس بگیریم و با شجاعت، به‌سوی اصلاح و ترمیم پیش برویم.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.