آذریزدی، مردی که از دل کوچههای ساده و ساکت یزد برخاست تا صدای شیرین حکایتهای کهن را به زبان ساده و کودکانه، به گوش میلیونها کودک ایرانی برساند. او را بیجهت « پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران» نمینامند؛ این عنوان، عصارهی یک عمر تلاش و عشق بیحد به کودکان و ادبیات است.
این اشتیاق و سوز درونی، آذریزدی را بدل به کسی کرد که قصههای کهن را از دل غبار کتابهای کهنه بیرون کشید و آنها را با زبان دلنشین و ساده برای بچهها بازنوشت و زبان قصهگویی برای کودکان را در ایران معماری کرد. کاری که نه پیش از او کسی بهصورت جدی انجام داده بود و نه پس از او کسی توانست با همان تاثیرگذاری تکرارش کنداما شاید یکی از تأثیرگذارترین و زیباترین گواهیها بر جایگاه مهدی آذریزدی، بیانات رهبر معظم انقلاب باشد. ایشان در سخنرانی سال 1386در یزد، در توصیف نقش بیبدیل آذریزدی در دوران حساس تربیت فرزندانشان چنین میفرمایند:
« من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم. آنوقتی که کتاب ایشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصههای خوب برای بچههای خوب» - من رفتم تورق کردم. بچههای ما داشتند به دوران مُراهقی - یعنی نزدیکی به بلوغ - میرسیدند، دوره هم دورهی طاغوت بود و همهی عوامل در جهت گمراهسازی ذهن و دل جوان حرکت میکرد. من دلم میخواست چیزی باشد که جوانهای ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب مینوشتم و بین جوانهای دانشجو و دانشآموزهای سطوح بالای دبیرستانها پخش میشد، اما برای بچههای کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم.
نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش میگردم.
به نظرم دو جلد یا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خریدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اینکه جلد پنجم به نظرم یا ششم - حالا درست نمیدانم، یادم نیست - درآمد؛ بتدریج چاپ شد و من رفتم تهیه کردم و برای فرزندانم خریدم.
نه فقط فرزندان، بلکه در سطح شعاع ارتباطات فامیلی و دوستانه، هرجا دستم رسید و فرزندی داشتند که مناسب بود با این قضیه، این کتاب ایشان را معرفی کردم.
خواستم این حقشناسی را من به نوبهی خود کرده باشم. ایشان یک خلأئی را در یک برههی از زمان برای زنجیرهی طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. »
بیان چنین جملاتی، نه فقط تجلی احترام شخصی به یک نویسنده، بلکه تایید نقش فرهنگی آذریزدی در ساحت ملی و هویتی کودکان این سرزمین است. او در دورهای که هنوز کتابهای کودکانه، نه کیفیت امروز را داشتند و نه کمیت، خلأیی را پر کرد که هیچ نهاد رسمی از پسش برنیامده بود.
سایر ویدیوهای خبری را از دست ندهید