به گزارش مشرق، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان گفت و گوی تلویزیونی خود با به تشریح ابعاد و جزئیات جنگ تحمیلی ۱۲ روز پرداخت.
مجری: ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت قریب به هزار نفر از هموطنان عزیز و همچنین عرض ادب و احترام خدمت شما و تشکر از اینکه این گفتگو را پذیرفتید. جناب آقای دکتر تقریباً تنشهای بین اسرائیل و ایران، تنشهای بسیار دیرپا و درازدامنه ای بوده که در فرایند این تنشها به نقطه اوج آن رسیدیم و حمله مستقیم اسرائیل به ایران آغاز شد. مسأله این است که چرا تنشها امروز به این نقطه رسیده و اسرائیل از حمله به ایران به دنبال چه اهدافی بوده است؟
قالیباف: در ابتدا عرض سلام و خداقوت به ملت عزیز و شریف ایران و آرزوی قبولی طاعات و عزاداری یکایک محبین اهل بیت (ع) را از درگاه باری تعالی دارم. در ابتدا یادی از شهدا میکنم؛ سرداران شهیدیکه عمر خود را و بیش از ۴۰ سال در مداومت مجاهدت خود قرار دادند و در نهایت به خواسته خود (شهادت) رسیدند و امروز به برکت زحمات آنها در این نقطه قرار داریم. همچنین از دانشمندان و نخبگان در عرصه فناوری و دانش بنیانها به ویژه صنعت هستهای و در رأس آن ملت عزیز و شریف ایران که همواره در صحنه بودند و غیرتمندانه با مال و جان خود در همه فراز و نشیبها از کشور عزیزمان دفاع کردند، تشکر میکنم. عرض تسلیت دارم به مناسبت ایام عزا و شهادت این عزیزان و امیدوارم هر کجا هستیم نسبت به ایران و ملت ایران وفادار باشیم. عرض ادب و احترام ویژه ای نیز خدمت فرمانده کل قوا، رهبر معظم انقلاب دارم که با تصمیم، فرماندهی و رهبری خود این موفقیت بزرگ را رقم زدند.
درباره نکتهای که اشاره کردید قطعاً همین طور است و بحث ما با آمریکا و اسرائیل بسیار دیرینه است. برخی تصور میکنند مشکل ما با آمریکا از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده در حالی که هر کجای تاریخ را که مینگریم مخصوصاً در صد سال اخیر، همواره جای پای آمریکا با هر حکومت سیاسی که در آن بوده وجود دارد و تلاش داشته ایران را تضعیف کند. از نظر آنها، اگر ایران میخواهد قدرتمند باشد باید تمشیت امور آن با آمریکا باشد و اگر بخواهد مستقل باشد و خودش تصمیم بگیرد مثل صنعت نفت، آمریکا این اجازه را نخواهد داد.
در بخش اول اگر بخواهم به چگونگی آغاز این حمله اشاره کنم باید بگویم رژیم صهیونیستی سالیان سال بود که نماینده و ژاندارم آمریکا در منطقه بود البته همواره بر اساس بارها، نگاه تاریخی و نگاه ایدئولوژیکی خود تضاد و مخالفتهایی داشته که در دوران نتانیاهو ویژهتر شده است. شخصاً معتقدم دشمنی نتانیاهو به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستیبا موضوع ایران، ایرانی و باورهای آنها بیشتر است تا موضوع فلسطین. باور آنها این است که موضوع فلسطین را حل کرده و یا در حال حل آن هستند، البته با دو دولتی آن مخالف است و میگوید دولت دیگری را به رسمیت نمیشناسد، فقط مردم باشند و حکومتی هم داشته باشند اما حق دفاع از خود و یا حق داشتن ارتش و دستگاههای امنیتی را ندارند.
بیشتر شبه دولت است تا دولت.
شبه دولت هم نیست صرفاً کسی که امور نان و آب و جمع آوری زبالهها را بر عهده داشته باشد، یعنی حق داشتن دولت که شأن یک کشور باشد را ندارند.
با نگاهی به گذشته میبینیم نتانیاهو همواره این مخالفت را داشته است چه در دوره ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۰ و چه بعد از آنکه مجدداً روی کار آمد و از آن زمان چند دوره است که به صورت مداوم حکومت میکند. شخص نتانیاهو با همه رؤسای جمهور آمریکا فارغ از دموکرات بودن یا نبودن آنها، یک اختلاف نظری داشت که میخواست بیشتر به ایران بپردازد اما آنها بر موضوع فلسطین تأکید داشتند.
پروژه اصلی آنها ایران ستیزی بوده است.
بله و آن هم دلیل دارد چرا که ایران قوی و یکپارچه با باورها، تمدن و تاریخ خود در حوزه زیاده خواهی ها و باورهایی که آنها (رژیم صهیونیستی) دارند، قابل پذیرش نیست. آنها راهبردها و باورهایی دارند که برخاسته از نوع بینش سیاسی و دینی آنهاست. آنها موضوع نیل تا فرات را دنبال میکنند و به دنبال سرزمین موعود هستند که رسیدن به این هدف را با استکبار و با آنهایی که خودشان را از همه بهتر میدانند، گره زده و تصور میکنند نسبت به سایر جوامع بشری متفاوتتر هستند.
گویی اسرائیل بر اساس یک سری انگارههای نژادپرستانه شکل گرفته است.
بله. در حقیقت و بی شک جنگی هم که آغاز کرد با هماهنگی با آمریکا بوده چرا که رژیم صهیونیستی هیچ حرکتی را اعم از نظامی و سیاسی در سطح منطقهای و بین المللی بدون هماهنگی با آمریکا انجام نمیدهد لذا ریشه اصلی همه اینها آمریکاست.
آنها در این مقطع ۳ هدف را به صورت روشن برای خود مشخص کرده بودند که هم آنها را در رسانهها بیان کردند، هم نتانیاهو در قالب یک فیلم ویدئویی آن را گفت و هم وزیر جنگ و وزیر دارایی آنها در این خصوص صحبت کردند. یعنی آنها به دنبال این بودند که هم تغییر نظام سیاسی ایران را رقم بزنند و هم به دنبال این بودند که پایههای قدرت ما را مورد هدف قرار دهند که یکی از آنها هستهای بود. همچنین حوزه موشکی نیز مورد هدف آنها بود. آنها این سه هدف جدی را دنبال میکردند که به صورت رسمی نیز اعلام کردند.
امروز بنگاههای رسانهای در دنیا در دست صهیونیست هاست و آنچه را میخواهند به جامعه القا کنند با صدای بلند، با حجم زیاد و به روشهای مختلف اعلام میکنند. با نگاهی به تحلیلهای صاحبنظران در اندیشکدههای آمریکایی، غربی، اروپایی و شرقی، میبینیم آنها (رژیم صهیونیستی) در هر ۳ هدف خود ناموفق بودند و اینجاست که میگوئیم آنها در جریان جنگ ۱۲ روزهای که به راه انداختند به نتیجه نرسیدند. البته نمی گویم ما آسیب ندیدیم؛ جنگ زد و خورد دارد. ما بیش از هزار شهید دادیم که بخش قابل توجهی از آنها زنان، کودکان و مردم عادی بودند اما در پایان این نبرد، موفقیتهای بزرگی کسب کردیم؛ یکی از موفقیتهای ما این بود که اجازه ندادیم دشمن به اهداف خود برسد و همچنین فرصتهایی نیز برای خودمان ایجاد شد.
فارغ از اهداف راهبردی اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه یعنی براندازی و هدف قرار دادن صنعت هستهای و قدرت موشکی به نظر میرسد دلیل و بنیاد درگیریهای اسرائیل با ایران صرفاً محدود به این سه مؤلفه نمیشود. بارها گفته شده در منطقه در وضعیتی قرار گرفته ایم که گسلهای ژئوپلتیک آن فعال شده لذا انگیزه اصلی و مبنای نگاه اسرائیلی نیز گویا صرفاً براندازی نظام جمهوری اسلامی نیست بلکه هدف آنها خود ایران است. اکنون سوال اینجاست که چرا ایران تا این حد موضوعیت پیدا میکند و مورد کینه توزی و ستیزه جویی قرار میگیرد تا جایی که نتانیاهو پروژه و دستاورد سیاسی خود را به طور مستقیم، ایران ستیزی میداند.
پاسخ را باید اینگونه داد که بر فرض که ما نیز با رژیم صهیونیستی کاری نداشته باشیم اما این رژیم قطعاً با ما کار دارد.
ما یعنی چه کسی؟
یعنی ایران. فارغ از بحث سیاسی و سیاست ما در جمهوری اسلامی که البته مهم است و باید به آن توجه شود، موقعیت جغرافیایی ایران است که بسیار مهم و بلکه مهمتر از موضوع حوزه سیاسی و سیاستی ماست.
گویا پیش از اینکه اسرائیل با سیاست ایران مشکل داشته باشد، با جغرافیای ایران مشکل دارد.
بله اینها لازم و ملزوم یکدیگرند. با بازگشتی به عقب و نگریستن به جنگ جهانی اول و دوم میبینیم که ایران اعلام بی طرفی کرد اما قدرتهایی که آن روز درگیر جنگ بودند هیچکدام این بی طرفی را نپذیرفتند.
این در حالی بود که نظام سیاسی ایران در آن زمان وابسته بود و مستقل نبود.
متفقین و متحدین بنا به اندیشهها، باورها، سیاستها و خاستگاههای خودشان جغرافیای ایران را پل پیروزی میدانستند. این جغرافیا با این تاریخ تمدنی را در کنار مردمی قرار دهید که با این باورها و با نقشی که اسلام در حوزه انسانیت، شرافت، ظلم ستیزی، استقلال، منزلت، معرفت، قدرت، ثروت و ظرفیتهای مادی و معنوی ایفا میکند در آن زندگی میکنند و باعث حیاتی شدن موقعیت آن شده اند.
از سوی دیگر این کشور یکدست و یکپارچه بوده و ایران کنونی قابل پذیرش برای رژیم صهیونیستی با چنان باورها و تفکراتی که به دنبال توسعه فضایی و سرزمینی بوده نیست. آنها بر اساس باورهای خود و با حمایت تمامقد آمریکا و غرب مقابل ایران ایستادند، از این رو اگر ما با آنها کار نداشته باشیم، آنها با ما کار دارند.
یعنی پیش از اینکه سیاستهای ایران تولید قدرت کند، جغرافیای ایران تولید قدرت کرده است.
بله. این تاریخ با این جغرافیا و در کنار این باور، یک کشور مستقل قوی در بُعد مادی و معنوی است. حادثه جنگ اخیر نیز آن را نشان داد. حتماً اختلاف سلیقههایی در داخل کشور وجود داشت و حتی در برخی زمینهها بیش از اختلاف سلیقه بود به طوری که در اصول و مبانی اصلی نظام و کشور شاهد تفاوت رویکرد بودیم اما زمانی که مورد تهاجم خارجی، آن هم تهاجم رژیم صهیونیستی و در ادامه دخالت و حمله مستقیم آمریکا قرار گرفتیم، این تمدن، باور، جغرافیا، عظمت و این ایران همه یکپارچه شده و در کنار و در حلقه مرکزی رهبر معظم انقلاب گرد آمدند و با یکصدایی یک حرف زدند و این همان قدرتی است که رژیم صهیونیستی همواره نگران آن بوده است.
باز هم به تاریخ برگردیم. به فلات ایران در گذشته بنگرید که از شمال و جنوب به کجا کشیده شده بود و تقریباً دو برابر مساحت فعلی را داشت اما به دلیل ضعف نظامهای سیاسی و در جریان جنگهای مختلف طی ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال گذشته از دست رفت و آخرین آن، جدایی بحرین در سال ۱۳۵۲ بوده است. همه این اتفاقات در نظامهای سیاسی مختلف رخ داد اما ملت ایران همواره در برابر آن بحث داشتند. آن زمان نظامهای سیاسی بود که در واگذاریها نقش داشتند اما بعدتر امام (ره) در دوران جنگ تحمیلی نشان داد که میتوان در برابر این تهاجمات ایستاد. رژیم بعث و صدام در جنگ علیه ما تنها نبود و همه شرق و غرب با آنها و پای کار صدام بودند. طراحیها و تانکها از سوی اتحادیه جماهیر شوروی صورت میگرفت، پول از طرف آمریکا و وابستگان آنها در منطقه تأمین میشد، میراژهای فرانسه را میآوردند و از ارتشهای کشورهای متعدد استفاده میکردند با این حال ولایت فقیه و این نظام سیاسی (نظام جمهوری اسلامی) توانست از کیان وطن و اسلام دفاع کند.
به خاطر دارم مقام معظم رهبری آن زمان و ماههای ابتدایی جنگ و در جبهه، نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع بودند و رژیم بعث با حمایت شرق و غرب در میدان حاضر بود. همانجا در میدان جنگ از ایشان سوال شد که ما برای اسلام میجنگیم یا برای وطن؟ که ایشان فرمودند این سوال درست نیست و اسلام و وطن بر هم منطبق بوده و لازم و ملزوم و ظرف و مظروف یکدیگرند. آنجا بود که نشان داده شد این باور، نظام سیاسی و جمهوری اسلامی است که از تاریخ تمدنی و فرهنگ ایرانی که همواره موحد بوده است، در مقابل دشمن خارجی دفاع میکند.
در حال تکمیل…