رسانه، بیش از آنکه ناقل پیام باشد، میدان بازتعریف قدرت است و گفتوگوی رهبران سیاسی با خبرنگاران پرمخاطب، شکل مدرن کنش دیپلماتیک در عصر روایی رسانهای به شمار میرود. از این منظر، گفتوگوی اخیر دکتر مسعود پزشکیان با تاکر کارلسن، را باید در قالب نوعی «دیپلماسی روایی هدفمند» تحلیل کرد؛ تلاشی برای بازتعریف چهره ایران، عبور از تحمیلهای روایتی جریان اصلی رسانههای غربی، و طرح پرسشهایی انسانی، اخلاقی و تاریخی فراتر از واژگان رسمی.
سؤال اساسی این است: از گفتوگوی رئیسجمهور ایران با یکی از اثرگذارترین چهرههای رسانهای آمریکا، چه انتظاری میرفت و این گفتوگو تا چه حد توانست آن انتظارات را محقق کند؟
۱. فراتر از کلیشه؛ تبیین چهرهای عقلانی از ایران
در نخستین سطح، انتظار میرفت این گفتوگو فرصتی برای گشودن روزنهای در دیوار بلند سوءبرداشتهای نهادینهشده در رسانههای غربی باشد؛ جایی که ایران عمدتاً در نقش یک بازیگر ناسازگار، غیرعقلانی و تهدیدمحور بازنمایی میشود. پزشکیان با اتخاذ لحنی آرام، منسجم و دور از شعار، این تصویر را به چالش کشید. نه با نفی نظام جهانی یا اتخاذ مواضع سلبی صرف، بلکه با برجستهسازی پرسشهایی اخلاقی درباره عدالت، دوگانگی غرب در مواجهه با بحرانهای بینالمللی و جایگاه ملتها در نظم جهانی موجود.
او با واژگانی ساده اما مفهومی، ایران را کشوری معرفی کرد که کنشهایش را نه از سر هیجان، بلکه بر مبنای عزت، استقلال و منطق عمل تنظیم میکند. به بیان دیگر، مصاحبه تلاش کرد نشان دهد که ایران، اگرچه ممکن است مخالف نظم موجود باشد، اما فاقد عقلانیت نیست؛ بلکه به دنبال نظمی جایگزین با منطق انسانیتر است.
۲. از سیاست به تجربه انسانی؛ انتقال پیام مردم
وجه دوم این گفتوگو، عبور از موضعگیری صرف سیاسی و ورود به سطح تجربه انسانی بود. این نقطه، یکی از مؤثرترین ابعاد مصاحبه پزشکیان است. رئیسجمهور، در جایگاه یک پزشک با سابقه فعالیت میدانی و نه صرفاً یک سیاستمدار رسمی، با زیست انسانی خود به گفتوگو معنا بخشید.
او از چالشهای معیشتی، درمانی و روانی مردم ایران سخن گفت؛ از رنج تحریمهایی که زندگی روزمره را مختل کردهاند، بدون آنکه دولتها یا نهادهای بینالمللی مسئولیت عینی خود را بپذیرند. در اینجا، «ایران» نه یک پرونده هستهای یا یک برنامه موشکی، بلکه جامعهای از انسانهای زنده و دردکشیده تصویر شد؛ روایتی که برای افکار عمومی غرب قابل لمستر و باورپذیرتر است.
۳. بازسازی هوشمندانه قدرت نرم؛ روایت بهجای واکنش
سطح سوم و پیچیدهتر، تلاش برای بازسازی مؤلفههای قدرت نرم ایران در ذهن مخاطب بینالمللی بود. برخلاف روایتهای تکراری برخی مسئولان که معمولاً به مواضع سلبی، انفعال گفتمانی یا کلیشههای ایدئولوژیک محدود میشود، پزشکیان در این مصاحبه از زاویهای متفاوت وارد شد: ترویج درک، نه الزام؛ همدلی، نه هراس.
او با پرهیز از تقابلسازی، گفتوگویی معطوف به فهم شکل داد. مخاطب او نه فقط دولتها، بلکه افکار عمومی جهانی بود. بهویژه در آمریکا، که قطببندی سیاسی و فرسایش اعتماد عمومی نسبت به رسانههای رسمی، فضا را برای شنیدن صداهای آلترناتیو فراهم کرده است. در چنین بافتی، حضور پزشکیان در گفتوگو با چهرهای چون تاکر کارلسن، نه یک عقبنشینی از عرصه دیپلماتیک، بلکه ورود به میدان جنگ نرم با ابزار روایت بود.
سخن پایانی اینکه مصاحبه دکتر پزشکیان با تاکر کارلسن را باید آغازگر فصلی جدید در دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی دانست؛ فصلی که در آن روایت جایگزین شعار، و تجربه انسانی جایگزین موضعگیری کلیشهای میشود. این گفتوگو، نه با صدای بلند، بلکه با لحن آرام، و نه با صدور احکام، بلکه با طرح پرسش، تصویر تازهای از ایران به مخاطب جهانی عرضه کرد.
در زمانهای که رقابت دولتها نه فقط بر سر منابع، بلکه بر سر «روایت»هاست،رئیسجمهوری از ایران، صدایی آرام اما روشن برگزید و همین صدا، شنیده شد.
315 315