وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بار سنگینی از مسئولیت بر دوش دارد و وزیر متولی این وزارتخانه نیز نه یک مدیر معمولی، که متولی سه رسالت حیاتی و درهمتنیده است: حمایت و هدایت کسبوکارهای نوپا و شرکتهای پیشران در عرصه فناوری، توسعه زیرساختهای بنیادین و امن اقتصاد دیجیتال، و مهمتر از همه، تضمین دسترسی بیدغدغه توده مردم به خدمات ارتباطی و دیجیتال پایه. این سه رکن، مثلثی را تشکیل میدهند که ثبات و پیشرفت فضای مجازی کشور بر آن استوار است و غفلت از هر ضلع، بنیان کل اقتصاد دیجیتال، و بلکه کل اقتصاد را سست میکند.
اما نگاهی به رخدادهای رسانهای اخیر، تصویری نگرانکننده از توازن این مسئولیتها ترسیم میکند. آنچه بیش از هر چیز به چشم میآید، حضور پررنگ وزیر در جلسات تخصصی با فعالان اقتصادی، افتتاح پروژههای زیرساختی، و پیگیری مسائل مربوط به کسبوکارها و زیرساختهای کلان است.
به جلسات اخیری که وزیر ارتباطات در آنها حضور داشته و نتیجه و خبر آنها در رسانه رسمی این وزارتخانه منعکس شده است، توجه کنید:
هرچند اهمیت این اقدامات انکارناپذیر است، اما گویی ضلع سوم مثلث حیاتی وظایف وزارت ارتباطات – یعنی خدمات مستقیم و روزمره به مردم – این روزها در سایه قرار گرفته و مسئول وزارت ارتباطات به آن بیتوجه است.
یکی از آخرین موارد حضور ستار هاشمی در عرصه عمومی برای پاسخگویی به مردم، حضور در برنامهای تلویزیونی به همراه «جناب خان» بود. وزیر در آن برنامه با شوخیهای این عروسک بامزه همراه شد و خندید. در بخشی از برنامه با شنیدن صدای فرزندانش اشک به چشم آورد. اما در نهایت، در آن برنامه هم حرف دندانگیری نزد که دردی از مردم دوا کند یا ریشه مشکلی را توضیح بدهد.
در کنار این، حضور وزیر ارتباطات در شبکههای اجتماعی نیز این روزها کمرنگ شده است. هرچند در حالت کلی نیز تحلیل عملکرد توییتری ستار هاشمی نشان میدهد که او معمولاً در زمان شکلگیری بحرانها ساکت است و بعد از حل بحران، به حضوری کوتاه و عذرخواهی و وعده حل مشکل بسنده میکند و پس از پاسخ دادن به یکی دو کامنت، دوباره تا مدتها غیب میشود و در این مدت به هیچ منشن و سوالی پاسخ نمیدهد.
حالا این غفلت در شرایطی رخ میدهد که جامعه پس از جنگ ۱۲ روزه، هنوز با پیامدهای اختلالات گسترده ارتباطی دستوپنجه نرم میکند. با گذشت روزها، نه تنها خدمات به ثبات پیشین بازنگشته، که مردم هر روز با چالشهای جدیدی مواجهند: اختلالات GPS که زندگی روزمره و ناوبری را مختل کرده، مشکلات فنی در شبکههای TD-LTE که دسترسی به اینترنت همراه را در مناطق مختلف با دشواری روبهرو کرده، افت سرعت اینترنت، از کار افتادن پروتکلها و سرویسهای مختلف، و حتی گزارشهای متعدد مبنی بر «داخلی شدن ارتباطات» در دقایقی از روز که پیوند کاربران با جهان خارج را قطع میکند.
آقای وزیر! در چنین شرایطی، غیبت شما از صحنه رسانهای و گفتوگوی مستقیم با مردم، زخم کهنهای را تازه میکند. شهروندان برای انجام امور روزمره، ارتباطات ضروری، و حتی استفاده از سرویسهای حملونقل، هر روز به دیوار اختلالات برخورد میکنند. آنها نه توضیحی میشنوند، نه زمانبندی برای رفع مشکلات میبینند، و نه حتی اطمینان دارند که صدای اعتراضشان به گوش مسئولان میرسد.
شفافسازی درباره ریشه اختلالات فنی، ارائه نقشهراه فوری یا حداقل توضیح و وعدهای برای بهبود کیفیت خدمات، تنها بخشی از حقوق اولیه مردم است. وزیری که نام «ارتباطات» بر وزارتخانهاش نقش بسته، نمیتواند در بحبوحه چنین مشکلات ملموسی، پشت درهای بسته جلسات فنی پنهان شود. نام شما اگرچه «ستار» است، وظیفه شما نه «پوشاندن»، بلکه عریان و برطرف کردن عیوب ارتباطی است. مستور ماندن در روزگار این روزگار سخت نیز شیوهای نیست که به مذاق مردم خوش بیاید.
توسعه زیرساختها و حمایت از کسبوکارهای فناوری، اهدافی حیاتی هستند، اما تحقق آنها مستلزم برخورداری از سرمایهای به نام «اعتماد عمومی» است. این اعتماد امروز با هر قطعی GPS، با هر افت سرعت و کیفیت غیرمنتظره، و با هر لحظه انزوای دیجیتالی، ترک برمیدارد. مردم، مهمترین ذینفعان وزارتخانه شما، با این پرسش تنها ماندهاند: وقتی زندگی روزمرهشان درگیر اختلالات فنی مکرر است، وزیر ارتباطات دقیقاً کجاست؟