به گزارش اقتصادنیوز، از نگاه نویسنده اندیشکده هیل، آمریکا و اسرائیل به دنبال گسترش عادیسازی روابط با کشورهای عربی منطقه هستند، در حالیکه افکار عمومی جهان عرب چندان موافق این روند نیست.
کاهش حمایت مردمی از اسرائیل نشان میدهد که بدون مشروعیت در میان مردم، صلحی پایدار شکل نخواهد گرفت.
باراک سلا، پژوهشگر ابتکار در خاورمیانه در مدرسه حکومتی هاروارد کندی، در اندیشکده هیل مینویسد: جنگ 12 روزه میان ایران و اسرائیل، شاید آخرین فصل از طولانی ترین منازعه اسرائیل باشد؛ با این حال، نتیجه نهایی نه در میزان تخریب ها؛ بلکه در آن چه پس از جنگ ساخته می شود، معنا پیدا میکند.
از سوی دیگر ترامپ در چنین شرایطی، در تلاش برای عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان و سوریه است. پیگیری برای پایان جنگ با غزه نیز با همین هدف انجام میگیرد.
این درحالی است که افکار عمومی جهان عرب، کاملا در مسیر دیگری در حرکت است. در هفت کشور عربی منطقه، حمایت از عادیسازی روابط با اسرائیل از 31 درصد به زیر 13 درصد سقوط کرده است.
حتی در مراکش که از پیشتازان این روند بود، پس از حملات 7اکتبر 2023، شاهد روند نزولی بودیم و مشابه دیگر کشورها این میزان به زیر 13 درصد رسیده است. این نشان می دهد که حتی برخی پیروزیهای نظامی، بدون مشروعیت مردمی هیچ ارزشی نخواهند داشت. دلیل این شکاف چیست؟ چون فرآیند عادیسازی بیش از حد نخبگانی و از بالا به پایین بوده است.
توافقنامه ابراهیم این مسیر را آغاز کرد و ارتباط دیپلماتیک میان دولتها را برقرار ساخت. اما ارتباطات مدنی میان دانشجویان، معلمان و کارآفرینان با آن سرعت پیش نرفته است. منتقدان میگویند که تلاشهای گذشته برای گفتوگوی اسرائیلی-فلسطینی به دلیل نبود زیرساخت سیاسی شکست خورد.
عادیسازی واقعی، بر سه اصل اساسی استوار است: ادغام امنیتی، مشارکت اقتصادی و از همه مهم تر، پیوند های انسانی. پس از 7 اکتبر، دو رکن نخست را شاید بتوان همچنان برقرار در نظرگرفت، اما پیوندهای انسانی، نخستین قربانی جنگ بودند.
زمانی که موشک ها بر فراز آسمانها پدیدار میشوند، همه ما کسانی را ترجیح میدهیم که دیگران را به چشم انسان ببینند، نه دشمنی انتزاعی.
پیش از آغاز جنگ در غزه، برخی تحولات نیز رخ داده بود. برای مثال عربستان و مصر برخی محتواهای ضدیهودی را از کتابهای درسی خود حذف کردند. امارات متحده عربی نیز آموزش درباره هولوکاست را آغاز کرد. این نمونهها به زعم نویسنده نشان میدهند که وقتی اراده سیاسی وجود داشته باشد، آموزش نیز میتواند تغییر کند.
به یقین پس از پایان جنگ در غزه، اسرائیل با بحران های درونی زیادی مواجه خواهد بود. بازسازی اعتماد اجتماعی و ترمیم آسیبهای روانی جامعه برای مقامات اسرائیلی، چندان آسان نخواهد بود.
نویسنده در پایان، با اشاره به گفتهای از ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، که گفته بود میخواهد خاورمیانه یک «اروپای جدید» باشد، یادآور میشود که پس از جنگ جهانی دوم، اروپا نه تنها شهرها را بازسازی کرد، بلکه به روابط و هویتها نیز معنایی تازه بخشید. برهمین اساس اگر اسرائیل واقعا به گسترش روابط با دولتهای عربی اهمیت میدهد، باید از چرخه های سنتی درگیری/آرامش موقت خارج شده و بر صلح پایدار تمرکز داشته باشد.