به گزارش خبرگزاری صداوسیما، آقای کاظم غریب آبادی معاون حقوقی و بین الملل وزارت خارجه با حضور در استودیو گفتگوی ویژه خبری به موضوع بررسی تحولات سیاست خارجی پس از دفاع مقدس ۱۲ روزه پرداخت و به سوالات در این باره پاسخ داد. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: ما زمانی که مذاکرات را غیرمستقیم با آمریکاییها شروع کردیم آیا پیش بینی از اقدام خصمانه آنها داشتیم؟ و اگر داشتیم آیا تمهیدی برای آن کرده بودیم؟
غریب آبادی: زمانی که رئیس جمهور آمریکا نامهای را خدمت مقام معظم رهبری فرستاد، همان زمان هم اعلام شد از سوی مسئولین ذیربط که در آن نامه خودش دو موضوع را آقای ترامپ برجسته کرده بود، یکی بحث رسیدن به یکسری راهکارهای دیپلماتیک برای حل و فصل موضوع هستهای و رفع تحریمها و دوم هم برجسته کردن اقدامات نظامی، در نامه اش ترامپ این را مشخص کرده بود. پس طبیعتا منطق و عقل اقتضا میکرد که کل ساختار ما هم ساختار سیاسی و دیپلماتیک و هم ساختار دفاعی و نظامی ما خودش را آماده میکرد، بالاخره ایشان رئیس جمهور یک کشور است، علیرغم همه دیدگاههای متفاوتی که به آقای ترامپ وجود دارد نسبت به رفتارهایش و سیاست هایش و نسبت به اقداماتش، اما باید چنین مواضعی را جدی گرفت. از این رو در دو جبهه برنامه ریزی لازم صورت گرفت. همکاران و دوستان ما در بخش نظامی و دفاعی کار خودشان را شروع کردند. اینگونه نبود که آماده سازی دفاعی و نظامی را با وصول نامه رئیس جمهور آمریکا شروع کرده باشند بالاخره ما کشوری هستیم که بعد از انقلاب اسلامی آماج تهدیدات مختلف و حتی برخی اقدامات نظامی قرار گرفتیم و عقل اقتضا میکند که همواره باید آماده باشیم برای مقابله با تهدیدات و پاسخگویی و دفاع از کشور خودمان و مردم شریف خودمان. از این رو بخشها و دستگاهها و سازمانهای نظامی و دفاعی بیشتر خودشان را آماده کردند و همزمان بخش سیاسی و دیپلماتیک مشخصا وزارت خارجه هم خودش را در چارچوب راهبرد جمهوری اسلامی ایران که از سوی مقامات و دستگاههای بالادستی تعیین میشود برای بخش گفتوگو و کار دیپلماسی آماده کرد.
سوال: یعنی در حین مذاکرات ما انتظار داشتیم که شاید اقدام خصمانهای شکل بگیرد؟ چون شاید برخی تحلیل شان این بود که بعد از مذاکرات اگر به شکست بیانجامد احتمال مثلا حمله نظامی وجود دارد ولی در حین مذاکرات هم ما این پیش بینی بود؟
غریب آبادی: رئیس جمهور آمریکا در آن نامه بحث ۶۰ روز را مطرح کرده بود. اما در داخل دستگاههای تصمیم گیر خودشان را آماده کرده بودند حتی برای این که در حین گفتوگوها هم شاید اقداماتی صورت بگیرد. بالاخره شما بایک طرف صادق که مواجه نیستید و گفتوگو نمیکنید و مجددا عقل اقتضا میکند تدبیر و منطق اقتضا میکند که شما به چنین طرف گفتوگو اعتماد نداشته باشید و خودتان را برای وضعیتهای مختلف آماده کنید. در چارچوب راهبردی که تعیین شد دو دستور کار برای بخشهای نظامی و دفاعی و برای بخش سیاسی و دیپلماتیک کشور تعریف شد دو ماموریت، نه دو ماموریت موازی که هیچکدام به هم نرسند، دو ماموریت مکمل هم، بخشهای نظامی و دفاعی باید آمادگیهای لازم را کسب کنند و آماده دفاع از کشور باشند نه تنها دفاع بلکه اگر اقدامی مسلحانه و نظامی علیه کشور صورت گرفت باید پاسخ قاطعی را بدهند و بخش دیپلماتیک که کار خودش را در زمینه گفتوگوها انجام بدهد و ببیند آیا امکان حل و فصل این موضوعات از طریق دیپلماتیک وجود دارد یا ندارد؟ پس اینها توسط دستگاههای ذیربط همه پیش بینی شده بود، برخی مطالب گاهی اوقات بیان میشود که چرا مثلا ما مذاکره میکنیم یا چرا مثلا به دیپلماسی اهمیت قائل شدیم؟ اینها طرح فریب بوده من میخواهم خدمت مردم عزیزمان عرض کنم که آنها امکان دارد که طرح فریب آماده کرده باشند، اما این که ما بگوییم نیروهای خودمان، عوامل جمهوری اسلامی ایران که سر میز مذاکره هستند آنها فریب خوردند این طبیعتا یک گفته نادرستی است، حالا اگر عبارت دیگری را به کار نبرم طبیعتا گفته نادرستی است، چون بالاخره ما در جلسات مختلف آماده سازی همواره شرکت میکنیم، قبل از این که در یک دوره از گفتوگو حضور پیدا کنیم یا حتی یک پیغامی را ارسال کنیم یا به یک پیغام و مکاتبهای پاسخ بدهیم همه جهات ذیربط با هم هماهنگ میکنند، این جا دیگر صحبت از فریب و اینها حرف منطقی و عاقلانه و درستی طبیعتا نیست برای هر وضعیتی جمهوری اسلامی ایران و دستگاههای ذیربط چه در بخش سیاسی دیپلماتیک و چه در بخش نظامی و دفاعی و به طور خاص نیروهای مسلح ما آماده بودند در این زمینه، اما نکته کلیدی این است که شما وقتی با بی اعتمادی به طرف مقابل دارید گفتوگو میکنید و از آن طرف انتظار یک تهدیدی را هم دارید که شاید این تهدید عملی بشود، چون بالاخره رئیس جمهور یک کشور در نامه خودش به این تصریح کرده هر چند در پاسخی که جمهوری اسلامی ایران هم به همان نامه داد به همان میزان و متقابلا و به طور متناسب به آن تعهدی شد همچنان که به پیشنهاد گفتوگو و دیپلماسی پاسخ داده شد. ولی باید کاملا آماده بود در این زمینه، این آمادگی اقتضا میکند که تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک همگام و مکمل با تلاشهای دفاعی و نظامی شما پیش برود، این بسیار کلیدی است یعنی اگر شما انتظاری از یک مذاکره ندارید به طرف مقابل تان اعتمادی ندارید، وقتی با یک تهدیدی هم مواجه هستید، دو سناریو پیش روی شما قرار دارد یا مذاکرات را رها بکنید و به طرف مقابل کمک کنید که هر چه سریعتر آن تهدید خودش را عملیاتی کند، هر چند شما هم پاسخ قاطعی خواهید داد، یا این که با گفتوگو ببینید چه راهکارهایی فراروی شما وجود دارد و فرصت بیشتری را هم شما فراهم بکنید برای این که آماده سازیهای دفاعی و نظامی شما گسترش پیدا کند و اینجاست که این دو بخش، بخش سیاسی و دیپلماتیک و بخش نظامی و دفاعی در شرایط تهدید باید دوشادوش یکدیگر باید کار کنند و سیاست هایشان باید هماهنگ باشد و اقدامات شان و ما در جریان گفتوگوهایی که با آمریکا داشتیم و در طول ۱۲ روز جنگ و دفاع مقدسی که شما به خوبی هم اشاره کردید داشتیم، این هماهنگی در حد اعلا وجود داشت اینگونه نبود که وزارت خارجه و دولت کار خودش را بکند نیروهای مسلح کار خودشان را بکنند. تمامی اقدامات هماهنگ هستند، چون دشمن شما هماهنگ عمل میکند، دشمن شما از تمامی ظرفیتهای خودش، امنیتی، اطلاعاتی، پشتیبانی و مالی و اقتصادی و تجاری و همچنین نظامی دارد استفاده میکند برای این که برنامه خودش را پیش ببرد.
سوال: همین که میفرمایید اطلاعات مستندی از این هماهنگی بین رژیم و آمریکاییها در این حمله داریم؟ چون بارها صحبت از این شده که با هماهنگی کامل اتفاق افتاده است.
غریب آبادی: به نظرم اصلا الان دیگر نباید دنبال اطلاعات یا مستندات باشیم، آمریکا در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفت در این تجاوز نظامی، آمد بخشی از تاسیسات هستهای ما را با هواپیماهای خودش و به طور مستقیم مورد حمله مسلحانه قرار داد، این یعنی تجاوز نظامی و یک کار مغایر با حقوق بین الملل و مغایر با منشور ملل متحد، اینجا ما آمریکا را بعنوان یک متجاوز شناسایی میکنیم نه به عنوان یک کشوری که صرفا به رژیم صهیونیستی کمک کرده در تجاوز خودش، بله، کمک کرده، اما به طور مستقل و مجزا خودش بعنوان یک کشور و رژیم متجاوز هم شناخته میشود، چون مستقل مبادرت به اقدام نظامی کرد، دیگر از این سند مهمتر و گویاتر دیگر نمیشود رو کرد و این را ارائه کرد چون مستقل مبادرت به اقدام نظامی کرد، دیگر از این سند مهمتر و گویاتر دیگر نمیشود رو کرد و آن را ارائه کرد. بله، شاید یک بار دیگر هم در همین جا عرض کردم؛ وقتی شما صحبت از رژیم صهیونیستی میکنید، این رژیم تنها نیست، وابسته و متکی است به حمایتها و هدایتهای آمریکا و همپیمانانش، اگر کمک آمریکا نبود؛ چه این کمک در بعد تجهیزات نظامی و اطلاعاتی و ورود مستقیم آمریکا به این منازعه مسلحانه و چه ورود آمریکا برای تقاضای آتشبس، رژیم صهیونیستی نمیتوانست خیلی دوام بیاورد. شما وقتی صحبت از رژیم صهیونیستی میکنید؛ یعنی آمریکا، یعنی برخی دیگر از متحدان نزدیک رژیم صهیونیستی در کشورهای غربی؛ اینها را نمیشود از هم جدا کرد، هر آن چه که جنایت رژیم صهیونیستی در هر جایی انجام میدهد، قطعاً آمریکا همدست و شریک است.
سؤال: هدف اصلی این بود که روند دیپلماسی را برهم بزنند، یعنی بین اتحاد این که آمریکاییها و رژیم صهیونیستی میخواستند روند دیپلماسی که با ایران آغاز کردند را با این حمله به هم بزنند، درست است؟
غریبآبادی: رژیم صهیونیستی به نظرم یک مقدار فراتر از به هم زدن فرایندهای دیپلماتیک فکر کرده، به زعم خود مثلاً احساس کرده که با این حمله به زعم خود غافلگیرانه مسلحانه شاید بتواند یک شبه کار نظام جمهوری اسلامی ایران را تمام کند. قطعاً هدف رژیم صهیونیستی فقط تأسیسات و برنامه هستهای نبود در آن حمله مسلحانه و تجاوز، قطعاً دنبال اهداف وسیعتر و راهبردی بود و بحث تغییر نظام و فروپاشی سیستم و ساختار. اگر این گونه به موضوع نگاه کنیم که همین هم هست و مهمترین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی هم همین بود، دیگر در این که شما بخواهید برآورد داشته باشید که دو طرف جنگ؛ چه کسی پیروز و چه کسی شکست خورده، به آمار و ارقام نگاه نمیکنید چه کسی چند ساختمان زده، چه کسی چند تلفات داده و چقدر کشته و مجروح دادند، چه میزان زیرساختها خراب شده، باید بینید که طرفها آیا به اهداف راهبردی خود رسیدند یا نرسیدند. این بسیار کلیدی است. رژیم صهیونیستی خسارات وارد کرد به جمهوری اسلامی ایران، برخی از تأسیسات حتی تأسیسات غیرنظامی ما، مردم بیگناه ما؛ زنان و کودکان شهید شدند، ساختمانهای مسکونی، بیمارستانها، مهد کودک، برخی وسایل نقلیه، حتی وسایل نقلیه امدادی، ما هم خسارات سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد کردیم. وقتی رژیم صهیونیستی حملات خود را انجام میداد، اینها از تلویزیون خود ما هم پخش میشد که کجا مورد اصابت قرار میگرفت. کاری ندارم این اقدام درست بود یا نبود در زمان جنگ، اما ببینید رژیم صهیونیستی چه سیاستی را در پیش گرفت؟ به هیچ وجه اجازه نمیداد که تصویری از اهدافی که مورد اصابت موشکهای ایرانی قرار میگرفت منتشر شود و بعد مختصر دادههایی که از رسانههای خودشان و رسانههای غربی و بعضاً شبکههای اجتماعی بیرون آمد، دیدیم چه میزان خسارت گسترده به رژیم صهیونیستی وارد آمد که اینها اصلاً اعتراف نکردند، بعد شما آن را ضرب در ۱۰ حداقل کنید آن میزانی که منتشر شد. ما این پاسخ را دادیم، اما چه کسی باورش میشد که رژیم صهیونیستی که در جنگ شش روزه با اعراب، آن همه کشورهای عربی را شکست داد؛ در ۱۲ روز، تازه ما از خیلی از تجهیزات نظامی پیشرفته هنوز استفاده نکرده بودیم. تازه میزان موشکهایی که در جنگ استفاده کردیم؛ آمارش حداقلی بود. مقایسه کنید با حجم بمبارانها و موشکهایی که رژیم صهیونیستی استفاده کرد، چه کسی آخر سر تقاضای آتشبس داد؟ چه کسی شکست خورد؟ رژیم صهیونیستی که در آن جا این پیروزی را در مقابل برخی کشورهای عربی در جنگ شش روزه بدست آورد، رژیم صهیونیستی که گمان میکرد که در کمتر از چند ساعت میتواند نظام ما را دچار مشکل و فروپاشی کند، خودش داشت فرومیپاشید. میخواهیم ببینیم کجا به هدف راهبردی خودش دست پیدا کرد؟ چه کسی فکر میکرد کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران پیدا شود با وجود تحریمها، مشکلاتی که مردم دارند، انتظار داشتند مردم به جای این که بیایند پشت نظام و حمایت کنند از استقلال، حاکمیت و امنیت و حق دفاع، به خیابانها بیایند و بیشتر نارضایتی خود را اعلام کنند؛ چنین انتظاراتی داشتند؛ تمام این معادلات برعکس شد.
سؤال: در کنار آن هدف کلانی که اشاره کردید، اهداف پاییندست؛ مثل تحمیل شرایط در مذاکره یا به هم زدن فضای دیپلماسی، اینها چقدر به نظر شما مد نظر و اثرگذار بود؟
غریبآبادی: اگر شما یک طرف شکست خورده باشید و بروید سر میز مذاکره، هر چیزی را به شما تحمیل خواهند کرد. تاریخ دیپلماسی و مذاکرات این را میگوید. کشوری که شکست بخورد و سر میز مذاکره وارد شود، امتیاز میدهد. اصلاً در موقعیتی نیست که شرایط مذاکره را تبیین کند و به خواستههای خود دست پیدا کند. میز مذاکره و محتوای آن را از قبل برای او میچینند. شاید دنبال این بود رژیم صهیونیستی و حتی آمریکا، اما آیا به آن دست پیدا کردند؟ نه، جمهوری اسلامی ایران شکست نخورد، پیروز شد.
سؤال: مواضع اصولی ما در مذاکرات احتمالی که ممکن است وجود داشته باشد، هیچ تغییر با قبل از این دفاع ۱۲ روزه نکرده؟
غریبآبادی: قطعاً هیچ تغییری نکرده، ما یک سری مواضع اصولی داریم در مورد مذاکرات، این مواضع اصولی همچنان هم ادامه دارد. این که باید حقوق ایران تأمین شود، حالا هر گفتگویی در هر زمانی بخواهد شکل بگیرد حقوق ایران باید تأمین شود و این حقوق، مشخص است؛ ازجمله در حوزه هستهای و تحریمها، این که ایران زیادهخواهیها را نخواهد پذیرفت، اینها تعریف دارد و مشخص است که این زیادهخواهیهای آنها چیست. این که مذاکرات باید در چارچوب راهبرد تعیینی کشور باشد؛ اینها مشخص است. این که شما به طرف مقابل اعتماد ندارید و بر مبنای بیاعتمادی مذاکره میکنید. یکی از اصول اساسی ماست. ما هیچ وقت از روی خوشخیالی و اعتماد به طرف مقابل سر میز مذاکره حاضر نشدیم. همواره بیاعتماد باید باشید به طرف مقابل و نکته دیگر این که همیشه باید برای هر شرایطی آماده باشی، یعنی اگر شما سر میز مذاکره نشستید، مفهومش این نیست که نیروهای مسلح شما خیالشان راحت باشد که اتفاقی نخواهد افتاد، نه آنها هم آماده هستند، شما گفتوگو میکنید، بخش نظامی شما آماده دفاع و پاسخگویی است؛ اینها هیچ منافاتی باهم ندارد.
سؤال: الان فکر میکنید بعد از این ۱۲ روز ما شرایط بهتری حتی برای تحمیل خواستهها و شرایط خودمان به طرف مقابل داریم؟
غریبآبادی: ما مصممتر هستیم در پیگیری حقوق خودمان، اگر قرار است گفتگویی شکل بگیرد، آن اصولی که گفتم باید محقق شود. این گونه نیست که الان بخواهیم احساس ضعف کنیم، جمهوری اسلامی از موضع ضعف وارد گفتوگو نخواهد شد. ضعف مربوط به آنهاست. این که اعلام میکنند ما پیروز شدیم؛ سه تأسیسات را زدیم و تعدادی از فرماندهان نظامی ایران را ترور کردیم؛ کجای این شاخص پیروزی است؟ به هیچ وجه شاخص پیروزی نیست. شاخص پیروزی این است که ما بعد از این جنگ ۱۲ روزه شاهد انسجام و وحدت ملی هستیم. راهبردی که رژیم صهیونیستی و آمریکا دنبال میکردند که مردم را بیشتر از نظام دور کنند؛ این برعکس شد. ما هیچ وقت شاهد این انسجام و وحدت به این میزان نبودیم. این بسیار پیروزی بزرگی است. نکته دوم؛ جایگاه جمهوری اسلامی ایران نه تنها در افکار عمومی به ویژه کشورهای مسلمان بلکه حتی خود حاکمان کشورهای اسلامی الان بیشتر و بهتر از قبل شده است.
ادامه دارد