به گزارش مشرق، مجموعه هشت جلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب»، اثر زندهیاد مهدی آذریزدی به چاپ 117 رسید. این مجموعه که در سالهای متمادی جزو پرفروشترین آثار انتشارات امیرکبیر معرفی شده است، تاکنون چهار میلیون نسخه از آن در بازار کتاب کودک و نوجوان به فروش رفته است.
بر خوان معنای آذریزدی
آذریزدی مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» را در زمانی نوشت که کتاب کودک- چنان که امروز مصطلح و مرسوم است- نمایندهای در بازار کتاب ایران نداشت. هدف او از نگارش این مجموعه، خلق کتابی برای کودکان این مرز و بوم بود. او که خود در کودکی، طعم تلخ فقر کتاب را چشیده و همواره در آرزوی خواندن و دانستن بود، پس از مطالعه آثار متعدد راهی را گشود که امروز، جزو افتخارات ادبیات ایران به شمار میرود.
او نه تنها برای کودکان این سرزمین، پدر قصهگوست که برای بسیاری از نویسندگان و شاعران حوزه کودک و نوجوان حکم مراد و معلم را دارد و چه بسیار نویسندگانی که بر خوان معنای او نشسته و بهره بردهاند. نمونهای از اثرگذاری مشی زندگی او را میتوان در تعامل زندهیاد اسلامی ندوشن با آذریزدی دید؛ به طوری که گفته شده تشویق و همصحبتی آذریزدی با اسلامی ندوشن که در آن زمان محصل دبیرستانی بود، کارگر میافتد و شوق کتابخوانی را در او پدید میآورد.
در سبک زندگی آذریزدی به مدل خوداتکایی در آموزش مواجه هستیم؛ روشی که در پی حسرت و جبران خلأهای آموزشی برای او ایجاد شده و انگیزهای در وی برای مطالعه ایجاد کرده بود. آذریزدی در پی این فقدان، خوداتکایی در مطالعه را در کتابفروشی در یزد آغاز میکند و زمانی که به تهران میآید و دریک چاپخانه مشغول به کار میشود نیز ادامه میدهد. انس او با ادبیات کلاسیک، جرقه خلق مجموعه هشت جلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» را زد و اولین اثر آن، به «کلیله و دمنه» اختصاص یافت. در ادامه نویسنده مجموعه حاضر را با تمرکز بر حکایتهای مرزباننامه، سندباد نامه و قابوسنامه، مثنوی، قصههای قرآن، حکایتهای عطار، گلستان و ملستان و قصههایی از چهارده معصوم(ع) گسترش میدهد.
کتابی برای کودکان و بزرگسالان
بازنویسیهای آذریزدی به خاطر دوری از ابتذال و بیهودگی و تنوع قصهها و همچنین پیامدار بودن قصهها و در کنار تنوع قصهها، تنوع مخاطبان را هم دارد. از کودک تا نوجوان و بزرگسال، پدر و مادرها، مربیان تربیتی و معلمان، نویسندگان و فعالان حوزه کودک و نوجوان مخاطبان کتابهای او به شمار میآیند. سبک آذریزدی در بازنویسی ادبیات کلاسیک، برای نسل جدید- چه مخاطبان و چه نویسندگان- آموزنده بوده است. داستانهای ارائه شده در این مجموعه هشت جلدی، زمینههای اخلاقی و تربیتی را مد نظر قرار داده و درونمایه داستانهایش را شکل میدهد. آنچه آذریزدی به رشته نگارش درآورد، با پشتوانه متون کهن بازنویسی کرد، به قدری ظرفیت دارد که از نظر کارشناسان میتواند به عنوان بخشهایی از کتاب درسی دانشآموزان مورد استفاده قرار گیرد. تسلط نویسنده بر ادبیات کلاسیک ایران و از سوی دیگر، انتخاب مناسبترین قالب روایی برای بازنویسی حکایتها، به ویژه حکایتهای منظوم، از جمله رمزهای موفقیت این پیرمرد قصهگوست.
بالا رفتن تب بازنویسی پس از «قصههای خوب برای بچههای خوب»
به گفته پژوهشگران؛ سبک نویسندگان در بازنویسی ادبیات کلاسیک را در مجموع میتوان به چند دسته تقسیم کرد. نخست بازنویسی به همراه استفاده از ابیاتی از متن اصلی کتاب؛ یعنی همان سیاقی که مرحوم خانلری و یارشاطر در بازنویسی داستانهای شاهنامه به کار بردند که عمدتاً از این روش با عنوان بازنویسی نزدیک به سبک اصلی نویسنده یاد میشود.
روش دیگر، کاری است که آذریزدی در مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» انجام داد؛ یعنی روش بازنویسی به روایت آزاد داستان. نویسنده در این روش، تغییرات مختصری در اصل داستان وارد میکند. روش دوم، پس از انتشار مجموعه هشت جلدی آذریزدی به شدت مورد توجه نویسندگان و شاعران حوزه ادبیات کودک و نوجوان قرار گرفت و تب بازنویسی از ادبیات کلاسیک پس از مجموعه آذریزدی بالا رفت؛ به طوری که در برههای بدون هیچ ضابطهای تمامی آثار معروف ادبیات کلاسیک فارسی بارها و بارها بازنویسی شد. بنا بر آمار منتشر شده، در بازه زمانی سالهای 1361 تا 1365، بازنویسی بالاترین میزان کتابهای منتشر شده در این حوزه را به خود اختصاص داده بود.
سبک خاص آقای قصههای خوب
روش آذریزدی در بازنویسی ادبیات کهن، خلاقانه بوده است؛ چه در سبک نوشتاری و چه در هدف. به عنوان نمونه، نویسنده با تغییر درونمایه عرفانی و تبدیل آن به درونمایه اخلاقی، به دنبال آشنا کردن کودکان با متون عرفانی به عنوان آثار گرانبها و گرانسنگ ادبیات فارسی بوده است. از سوی دیگر، ورود شخصیتهای متعدد به متن داستان، تمرکز بر عنصر کشمکش و ایجاد حس تعلیق، استفاده از عنصر گفتوگو و گسترش فضاها و حوادث فرعی از مهمترین تکنیکهایی است که آذریزدی در خلق این مجموعه به کار برده است.