با شفافیت فرهنگی مسیر ساختن حکمرانی پاسخ‌گو هموار می شود

همشهری آنلاین دوشنبه 23 تیر 1404 - 17:10
با راه‌اندازی سامانه شفاف‌سازی وزارت ارشاد، نخستین گام‌ها برای شفاف‌سازی اطلاعات مربوط به قراردادها، حمایت‌ها و تسهیلات برداشته. آنچه در ساختار شفافیت فرهنگی غایب است، عبور از مرحله گزارش‌دهی ساده به سوی شفافیت تحلیلی و هوشمند است.

همشهری آنلاین: علیرضا سپهوند: شفافیت در حوزه فرهنگ، تنها یک الزام اداری یا قانون‌مدار نیست؛ بلکه نیازی اساسی برای شکل‌گیری نهادهایی است که بتوانند در برابر جامعه پاسخ‌گو باشند، از تجربه‌های خود بیاموزند و سازوکارهایشان را بهبود ببخشند. همان‌طور که آرنون فانگ از دانشگاه هاروارد تصریح می‌کند، «شفافیت، شرط کافی برای پاسخ‌گویی نیست، اما شرط لازم آن است». در عرصه‌ای چون فرهنگ، که با منابع عمومی، سیاست‌های نمادین و تاثیر اجتماعی سروکار دارد، شفاف‌سازی نه‌تنها ضامن عدالت توزیعی و کاهش رانت است، بلکه پیش‌شرط یادگیری نهادی و ارتقای کارایی نیز هست.

در سال‌های اخیر، با راه‌اندازی سامانه شفاف‌سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نخستین گام‌ها برای شفاف‌سازی اطلاعات مربوط به قراردادها، حمایت‌ها و تسهیلات برداشته شده است. با این حال، آنچه همچنان در ساختار شفافیت فرهنگی ایران غایب است، عبور از مرحله گزارش‌دهی ساده به سوی شفافیت تحلیلی و هوشمند است؛ مسیری که تنها با درک سیستماتیک از داده، طراحی معماری شفافیت و پیوند آن با فرآیندهای تصمیم‌گیری نهادی ممکن می‌شود.

شفافیت، تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که به تغییر منجر شود. به قول بنیاد توسعه بین‌المللی ODI، «داده‌هایی که قابل درک نباشند، فقط عددند، نه آگاهی». در ایران، سامانه شفاف‌سازی وزارت ارشاد با انتشار اسناد مالی، گزارش‌ها و برخی داده‌های حمایتی، امکان اولیه‌ای برای شفافیت فراهم کرده؛ اما چالش‌هایی چون قالب‌های غیراستاندارد (نظیر فایل‌های PDF)، فقدان به‌روزرسانی به‌موقع، نبود امکان تحلیل‌پذیری درون‌سازمانی و فقدان پاسخ‌گویی رسمی به بازخوردها، مانع از آن شده‌اند که این داده‌ها به بینش تبدیل شوند.

برای عبور از این وضعیت، باید نهادهای فرهنگی از شفافیت به‌عنوان ابزاری برای یادگیری استفاده کنند. «نهادها باید بیاموزند؛ داده تنها زمانی اهمیت دارد که مسیر تصمیم‌گیری را روشن کند»، جمله‌ای از گزارش سالانه شفافیت دولت کانادا، به‌درستی نشان می‌دهد که شفافیت زمانی مفید است که با فرایندهای تحلیل، گفت‌وگو و اصلاح درونی پیوند بخورد. انتشار عددها، بدون تحلیل معنا، صرفاً به بازتولید اعتماد شکننده می‌انجامد.

رویکرد پیشنهادی برای شفاف‌سازی هوشمند در بخش فرهنگ، باید از سه ضلع تشکیل شود: انتشار داده‌ها در قالب‌های استاندارد و قابل تحلیل، طراحی داشبوردهایی که بتوانند این داده‌ها را به زبان بصری و عمومی ترجمه کنند، و ایجاد سازوکارهایی برای پاسخ‌گویی رسمی و مشارکت‌پذیر نهادها در برابر داده‌های منتشرشده. شفافیت، زمانی به شالوده حکمرانی تبدیل می‌شود که بتواند گفت‌وگویی نهادی ایجاد کند.

تجربه کشورهای موفق در این زمینه بسیار آموزنده است. در کره جنوبی، پیوند کامل داده‌های مالی و عملکردی با داشبوردهای لحظه‌ای امکان تحلیل نهاد به نهاد و منطقه به منطقه را فراهم کرده است. در سوئد، طراحی API باز برای داده‌های فرهنگی موجب شده تا دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و شهروندان بتوانند به بازتولید تحلیل و روایت فرهنگی بپردازند. و در کانادا، تحلیل داده‌های فرهنگی در نسبت با اقلیت‌ها، مناطق و گروه‌های سنی خاص به توزیع عادلانه منابع کمک کرده است. شفافیت، اگر دقیق طراحی شود، به ابزار عدالت فرهنگی نیز بدل می‌شود.

اما لازمه تحقق این هدف، عبور از گزارش‌دهی به پاسخ‌گویی است. اگر نهاد فرهنگی تنها به انتشار فایل‌های مالی بسنده کند، بدون آن‌که نسبت آن داده‌ها با عملکرد خود را تحلیل کرده باشد، یا در برابر پرسش‌های عمومی توضیح دهد، درواقع به بازتولید شفافیت نمایشی پرداخته است. «شفافیت بدون پاسخ‌گویی، به ضد خود بدل می‌شود»، این گزاره‌ای کلیدی در سیاست‌گذاری عمومی است.

در چشم‌انداز مطلوب، داده‌ها باید ساختاریافته و به‌موقع منتشر شوند، نهادهای فرهنگی باید خودشان از این داده‌ها برای تصمیم‌گیری استفاده کنند، و جامعه فرهنگی باید بتواند به تحلیل، بازخورد و نظارت بپردازد. در این سناریو، شفافیت به ابزار یادگیری نهادی تبدیل می‌شود و نهاد فرهنگی می‌تواند از داده برای بازطراحی سیاست‌ها و تخصیص منابع استفاده کند. اما در سناریوی توقف، داده‌ها همچنان غیراستاندارد و گنگ باقی می‌مانند، بدون تحلیل و بدون پاسخ، و در نهایت سرمایه اجتماعی برای شفاف‌سازی از بین می‌رود.

برای اجتناب از این وضعیت، چند گام راهبردی پیشنهاد می‌شود: طراحی معماری داده باز برای سامانه‌های فرهنگی، پیوند داده‌های مالی با شاخص‌های عملکردی، تدوین شاخص‌های عدالت فرهنگی و تحلیل اقلیمی داده‌ها، طراحی نهاد پاسخ‌گو برای مواجهه با بازخوردها، و در نهایت، اجرای برنامه‌های آموزشی برای توانمندسازی کارکنان نهادهای فرهنگی در تحلیل داده. تنها با این مسیر است که شفافیت به یک کنش فرهنگی بدل می‌شود، نه فقط یک تکنولوژی اداری.
بنابر گزارش شفافیت ۲۰۲۴ سازمان OECD، «شفافیت، فقط دیده‌شدن نیست؛ توانایی درک و تغییر دادن است». برای فرهنگ، که هم حافظه جمعی ماست و هم نیروی تغییر اجتماعی، شفافیت باید به نقطه آغاز بازاندیشی نهادی بدل شود. اگر این مسیر با درایت و دانش طی شود، می‌توان از دل داده‌ها، آینده‌ای قابل گفت‌وگو، عادلانه و یادگیرنده برای حکمرانی فرهنگی ساخت.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.