در این میان، ابزارهایی مانند «بیمه سهام همیار» بهعنوان راهکاری برای بازگرداندن اعتماد به بازار مطرح شدند. این طرح به سهامداران اجازه میدهد سبد سرمایهگذاری خود را برای یک سال و تا سقف ۲۰درصد سود بیمه کنند. این ابتکار به خودی خود قابلتوجه است، اما موفقیت آن به نحوه اجرا، جلب اعتماد و سیاستگذاریهای بلندمدت وابسته است. بیمه سهام در بازاری که با کمبود شفافیت و نقدشوندگی دستوپنجه نرم میکند، بهتنهایی گرهگشا نخواهد بود.
یکی دیگر از موانع بهبود بازار، دامنههای نوسان محدود است. در صورتی که دامنه نوسان منطقیتری در معاملات اعمال میشد، بازار میتوانست ظرف چند روز به تعادل برسد. اما شرایط کنونی باعث فرسودگی روانی سهامداران و فرار سرمایهها شده است. این فشار تدریجی، بهویژه برای سهامداران خرد زیانبار است و در نهایت به بیاعتمادی عمیقتر به بازار دامن میزند.
در این میان روز گذشته بازار با جهشی بیش از ۲۶۰۰۰واحدی در شاخص کل روبهرو بود؛ رشدی که بیشتر از بهبود کلی بازار، مدیون سبزپوشی نمادهای شاخصساز است. در مقابل، بسیاری از نمادهای کوچک و صندوقهای اهرمی همچنان در وضعیت نامطلوبی به سر میبرند. این شکاف عملکرد باعث شده تا شاخص کل مثبت به نظر برسد، اما فضای واقعی بازار چندان پویا و امیدوارکننده نباشد.
در این میان، صندوقهای مبتنی بر طلا بار دیگر از بورس پیشی گرفتند. در فضایی که اخبار سیاسی شدت یافته و نوسانات ارزی ادامه دارد، طلا بار دیگر بهعنوان مقصدی امن برای سرمایهگذاری مطرح شده است. صندوقهای طلا در روزهای اخیر پناهگاه سرمایههای محتاطتر بودهاند و به نظر میرسد این روند در کوتاهمدت ادامه یابد. در مجموع، در صورتی که خبر یا سیگنال تازهای به بازار تزریق نشود، احتمال میرود تا پایان هفته شاهد بازاری کمجان و فرسایشی خواهیم بود.
سیاستگذاران باید بپذیرند که نسخههای دستوری، درمانگر دردهای بازار نیستند. آنچه بورس به آن نیاز دارد، اصلاحات ساختاری، تقویت نقدشوندگی، بازنگری در دامنه نوسان و شفافیت در حمایتهاست. بدون این اقدامات، هر امیدی که شکل بگیرد، مانند سرابی در برابر نخستین تندباد سیاستهای ناپایدار فرو میریزد.
* تحلیلگر بازارهای مالی