برای هفدهمین روز متوالی، بازار با خروج پول حقیقی مواجه شده و مجموع این خروج در بازه یادشده به بیش از ۴۱هزار میلیارد تومان رسیده است. فقط در معاملات روز گذشته، رقم خروج پول حقیقیهزار و ۶۲۹ میلیارد تومان بوده که رقم قابلتوجهی محسوب میشود و نشاندهنده تداوم بیاعتمادی بازیگران خرد به چشمانداز بازار است. ارزش معاملات خرد بازار در روز گذشته به ۶هزار و ۶۹۳ میلیارد تومان رسید که گرچه نسبت به میانگین هفتههای گذشته کمی بهبود یافته، اما همچنان فاصله زیادی با روزهای پرشور بازار دارد. همچنان رد پای تقاضای پایدار در بازار کمرنگ است و هر صعودی با موجی از عرضه همراه میشود.
در نمایی کلانتر و با گذشت نزدیک به پنج ماه از سالجاری، مقایسه بازدهی بازارهای دارایی در پنج ماه نخست سال ۱۴۰۴ را نشان میدهد که بازار سهام، به رغم همه فراز و فرودها، همچنان در جایگاه بهتری نسبت به رقبای سنتی خود قرار دارد. شاخص کل بورس از ابتدای سال تنها ۱درصد رشد کرده و شاخص هموزن نیز۴.۵درصد افزایش یافته است. شاخص کل فرابورس نیز با ۱.۹درصد رشد، عملکردی مشابه بازار بورس داشته است. در سوی دیگر، بازار ارز و طلا با افتهای سنگینی همراه بودهاند. دلار در بازار آزاد با ۸.۴درصد کاهش، طلای ۱۸ عیار با افت ۱۰.۷درصدی، سکه امامی با کاهش ۱۴.۹درصدی و سکه بورسی با افت ۸.۶درصدی مواجه بودهاند. نیمسکه و ربعسکه نیز به ترتیب۲۷.۵درصد و۲۵.۳ درصد کاهش قیمت را تجربه کردهاند.
این آمارها نشان میدهند که با وجود نوسانات در بازار سهام، سرمایهگذاران بورسی همچنان نسبت به سایر داراییها وضعیت بهتری داشتهاند. با این حال، آنچه نگرانی اصلی فعالان را شکل میدهد، نه صرفا بازدهی مطلق، بلکه ناپایداری و شکنندگی این بازدهی است. شاخص کل بورس در اواخر اردیبهشت به سطح ۳ میلیون و ۲۵۲هزار واحدی نیز رسیده بود که به معنای بازدهی حدود ۲۰ درصدی در کمتر از دو ماه بود. اما پس از آن، بورس با افت شدید مواجه شد و بخشی از این بازدهی را از دست داد؛ تا جایی که در مقاطعی، حتی بازدهی بازار از ابتدای سال منفی شد.
شاخصهای بازار سهام در روزهای اخیر، در مسیر بازگشت قرار گرفتهاند؛ هرچند این بازگشت فعلا در حد چنددرصد محدود بوده، اما برای بخشی از تحلیلگران، نشانهای از پایان موج فروش تلقی میشود. از سوی دیگر، برخی معتقدند که رشدهای اخیر، بیشتر جنبه نمادین داشته و بدون تقویت متغیرهای پولی و بنیادی، نمیتوان انتظار تداوم آن را داشت. در این میان، همچنان یکی از مهمترین متغیرهای تاثیرگذار بر روند بازار، تحولات سیاست خارجی است.
در شرایطی که ریسکهای غیراقتصادی پررنگ باقی مانده، بازارها از جمله بورس، در وضعیت انتظار به سر میبرند؛ وضعیتی که در آن، فعالان ترجیح میدهند محتاطانه عمل کنند و در غیاب چشماندازی روشن، از ورود جدی به بازار پرهیز کنند. همزمان، فقدان تقاضا در بازار، نه تنها به عملکرد ضعیف بازار دامن زده بلکه فرصتهای پیشرو را نیز بیاثر کرده است. در چنین شرایطی، حتی شرکتهای با گزارشهای مالی مطلوب یا برنامه افزایش سرمایه جذاب نیز نمیتوانند توجه فعالان را به طور جدی جلب کنند. آنچه بیش از هر چیز برای فعالان بازار اولویت دارد، امنیت روانی سرمایهگذاری است؛ چیزی که در حال حاضر بهوضوح در بازار گم شده است.
پرسش کلیدی این است که آیا نشانههای بازگشت بازار، میتواند به روندی پایدار منجر شود یا آنکه با کوچکترین شوک، دوباره شاهد عقبگرد خواهیم بود؟ تجربه سالهای اخیر نشان داده که بورس ایران، اگرچه ظرفیت جهشهای سریع را دارد، اما بدون ثبات در متغیرهای اقتصاد کلان، جریان پولی باثبات، سیاستهای حمایتی بلندمدت و چشمانداز مشخص سیاسی، نمیتواند در مسیر صعودی پایداری باقی بماند. از سوی دیگر، سیاستگذاران بورسی نیز در ماههای اخیر عملکرد چندان فعالی از خود نشان ندادهاند. بیعملی نهادهای نظارتی در کنار انتظارات نامطمئن سیاسی، ترکیبی فرساینده برای بازار ساخته که حتی در روزهای سبز هم مانع از بازسازی اعتماد میشود.
در نهایت، بازار سرمایه در شرایط فعلی، میان دو سناریو قرار دارد: از یکسو، امکان بازگشت شاخصها به سطوح بالاتر در صورت گشایشهای دیپلماتیک و کاهش تنشهای سیاسی وجود دارد و از سوی دیگر، خطر افت دوباره در صورت تداوم بیاعتمادی و خروج پول حقیقی نیز همراه بازار است. به هر روی، آنچه که مشخص است، این است که بورس نیازمند بیش از چند روز سبزپوشی است تا بتواند امیدها را زنده کند و اعتماد ازدسترفته سرمایهگذاران را بازسازی کند.