ایران بعد از جنگ 12 روزه؛ همه منتظر تغییرند/ صدا به مرکز نظام رسید؟

اقتصادنیوز سه شنبه 24 تیر 1404 - 08:24
اقتصادنیوز: بخش بزرگی از مردم و نخبگان کشور در حال حاضر چشم‌انتظار تغییر هستند، تغییری در رویه‌های سیاسی کشور.
به گزارش اقتصادنیوز، جنگ ۱۲ روزه از سوم تیر در وضعیت آتش‌بس قرار گرفته است. هنوز بسیاری در گرگ‌ومیش جنگ و آتش‌بس بودند که آرام‌آرام صدای «بازاندیشی» در راه رفته و «تجدیدنظر» در مسیر آینده بلند شد. اولین سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد پس از آتش‌بس به قلم پویا جبل‌عاملی (۴ تیر) نوشته بود: «باید پرسید که در روزگار پس از این، کشور آمادگی توسعه‌یافتگی را دارد؟ راه گذشته چه مزایا و معایبی داشت؟ آیا توانست رشد اقتصاد ایجاد کند؟ آیا توانست رفاه بیاورد؟ ... پاسخ به‌این پرسش‌ها برای بسیاری از ما که در این کشور زندگی می‌کنیم مشخص است.»
 
حسین جلالی، در شماره 597 هفته نامه تجارت فردا نوشت؛ مسئله ساده است؛ نویسنده چند خط جلوتر می‌نویسد: «وقتی طیف گسترده‌ای از فعالان، حتی خارج از نظام، پای ایران ماندند، حالا نوبت تصمیم‌گیرندگان است که نشان دهند ایران متعلق به همه آنهاست و تعلق یعنی آنان بتوانند آن‌طور که می‌خواهند در این آب و خاک زندگی کنند، آن‌کس را که می‌خواهند نماینده خود کنند و آن‌طور که می‌خواهند اندازه رای‌شان در تصمیم‌گیری‌ها و سرنوشت این کشور اثرگذار باشند. بر صاحبان قدرت است تا هر چه سریع‌تر نشان دهند این تغییر رخ خواهد داد و در بر همان پاشنه نخواهد چرخید.» 

ادبیات بی‌پرده این روزنامه اقتصادی، آن هم از زبان یک اقتصاددان، نمونه‌ای است اعلا از انتظار بخش بزرگی از جامعه: تغییر سیاست.

 سرمایه‌گذاری اسرائیل بر ناراضی‌ها

حمله غافل‌گیرانه اسرائیل به ایران، تنها چند روز پیش از نشست ششم عباس عراقچی -وزیر امور خارجه ایران- و استیو ویتکاف -نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه- بسیاری را در بهت فرو برد. ترور جمع زیادی از سران نظامی و دانشمندان هسته‌ای در روز اول، به گمان بسیاری ضربه‌ای بود که چند هدف را دنبال می‌کرد؛ یکی از این اهداف غافلگیر کردن نظام تصمیم‌گیری و ایجاد فضایی برای به خیابان آمدن معترضان بود.

این هدفی بود که در اظهارات ضدونقیض نخست‌وزیر اسرائیل و ورود کامل رضا پهلوی به معادله و درخواست او برای به خیابان ریختن ایرانیان کاملاً مشخص بود. این بیان جک گلدستون، متخصص تئوری‌های انقلاب، به اندازه کافی گویای این مسئله هست: «حملات امروز صبح اسرائیل، همان‌طور که می‌دانید، مقرهای سپاه پاسداران، بسیج، زندان اوین و... را هدف قرار دادند. این حملات به‌نظر می‌رسد با هدف ارسال پیام به ارتش ایران انجام شده‌اند تا به آنها بگویند «عقب بایستید، از رژیم حمایت نکنید» و شاید هم برای تضعیف توان آنها در سرکوب اعتراضات. بنابراین من فکر می‌کنم این بمباران‌ها واقعاً با هدف تحریک تغییر رژیم انجام شده‌اند.»

با همه این اوصاف، در تمام این ۱۲ روز حتی یک فیلم تجمع اعتراضی نیز از ایران مخابره نشد. موضوعی که مورد ستایش طیف گسترده‌ای از سیاستمداران ایرانی قرار گرفت. بسیاری آن را همبستگی ملی خواندند و برخی البته برای آن دلایل دیگری ارائه کردند. اکثر اصلاح‌طلبان و برخی از مخالفان پای کار آمدند و تمام‌قد از ایران دفاع کردند؛ اکبر گنجی در روزنامه ایران یادداشت نوشت، علی قمصری در میانه جنگ زیر برج آزادی کنسرت رایگان برگزار کرد،‌ محمدرضا جلائی‌پور -زندانی سیاسی بعد از سال‌های 13۸۸ و ۱۴۰۱- به صداوسیما آمد و موارد پرشماری از این دست.

بر کسی پوشیده نیست که به‌طور عمومی میزان نارضایتی در جامعه ایران در سالیان اخیر بالا بوده است. کاهش مشارکت در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری و مجلس، در کنار تکرار اعتراضات خیابانی در فواصل زمانی کوتاه -دی 13۹۶، آبان 13۹۸ و جنبش زن، زندگی، آزادی ۱۴۰۱- نشانه‌هایی جدی از این وضعیت هستند.

تنگناهای اقتصادی از جمله فقر مطلق چیزی نزدیک به یک‌سوم جمعیت، قطعی برق و گاز خانگی و صنایع، تورم و جهش‌های نرخ ارز،‌ همگی از جمله عواملی هستند که ناظران ایران را به این باور رسانده بود (و البته است) که دیر یا زود باید منتظر دور جدیدی از اعتراضات پراکنده یا فراگیر در کشور باشیم. باوجود چنین وضعیتی، حمله اسرائیل و مانور رسانه‌ها و نیروهای او نیز نتوانست هیچ اعتراض داخلی‌ را در ایران فعال کند.

جنگ و آتش بس

صدا به مرکز نظام رسید

بسیاری همچون عباس عبدی، تحلیلگر ارشد اصلاح‌طلب، بر این باور هستند که هسته سخت قدرت، با توجه به وضعیت داخلی و تهدیدهای خارجی در سال ۱۴۰۳ متوجه شد که باید تغییری در سیاستش به وجود بیاورد. حاصل شکسته شدن روند «خالص‌سازی» و تایید صلاحیت یکی از سه نامزد اصلاح‌طلب بود. صحبت‌های سردار ابراهیم جباری، مشاور فرمانده سپاه، در شبکه ۳ نیز موید این ایده بود که راس قدرت متوجه بود که باید تلاش کند همبستگی کشور آسیب نبیند.

سردار ابراهیم جباری گفته بود: «آن‌کسی که، به‌‌رغم مطالبه فرماندهان، مانع انجام وعده صادق ‌۳ شد، رهبر عزیز بودند و آن کسی که تصمیم به مذاکره غیرمستقیم گرفت؛ خود شخص رهبر انقلاب بود... رهبری آینده را دیده بود، اگر آن زمان می‌زدیم [پیش از مذاکره وعده صادق ۳ اجرا می‌شد] این وحدت و همدلی این روزها نبود.»

تحلیلگر باشگاه روزنامه‌نگاران جوان درباره دومین پیام مقام رهبری در جنگ نیز نوشته بود: «در پیام دوم، رهبر انقلاب در مطلع سخنان خود به‌صورت ویژه از شجاعت، عقلانیت، معنویت و وقت‌شناسی مردم تشکر کردند. برای درک اهمیت شجاعت و همبستگی ملی، باید به نقشه بزرگ دشمن توجه کرد. محاسبه و نقشه دشمن این بود که به ایران عزیز حمله می‌کند و به موازات حمله از بالا، ناآرامی و آشوب از پایین در ایران شکل می‌گیرد.»

محسنی‌اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه، در سخنرانی دوشنبه ۱۶ تیرماه، بعد از تعریف و تمجید از مردم «فارغ از نوع طبقه، نگرش و سلیقه‌شان، فارغ از موافق یا منتقد یا گلایه‌مند بودنشان» گفت: «به شکرانه وجود چنین مردمِ سلحشور و متعهدی، ما در قوه قضائیه آمادگی داریم به سیاق سابق، حتی قوی‌تر و منسجم‌تر از قبل، با همه اقشار و گروه‌های اجتماعی اعم از اندیشمندان، دانشمندان، سیاسیون از طیف‌های مختلف، اصناف، بازاریان، هنرمندان، اصحاب رسانه و صاحبان تریبون، ورزشکاران و...، نشست‌های هم‌اندیشی برگزار کنیم و شنوای دغدغه‌ها و احیاناً انتقادهای آنان باشیم و در حد توان در راستای رفع مسائل و مشکلات آنها اقدامات مقتضی را ترتیب دهیم.»

علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب و رئیس اسبق سازمان صداوسیما، نیز چند روز بعد از آتش‌بس در مصاحبه‌ای گفت: «واقعاً از صمیم قلب باید از مردم تشکر کرد. معادله را عوض کردند. یادمان نرود، فردا با مردم غیرمهربان عمل کنیم! دستگاه‌های اجرایی باید قدر مردم را بدانند و با مردم مهربان باشند... یک وقتی نشود بعد از چند روز رفتار دیگری نشان دهند. [این] مردم را ناراحت می‌کند. [مردم آن‌وقت با خود می‌گویند: پس] هر وقت به ما نیاز دارید با ما این‌طور رفتار می‌کنید.»

نرم شدن ادبیات سیاستمداران و فضا دادن به چهره‌های منتقد و حتی زندانیان سیاسی سابق برای حضور در صداوسیما، اتفاق جدیدی نیست. دست بر قضا، همین «جدید نبودن» این رویدادهاست که باعث می‌شود بسیاری از ناظران تغییرات این‌چنینی را بیشتر یک ترفند بدانند تا نشانه‌ای از تغییر رویه. با وجود این، برخی بر این باور هستند که این‌بار ماجرا فرق می‌کند. این دسته از تحلیلگران خوانده شدن «ای ایران» در عزاداری حسینیه امام خمینی بیت رهبری، در مقابل ایشان را یک اتفاق نمادین قلمداد می‌کنند.

مسئله تندروهای داخلی

یک روز پس از آتش‌بس، وحید جلیلی، قائم‌مقام رئیس صداوسیما و برادر سعید جلیلی در برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد و به آنانی تاخت که به گفته او می‌گفتند برای ایجاد همبستگی نام خدا و پیغمبر را باید بر زبان نیاورد. البته که او مشخص نکرد چه کسی این حرف را زده اما این صحبت‌های او به‌خصوص جایی که او وطن بدون معنویت را به آغل تشبیه کرد، دوباره همه را به یاد این نکته انداخت که «مسئله تندروهای داخلی» هنوز با قوت پابرجاست.

آرام‌آرام برخی از ائمه جمعه و روحانیون نیز از حکم اعدام و نزدیکی ترور نتانیاهو و حتی بعضاً ترامپ سخن گفتند. صحبت‌هایی که در مصاحبه رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون، مجری آمریکایی، شد هم محل بحث قرار گرفت. چند روز دیگر هم باید می‌گذشت تا بحث «عدم کفایت رئیس‌جمهور» و حمله شدید به او به‌خاطر مواضعش در گفت‌وگو با تاکر کارلسون، اتفاق بیفتد.

محمدحسن نجمی، دبیر سیاسی خبرآنلاین که اخبار و مواضع سیاسیون و فعالان را در این چند وقت جنگ و پس از آن دنبال کرده، در این زمینه به تجارت فردا توضیح داد: «در ۱۲ روز جنگ مطلقاً هیچ صدایی از تندروها در نمی‌آمد؛ انگار که اصلاً وجود نداشتند. بعد از آتش‌بس از نظاره‌گری خارج شدند و شروع کردند به زدن دیپلماسی. موضع آنها از این جهت نه‌تنها تغییر نکرده، که تندتر شده و آنها احساس می‌کنند که این جنگ به آنها دست بالاتر را داده است.»

نجمی رفتار تندروها در فضای مجازی، در موضوع «عدم کفایت رئیس‌جمهور» و حمله به مصاحبه او با مجری آمریکایی را «هماهنگ» و «پروژه‌ای» ارزیابی کرد. برخلاف بسیاری که امیدوار هستند فضای سیاست داخلی شاهد گشایشی باشد، این روزنامه‌نگار بر این باور است که تندروها با فشار و علیه دیپلماسی وارد می‌شوند و پیش‌روی نیز می‌کنند.

اهمیت رفتار تندروها را باید در این دید که آنها بازیگران مهمی در سیاست داخلی کشور هستند. آنها در موارد متعددی موفق شده‌اند دستور کار خود را به حکومت تحمیل کنند یا مانع از اصلاحی شوند. برای نمونه برخی از تحلیلگران قانون عفاف و حجاب را یکی از این موارد عنوان می‌کنند. قانونی که بعداً در شورای عالی امنیت ملی متوقف شد اما فشار تندروها برای اجرایی شدن آن هرگز قطع نشد. آنچه مشخص است این است که تندروها تلاش خود را خواهند کرد که فضای سیاست داخلی و البته سیاست خارجی شاهد گشایشی نباشد، اما اینکه این تلاش‌ها چقدر تاثیر دارد و گروه‌های دیگر، مخصوصاً هسته سخت قدرت چه برنامه‌ای دارد، پرسشی دیگر است.

خواست منتقدان چیست؟

همان‌طور که در ابتدای این گزارش آمد، بخش بزرگی از مردم و نخبگان کشور در حال حاضر چشم‌انتظار تغییر هستند، تغییری در رویه‌های سیاسی کشور. اکثر نوشته‌های منتقدان در این روزها حول اقداماتی می‌چرخد که به گمان آنها حکومت باید انجام دهد. محمد فاضلی از برچیدن نظام گزینش می‌نویسد. علینقی مشایخی از «مشارکت» مردم در حاکمیت می‌گوید. عباس عبدی و بسیاری دیگر از تغییر رویه صداوسیما می‌گویند.

شاید بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه که تیتر یک روزنامه دنیای اقتصاد سه‌شنبه ۱۷ تیر بود، نماینده خوبی از مطالبات این‌چنینی باشد. این بیانیه که امضای چهره‌های شاخصی چون مسعود و فرهاد نیلی، عباس آخوندی، موسی غنی‌نژاد، داوود سوری، محمد طبیبیان و بسیاری دیگر را پای خود دارد، بدون رتوش حرف خودش را بیان می‌کند: «در عرصه داخلی، مهم‌ترین توصیه ما، تغییر بنیادی رویکرد نظام حکمرانی در جهت افزایش ملموس مشارکت جامعه و احیای سرمایه اجتماعی است. با تداوم سیاست‌های انحصارگرانه، اعتماد عمومی جلب نخواهد شد. آزادی بیان صاحبان اندیشه تضمین شود و این امکان فراهم شود که همه بتوانند با برخورداری از آزادی، نظرات خود را در مورد چرایی بروز شرایط موجود و چگونگی خروج از آن، ابراز کنند... برای تقویت انسجام ملی و افزایش سرمایه اجتماعی، زندانیان سیاسی و محصورانی که به‌دلیل بیان نظرات زندانی شده‌اند، از بند رها شوند. ... صداوسیما و دیگر رسانه‌های جمعی دولتی، از کنترل محافل افراطی خارج و به نحوی متحول شود که مرجع رسانه به داخل کشور منتقل شود.»

بیانیه 180 اقتصاددان

سیاست داخلی جمهوری اسلامی تغییر خواهد کرد؟

احمد نقیب‌زاده، استادتمام بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه تهران، پیش از جنگ در گفت‌وگویی با یورونیوز پیش‌بینی دقیقی انجام داده بود: «من شخصاً فکر می‌کنم که اسرائیل اصرار دارد تاسیسات اتمی ایران را بزند و این کار را خواهد کرد. در مورد اتفاقات دیگر من فکر می‌کنم که احتمالاً چندین ضربه زده خواهد شد از جمله از بین بردن چندین شخصیت عالی‌رتبه. اما بعد از آن را نمی‌توان پیش‌بینی کرد....»

اکنون، چند ماه پس از تحلیل آخر او که متاسفانه به حقیقت پیوست، به سراغ دکتر نقیب‌زاده رفتیم تا درباره پیش‌بینی او از آینده سیاست داخلی ایران بپرسیم. این استاد بازنشسته دانشگاه تهران گفت: «به‌طور قطع و یقین اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور مثل سابق نمی‌تواند ادامه پیدا کند.»

از نظر نقیب‌زاده تغییر محتوم است اما شیوه آن می‌تواند بسیار متفاوت باشد: «حاکمیت اگر می‌خواهد با مردم راه بیاید، شبیه آنچه در نوحه‌خوانی اتفاق افتاد [خواندن ای ایران در نوحه حسینیه امام خمینی بیت رهبری]، باید یک مبارزه جدی علیه فساد اتفاق بیفتد؛ شخصیت‌های مشکوک باید از نظام کنار گذاشته شوند؛ باید یک هم‌سویی بین چهره‌های محبوب‌تر و مقبول‌تر اتفاق بیفتد و حضور آنها در عرصه دولت بیشتر شود تا مردم احساس کنند تغییراتی صورت گرفته است.»

دکتر نقیب‌زاده برخلاف بسیاری که اعتراض نکردن مردم در جنگ ۱۲روزه را از همبستگی ملی می‌دانستند، بر این باور بود که بخش بزرگی از مردم در این جنگ برکنار بودند. به عبارتی آنها احساس نمی‌کردند این جنگ آنها بوده است. برای همین هم هست که این استاد علوم سیاسی تاکید می‌کند باید تغییرات جدی و ملموسی اتفاق بیفتد از جمله در صداوسیما که به گمان او ضرباتی جدی‌ به همبستگی ملی وارد کرده است.

به نظر نقیب‌زاده تنها شانس این تحولات برای به‌بار نشستن، هدایت آن از راس قدرت است. یکی از پیشنهادهای عینی او انتخاب شخصی از سوی رهبری به‌عنوان نماینده ویژه برای پیشبرد این اصلاحات است؛ چهره‌ای که هم توانایی این کار را داشته باشد و هم به‌عنوان فردی ملایم‌تر در میان افکار عمومی شناخته شود.

اما پرسش اصلی این است که آیا در عمل حرکت موثری به سمت اصلاح رویه‌های سیاسی رخ خواهد داد؟ پاسخ او منفی است. نقیب‌زاده با وجود امید به اصلاح خودخواسته نظام سیاسی، اما احتمال آن را بالا نمی‌داند. او اتفاقات غیرمترقبه و تغییر نسل تصمیم‌گیرندگان را از جمله عواملی می‌داند که بخت اصلاحات از بالا را بیشتر می‌کند. نقیب‌زاده در پایان تاکید می‌کند که تغییر رویه‌های سیاست در ایران گریزناپذیر است اما «یا این تغییرات را مدیریت می‌کنند و کم‌هزینه آن را پیش می‌برند، یا این تغییرات به‌شدت پرهزینه خواهد بود».

به باور او «الان مردم در حال انتظار به سر می‌برند، اگر این انتظار به یأس تبدیل شود، اتفاقات تلخی در پیش خواهد بود».

 

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.